بهداشت معنوی؛ شبهآیین اکنکار که از عرفانهای نوپدید و نوظهور آمریکایی است، باورهای بسیاری از ادیان و عرفانها را گردآورده است تا معجونی از همه ادیان باشد. معجون بودن این فرقه موجب شده است تا بنیانگذار آن و نیز جانشینان وی ادعاهایی که این فرقه را به دین بودن نزدیک میکند، مطرح سازند. این نوشته بر آن است تا با بیان اوصاف، شگردها و روشهایی که این شبه آیین را به تعریف دین نزدیک میکند، تناقض دین نبودن ظاهری، و دین بودن آشکار آن را روشن کند. در این مقاله، با تطبیق باورهای اکنکار با مؤلفههای مهمی که در تعریفهای دین شمردهشده است، نشانههایی از ادعای دین بودن اکنکار ارائه میشود. سپس با بررسی اهداف معهود سردمداران این شبه آیین و ویژگیهایی که برای آن برمیشمارند، از باور پنهانی دین بودن اکنکار پرده برداشته میشود.
ب: تعریف غربی از دین
اکنکار بیشتر سعی دارد تا خود را با تعریفهایی از دین وفق دهد که محصول فکری اندیشوران غربی است. برای مثال، میتوان به مضمون تعریفی از «ماکس وبر» و بعضی دیگر اشاره داشت که دین را به منزله هر مجموعه مفروضی از پاسخهای محکم و منسجم به معماهای هستی بشر تعریف میکند؛ مانند تولد، ناخوشی یا مرگ که معنایی برای جهان و زندگی به وجود میآورند. در این تعریفها، دین به امری میپردازد که آن را مسئله تفسیرپذیری خواندهاند که خود شامل پرسشهای همیشگی درباره حقیقت نهایی و هدف جهان طبیعی و نیز معنای مرگ و رنج است.
آنتونی گیدنز نیز در کتاب مشهور جامعهشناسی خود درباره اساس دین مینویسد: علم و عقلگرایی درباره بنیادیترین پرسشهایی که مربوط به معنا و هدف زندگی است، ساکت میمانند و همین پرسشها هستند که همیشه اساس دین بوده و مفهوم ایمان یعنی پرش عاطفی به سوی باور و عقیده را پرورش دادهاند». اکنکار نیز برای پرداختن به معماهای اساسی بشر، تلاشهای شایانی کرده است.
باورهایی چون تناسخ و کارما برای پاسخ به معمای پیچیده زندگانی بشر طراحی شده است. همچنین مسائلی مانند اکویدیا و اکایناری نیز به معماهایی چون رؤیاها و آیندهبینی و گذشتهبینی میپردازد. این دو باور مهم و اساسی اکنکار را میتوان در تمامی کتابهای آنها به نظاره نشست؛ اما پال توئیچل برای طرح این دو مسئله، کتابهای مستقلی را با عنوان اکویدیا دانش باستانی پیامبری و اکایناری علم الاسرار رؤیاها ترتیب داده است.
با تعمق در تناقض میان نفی دین و ادعای دین و آیین بودن، به راحتی میتوان نتیجه گرفت که دلیل تن دادن اکنکار به تناقض دین نبودن، بازگذاشتن شاهراههایی است که بتوان با دور زدن تعصب دینی متدینان دیگر ادیان، آنها را به اکنکار جذب کرد. تمام این گفتهها به خوبی روشن میسازد که اکنکار برای قرار دادن خود در جایگاه دین، از تمامی روشها و ترفندها بهره میبرد.
دوم: ادعاهای دین بودن اکنکار
اکنکار با ارائه تعریفهایی شگرف از خود و نیز ترسیم اهدافی سترگ و هماهنگسازی برخی از اهداف اساسی و ویژه خود با ادیان مطرح دنیا، گامهایی را در جهت شناساندن خود بهمنزله یک دین برداشته است. همچنین ویژگیهایی که اکنکار برای خود برمیشمارد، از دیگر مؤیدهای این دین ادعایی، بر دین بودنش است.
۱.۱. تعریف
با توجه به تعریفهایی که سازندگان این آیین و پیروان آن از آیینشان دارند، میتوان ادعای دین بودنش را نتیجه گرفت.
کهنترین راه برای رسیدن به سوگماد
از واژه اکنکار تعریفهای متعددی ارائه شده است؛ «شریعت کی سوگماد» -کتاب مقدسِ ادعایی این شبهآیین- اکنکار را دانش باستانی سفر روح و کهنترینِ آموزشها برای رسیدن به سوگماد تعریف کرده است. در پندار شریعت کی سوگماد، اکنکار، علمی دقیق و مشتمل بر تمامی آموزههایی است که بشر برای زندگی سعادتمندانه بدان نیازمند است. براساس این تعریف، اکنکار از همه آموزههای موجود، کهنتر بوده و سرچشمه تمامی اعتقادات است. البته ناگفته نماند پال توئیچل، بنیانگذار این فرقه در سال ۱۹۶۷مـ این فرقه را بنا نهاده است!
طریق معرفت کامل
واژهنامه اکنکار، آن را طریق معرفت کامل به معنای همکار خدا شدن، آموزههایی در مورد نور و صوت که خلاصهای از آموزههای نازل شده از طرف خداوند است، اساس تمامی علوم و کلیدی در راه کسب نیروهای معنوی و دانش باستانی سفر روح و… تعریف کرده است. از تعریفهای دیگری که در این باره وجود دارد، میتوان به کلیدی بر یافتن آزادی، روح بیشکل الهی، طریق جریان صوتی سفیران اک و نیروی معنوی سوگماد اشاره کرد.
منشأ وجود و بود و نبود
اکنکار بهوجود آورنده و دربرگیرنده تمامی افکار جهانهای پایین شمرده شده است. ادعا میشود که هنر نویسندگی، موسیقی و مجسمهسازی گسترشی از آرمانهای اکنکار است. همچنین اکنکار میپندارد دارای چرخه دوازدهگانهای است که ادیان دوازدهگانه مهم عالم از آن مشتق شدهاند.با همه تعریفهای گستردهای که ارائه شد، باز هم پال توئیچل مدعی است اکنکار نه مذهب است و نه یک فلسفه یا نظام متافیزیکی؛ بلکه راهی است به سوی خدا.
این سخن پال توئیچل با تعاریفی که ارائه شد، ناسازگاری شدیدی دارد؛ زیرا تمامی مشخصههای یک دین و آیین و همچنین نظام متافیزیکی را برای اکنکار اثبات میکنند. وی در جایی دیگر، در تناقضی آشکار با ادعای پیشین خود مینویسد: «اک برای شما واصلین صرفاً شیوهای نیست که به وسیله آن بتوانید از طریق سفر روح در جهانهای دیگر سیر کنید، بلکه طریق زندگی محسوب میشود. همه کسانیکه در اکنکار هستند، میتوانند به واسطه آن معیارهای روزانه، زندگیشان را چه مادی و چه معنوی ارزشیابی نمایند».
اگر به تعریفهایی که از دین ارائه شده است بنگریم و آنها را در کنار ادعاهای اکنکار قرار دهیم، به راحتی میتوان اثبات کرد که این آیین، در واقع ادعای ناگفتهای مبنی بر دین بودن دارد؛ اما باتوجه به ترفندهای متعددی که در یارگیری دارد، از به کار بردن این واژه دوری میگزیند تا بتواند به راحتی اذهان پیروان دیگر ادیان را تسخیر کند.
ادامه دارد…
منبع: فصلنامه معرفت ادیان
لینکهای مرتبط:
سیری در آراء و اندیشههای فرقه اکنکار (۱)
سیری در آراء و اندیشههای فرقه اکنکار (۲)
سیری در آراء و اندیشههای فرقه اکنکار (۳)