بهداشت معنوی؛ شبهآیین اکنکار که از عرفانهای نوپدید و نوظهور آمریکایی است، باورهای بسیاری از ادیان و عرفانها را گردآورده است تا معجونی از همه ادیان باشد. معجون بودن این فرقه موجب شده است تا بنیانگذار آن و نیز جانشینان وی ادعاهایی که این فرقه را به دین بودن نزدیک میکند، مطرح سازند. این نوشته بر آن است تا با بیان اوصاف، شگردها و روشهایی که این شبه آیین را به تعریف دین نزدیک میکند، تناقض دین نبودن ظاهری، و دین بودن آشکار آن را روشن کند. در این مقاله، با تطبیق باورهای اکنکار با مؤلفههای مهمی که در تعریفهای دین شمردهشده است، نشانههایی از ادعای دین بودن اکنکار ارائه میشود. سپس با بررسی اهداف معهود سردمداران این شبه آیین و ویژگیهایی که برای آن برمیشمارند، از باور پنهانی دین بودن اکنکار پرده برداشته میشود.
آموزش در رؤیا
آموزش در رؤیا نوعی دیگر از آموزشهای درونی است. فرد رؤیابین، در رؤیا آموزشهای لازم را از استاد درونی دریافت میکند. این استاد میتواند استاد در قید حیات یا هرکدام از استادان گذشته اکنکار باشد. این طریق از آموزش که یکی از مهمترین روشهای سفر روح نیز تلقی میشود، بر آن است تا مشکلات و خواستههای چلاها را در رؤیا و عالم خواب پاسخ گوید. به نظر میرسد این مکانیسم آموزشی به نحوی تلقینی عمل میکند؛ اما اکنکار ادعا میکند که اینها روشهایی عینی و عملی هستند.
پرورش اصول عالی اخلاق انسانی
دومین مؤلفهای که برای ادیان شمرده شد، پرورش اصول عالی اخلاق انسانی است. این شبهآیین نیز درصدد است با ارائه نفسانیات پنجگانه و دیگر اصول اخلاقی، خود را آراسته به این مؤلفه نشان دهد.به عقیده اکیستها، «کل نیرانجان» برای اعمال شیطانی خود از نفسانیات پنجگانه انسانی سود جسته و بشر را از رسیدن به مقام تعالی بازمیدارد. او مسئول تمامی آرزوهای پلید است و موجب میشود مرگ در دل انسانها رخنه کند.
کل نیرانجان انسانها را در اندوه، پریشانی، نکبت و تهیدستی غوطهور میکند؛ اوست که انسانها را به خودکشی و خودانهدامی و بدبختی و بیعلاقگی و نارضایتی و تفرقه میکشاند. خشم، حرص، وابستگی و خودستایی، گرایش به الکل و افیون و مواد مخدر، زودرنجی، عیبجویی و… همه از آثار کل نیرانجان هستند. این نوع ادعاها و نیز توصیههای اخلاقی در اکنکار فراوان است. نفسانیات پنجگانه در این شبهآیین عبارتاند از: کاما به معنای شهوت، کرودها به معنای خشم، لوبها به معنای طمع، موها به معنای وابستگی و آهنکارا به معنای خودپرستی.
حُسن روابط افراد اجتماع
سومین نشانه دین در تعریف پیشگفته، تنظیم حُسن روابط افراد اجتماع است. سخن گفتن درباره فضایل اجتماعی که در بسیاری از متون این شبهآیین وجود دارد و مشاورههای اجتماعی که به پیروان خود و دیگران میدهد، نمونه بارز پرداختن به مسائل اجتماعی است.طرح ادعایی مبنی بر اینکه دلیل انحرافها در زندگی انسانها، نداشتن اهداف فردی و اجتماعی نیست، بلکه فراموشی اک و اکنکار سبب این گمراهی و انحراف است، از دیگر تلاشهای تنظیم حسن روابط اجتماعی میباشد.
همچنین برگزاری کلاسها و جلسات آشنایی بین اکیستها از دیگر موارد دعوت به حسن روابط اجتماعی است. پال توئیچل و هارولد کلمپ در پاسخ به پرسشهای چلاهای خود درباره روابط اجتماعی و تعامل با دیگران، آنها را به حسن روابط اجتماعی توصیه میکند. در جلسات مشاوره و روانپژوهی نیز اینگونه سفارشها بهصورت مکرر ارائه میشود. دلیل این برخورد اجتماعی مثبت از سوی اکنکار، به این دلیل است که اکنکار هرگز نمیپذیرد در رده فرقهها و آیینهای دنیا، اجتماعستیز قلمداد شود.
حذف هرگونه تبعیض ناروا
چهارمین مؤلفهای که در تعریف دین گنجانده شده است، حذف هرگونه تبعیض نارواست. سلسله مراتبی که اکنکار برای چلاهای خود در نظر گرفته، بهترین مکانیسمی است که در این فرقه برای حذف تبعیضهای اجتماعی درونگروهی تعبیه شده است.هر فرد برای اینکه اکیست نامیده شود، باید مراحلی را طی کند. اکنکار مدعی است برای طی این مراحل باید عدالت رعایت، و مکانیسم مربوط به آن، بهصورت دقیق انجام شود.
آنها بر این باورند که هر چلایی در پی ورود به اکنکار باید نزدیک به دو سال پیرامون اکنکار مطالعه، و از دیسکورسها استفاده کند تا وارد حلقههای وصل شود. برای ورود به این حلقه، شرایطی لازم است که چلا باید آنها را کسب کند:
«اولین شرط، داشتن دانش پایهای از جهانبینی نوشتههای کتاب مقدس است؛ شرط دوم، آمادگی برای تخصیص چندین سال آموزش و مطالعه آثار اکنکار میباشد. سومین شرط نیز بهکارگیری آموختههای درونی تحت رهنمودهای استاد حق در قید حیات است».
با گذر زمان و مطالعات بیشتر، چلاها به حلقههای بالاتر راه مییابند. برای هرکدام از حلقهها، نامهایی وجود دارد. واصلان حلقه اول را «آکولایت» و واصلان حلقه دوم را «آراهاتا» گویند. «اهرات» نام واصلان حلقه سوم است که توانستند وصلهای یک و دو را پشت سر بگذارند. واصلان حلقه بعدی را «چاید» گویند. به کسانی که توانستهاند حلقه پنجم را که نشانگر راهیابی به طبقه روح است کسب کنند، «مهدیس» گفته میشود.
رهیافتگان حلقه ششم را «شرادها» و «واصلان» حلقه هفتم را «بهاکتی»ها گویند. «گیانی» نامی است که بر واصلان حلقه هشتم نهادهاند. واصلان حلقه نهم را «مولانی»ها تشکیل میدهند. دهمین گروه از واصلان «آدپیسکا» و یازدهمین آنها را «کوال شار» نام نهادهاند درنهایت، واصل حلقه دوازدهم را «ماهاراجی» یا «ماهانتا ماهارای» میگویند که واصل به اوصاف سوگماد متعال است. در هرکدام از این وصلها، به واصلان کلمات محرمانهای داده میشود که مختص به خود آنهاست. این کلمه که بدان «مانترا» گفته میشود، نباید هیچگاه فاش شود.
این نمونه بارز مقابله با تبعیض در درون گروه اکیستها تلقی میشود؛ اما در این باره نکاتی قابل توجه وجود دارد:
اول: برای پذیرش چلاها شرایط و ویژگیهای خاصی بیان شده است؛ اما در حال حاضر به جهت نیازهای مالی اکنکار و نیز نیاز به ادعای گسترش، هیچ کدام از ملاکها رعایت نمیشوند. هر شخصی با تکمیل فرم مربوطه و واریز مبلغ اشتراک، به راحتی میتواند عضو اکنکار شود. برای نمونه، اکیستها در ایران تا سال ۱۳۷۵ هـ شـ با پر کردن فرمهای تأمینشده توسط اداره اکنکار و واریز مبلغ تعیینشده از طرف ماهانتا، با مرکز اکنکار در آمریکا مکاتبه میکردند. این مبلغ در ابتدا ۱۲۰ دلار بود که با نامهنگاریهای ذلیلانه برخی از اکیستها به هارولد کلمپ به ۵۰ دلار کاهش یافت.
دوم: بهرغم ادعای مکانیسم مشخص، هیچکدام از وصلهای ادعایی با مکانیسم خاصی صورت نمیگیرد. گاه سلیقه استاد ایجاب میکند به اشخاصی بدون ضابطه، وصلهای پیاپی عطا کند؛ مانند آنچه درباره پتی سیمپسون بیوگرافینگار پال توئیچل اتفاق افتاده است. درباره نبود تبعیض برونگروهی نیز اکنکار ادعاهای فراوانی دارد؛ بهویژه در حیطه دینداری و باورمندی ادعاهایی مبنی بر احترام به غیر اکیستها و نبود تبعیض بین آنها وجود دارد؛ اما همانگونه که گذشت با مقابله شدیدش با ادیان و باورهای دیگران، بهصورت جدی در تضاد است.
ادامه دارد…
منبع: فصلنامه معرفت ادیان
لینکهای مرتبط:
سیری در آراء و اندیشههای فرقه اکنکار (۱)
سیری در آراء و اندیشههای فرقه اکنکار (۲)