در آغاز سده نوزدهم بازار بی خدایی داغ بود.بر اثر پیشرفت های علم و فناوری روحیه ی ناوابستگی و استقلالی پیداشده بود که سبب شد کسانی اعلام کنند دیگر هیچ کاری با خدا ندارند.در این قرن بود که لودویک فوئرباخ،کارل مارکس،چارلز داروین،فردریش نیچه و زیگموند فروید تفسیرهای فلسفی و علمی از واقعیت پرداختند که در آن ها جایی برای خدا نبود.آری،در پایان قرن نوزدهم،بودند کسانی که به این فکر رسیده بودند که اگر هم خدا نمرده باشد،بر انسان های خردمند لازم است که او را بکشند.[۱]در آن زمان به نظر می رسید که عصر خرد بر قرن ها خرافات و خشک اندیشی چیره شده است.همین تفکرات است که در دوران بعدی شیطان گرایی دست مایه ی افراد و گروه های شیطان گرا و شیطان پرست قرار گرفت تا با توسل به آن ها توجیهات به ظاهر علمی و فلسفی برای افکار و اندیشه های خود بیابند.
در این قرن برای جا انداختن و مقبولیت شیطانپرستی کوششهایی صورت گرفت.”دیانا وگان”[۲] در کتابی با نام اعترافات داستان زنان شیطانپرستی را مطرح کرد که در کل اروپا محافلی را اداره میکردند و مردان را در مراسم خود میپذیرفتند. او نقل میکند که چگونه در این گروهها و محافل برای پرستش شیطان دست به اعمال غیر انسانی زده و در انتظار روزی بودند که اصول اخلاقی مقبول جامعه را براندازند.اگرچه بعداً معلوم شد که این داستان دروغ بوده و نویسنده اصلی داستان شخصی به نام “لئوتاکسیل”[۳] بوده است، ولی برای معرفی و ترویج شیطانپرستی و سنجش اقبال مردم به آن نقش مؤثری داشت.[۴]
آلیستر کرولی پدر شیطان گرایی معاصر
یکی از شخصیت های خیبث تاریخ شیطان گرایی، در اواخر قرن ۱۹ فردی است به نام “آلیستر کرولی”[۵]. نقش برجسته ی او در تدوین و ترویج آئین های شیطانی در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم موجب شده است که محققین به وی لقب پدر شیطان گرایی دوران معاصر را بدهند.
“ادوارد الکساندر کرولی”[۶] که بعد ها نام خود را به “آلیستر کرولی” تغییر داد.در تاریخ ۱۲ اکتبر ۱۸۷۵ میلادی در انگلستان متولد شد.وی در سال ۱۸۹۵ وارد دانشگاه “ترینیتی” در شهر کمبریج انگلستان گردید و رشته فلسفه را برای ادامه تحصیل انتخاب نمود،ولی بعد از مدتی با مشورت مربی خصوصی خود تغییر رشته داد و در رشته ادبیات انگلیسی مشغول به تحصیل شد.استعداد خاص وی در این رشته باعث شد که بعد از مدتی وی به عنوان یک نویسنده و منتقد اجتماعی شهرت پیدا کند.[۷] کرولی در سال ۱۸۹۸ به عضویت گروه ماسونی “هرمتیک اوردر”[۸] در آمد.از آن زمان بود که تحقیقات خود را پیرامون حقیقت بشر و اعمال شیطانی آغاز کرد.وی برای این کار به کشورهای زیادی همچون مکزیک،هند،آمریکا،ژاپن،چین و… سفر نمود.و با مکاتب دینی مختلف خصوصا مکاتب شرقی آشنا شد.
در یکی از مهمترین این سفرها در سال ۱۹۰۴ کراولی و همسر جدیدش رز ، به مصر سفر کردند. طبق نوشته های خود کراولی ، همسرش رز که در آن زمان حامله بوده است ، تحت حالات وهمانی که در طول سفر به این کشور داشته است به کراولی می گوید که « آنها منتظر تو هستند » اما سخنی درباره این که آن ها چه کسانی هستند نمی گوید. در ۱۸ مارس ، پس از آنکه کراولی از خدای مصریان ” توث”[۹] درخواست کمک کرد ، این خدا به او نشان داد که
” آن ها ” که همسرش از آن سخن گفته بود در واقع هوروس ،یکی از خدایان مصر باستان، و فرشته اش هستند. سپس او کرالی را به محل تابوت “آنخ اف ان خنسو”[۱۰] راهنمایی کرد.کراولی تمام این اتفاقات را به عنوان نشانه ای از یک وجود خاص ملکوتی قلمداد می کند و از ۲۰ مارس شروع به انجام مراسم و آئین های بزرگداشت خدای هوروس در همان اتاق کرایه ایش در مصر می کند.
بعد از این ماجرا کرولی مدعی شد در تاریخ ۸ آوریل فرشته ای به نام “آیواز”[۱۱] با او صحبت کرده و دستوراتی را به وی الهام نموده است.کرولی این دستورات را به صورت یک کتاب تحت عنوان “کتاب قانون”[۱۲] تدوین نمود و خود را پیامبر این الهامات می دانست.وی این کتاب را در سه فصل تنظیم نمود، که هر فصل آن را در یک روز و در عرض یک ساعت نوشته است.[۱۳] وی این دستورات را مبنای تشکیل فرقه ای به نام “تلما”[۱۴] قرار داد.
شعار محوری فرقه تلما که در بند ۴۰ از فصل اول “کتاب قانون” ذکر شده است،به صورت زیر بیان می شود:
Do what thou wilt shall be the whole of the Law (هر چه میخواهی انجام بده،این تمام قانون است.)
همانطور که پیشتر اشاره شد این شعار اولین بار در قرن ۱۶ توسط نویسنده اومانیست فرانسوی فرانکیس رابلیس مطرح شده بود و در قرن هجدهم گروه انجمن آتش جهنم نیز آن را به عنوان شعار اصلی گروه خود قرار دادند.این شعار شیطانی توجیه گر بسیاری از اباحی گری ها و انحرافات اخلاقی در فرقه تلما و گروه های شیطان گرای بعدی گردید.یکی از آموزه های اصلی دیگر در فرقه تلما بحث “جادوی جنسی”[۱۵] بود که کرولی ابداعات فراوانی در زمینه افزایش مدل های اجرای این نوع جادوگری انجام داد.[۱۶]
آلیستر کرولی در سال ۱۹۰۷ بعد از ترک گروه هرمتیک اوردر ،با تشکیل انجمن “ستاره نقره ای”[۱۷]این فرقه را به صورت سازمانی منسجم در آورد و “کتاب مقدس فرقه تلما”[۱۸]را تدوین نمود[۱۹]. وی همچنین در سال ۱۹۲۰ معبدی را با عنوان “صومعه تلما”[۲۰] در جزیره چوفالو سیسیل واقع در کشور ایتالیا تاسیس نمود و پیروان زیادی را به دور خود جمع کرد. سه سال پس از تاسیس این صومعه درسال ۱۹۲۳ یکی از پیروان فرقه تلما به نام “رائول لاودی”[۲۱] که فارغ التحصیل دانشگاه آکسفورد انگلستان نیز بود به صورت مشکوکی در آن صومعه جان سپرد. همسر وی به نام “بتی می”[۲۲] علت قتل شوهرش را خوردن خون گربه قربانی شده دریکی از مراسمات فرقه تلما می دانست و به همین خاطر شروع به فعالیت علیه کرولی و فرقه اش نمود.او در این رابطه با برخی روزنامه ها و خبرگزاری های لندن نیزمصاحبه نمود.همین عوامل باعث شد که دولت موسیلینی در ۳۰ آوریل سال ۱۹۲۳ حکم به اخراج کرولی از ایتالیا نمود.
پس از صدور این حکم علیه کرولی صومعه تلما نیز به صورت مکانی مطرود درآمد و قسمت هایی از آن توسط ساکنین محلی آن جا آسیب دید.[۲۳] اجرای برخی اعمال وآئین های شیطانی دراین فرقه و همچنین بیانات و نوشته های ضد دینی آلیستر کرولی موجب شد که رسانه های آن زمان به وی لقب “شرورترین انسان جهان” را بدهند.
آلیستر کرولی در دوران زندگی خود به عضویت گروه های فراماسونری فراوانی درآمده بود.یکی از مهمترین این گروه ها که وی از سال ۱۹۱۰ به آن پیوسته بود، انجمن ماسونی “OTO” (Ordo Templi Orientes) بود.او در مدت کوتاهی مدارج ترقی در آن گروه را پیمود و نهایتا در سال ۱۹۲۳ به رهبری این گروه رسید.پس از آن بسیاری از آموزه های فرقه تلما را وارد این انجمن نمود و این گروه را پایگاهی برای نشر تفکرات خودش قرار داد.هم اکنون این گروه در چندین کشور دنیا از جمله آمریکا،استرالیا،انگلستان،نروژ و چند کشور دیگر دارای لژ هایی فعال است.
آلیستر کرولی درجات و القاب ماسونی فراوان دیگری را نیز از لژهای مختلف دریافت نموده بود.او برخی از این درجات را که مدعی داشتن آنها بوده به صورت زیر در یادداشتی بیان می کند :
۱. درجه ۳۳ از آئین اسکاتلندی در مکزیک از ” دون هینرز مدینا “.وی در کتاب اعترافات کرولی که در آن زندگی نامه خودش راتالیف نموده است، در این باره می نویسد:”جناب هینرز مدینا ، از دست پرورده های دوک بزرگ ” آرمادا ” و یکی از بالا رتبه ترین سران فراماسونری در لژ اسکاتلندی هستند. دانش کابالایی من قبلا توسط معیار های استاندارد سنجیده شده و ایشان فکر کردند که من ارزش این را دارم تا در یک مقام بالا با توجه به نفوذ ایشان گمارده شوم. قدرت های ویژه ای که من در مدت کوتاه اقامتم بدست آوردم ، باعث شد که به رتبه ۳۳ به سرعت دست پیدا کنم. “[۲۴]
۲. درجه ۳ ، در فرانسه از لژ آنگلوساکسون به شماره ۳۴۳ ، لژی که در سال ۱۸۹۹ پس از طی مراحلی از لژ فرانسه جواز گرفت ولی در ۱۹۰۴ توسط لژ بزرگ انگلیس ناشناخته و تأیید نشده معرفی شد.
ـ درجه ۳۳ از آئین اسکاتلندی در مجمع غیر قانونی ” Cerneau ” از ” جان یارکر “.
ـ درجه ۹۰/۹۵ لژ ممفیس از جان یارکر.
لژ بزرگ انگلستان که عموما استاندارد هایی را برای اعتبار لژ های ماسون ارائه می داد و بعنوان لژ اصلی قلمداد می شد ، هیچ کدام از موارد ذکر شده را بعنوان لژهای ماسونری معتبر ندانسته است و بنابراین آنچنان که از شواهد امر بر می آید،کراولی هرگز یک فراماسون رسمی نبوده است.
آلیستر کرولی در طول زندگی خود کتاب ها و مقالات زیادی نوشته است، که در قالب آن ها آموزه های فراوانی از عرفان کابالا،آئین های جادویی و شیطانی و ترکیبی از عرفان های شرقی را به مخاطبین خود انتقال داده است. از مهمترین آن ها می توان به موارد زیر اشاره نمود: ۸ سخنرانی درباره یوگا،کتاب دروغ ها،اعترافات آلیستر کرولی(خود زیستنامه کرولی)،فرزند ماه ،۷۷۷ و دیگر نوشته های کابالیستی کرولی[۲۵]
به گواهی شاهدان عینی،آلیسترکرولی در طول زندگی خود دچار انحرافات اخلاقی فراوانی بوده است و در نهایت نیز مصرف بیش از حد مواد مخدر وی را دچار عارضه ای تنفسی نمود و همین امر باعث شد که او در تاریخ اول دسامبر ۱۹۴۷ در شهر نتروود[۲۶] آمریکا بر اثر عفونت دستگاه تنفسی درگذشت.در مراسمی که برای مرگ وی ترتیب داده شده بود، جسدش سوزانده شد و پیروانش آئین بلک مس اجرا نمودند.[۲۷]
بعد از مرگ کرولی افراد بسیاری بر روی اندیشه های او کار نمودند، از جمله آن ها شخصی است به نام دکتر “جرالد بروسوگاردنر”[۲۸] که از اعضای انجمن “جادوگران انگیسی”[۲۹] بود. وی مطالعات گستردهای را درباره آیینهای بدوی و مذاهب باستانی انجام داد و روی اندیشههای کرولی بسیار مطالعه کرد تا اینکه در جزیره “مَن”[۳۰] در انگلستان و در آسیابی قدیمی موزه جادوگری دایر نمود.
در سال ۱۹۵۱ به دنبال لغو قانون منع جادوگری رواج عقاید شیطان گرایانه در قالب فرقه ها و آموزش های جادوگری رونق شدیدی در میان کشور های غربی پیدا نمود. جادوگران رسماً در مجامع عمومی، نشریات، کتابها و بعد رسانههای جمعی به ترویج عقاید خود پرداختند. ابتدا کشیشها یا رهبران فرقههای جادوی سفید (یعنی کسانی که نیروهای شیطانی را برای اهداف نیک مورد استفاده قرار میدهند.) روی صحنه آمدند و نیات و اهداف خیرخواهانه خود را اعلام کردند. ولی در کنار آن فرقههای جادوی سیاه نیز فعالیت خود را توسعه دادند. در این شرایط مخالفتهایی با آنها صورت گرفت اما به جایی نرسید و جادوگران و ساحران همچنان به کارهای خود ادامه دادند و تنها کوشیدند که آشکارا عملی بر خلاف قانون انجام ندهند تا بتوانند به زندگی اجتماعی خود ادامه دهند.[۳۱]
[۱] .خداشناسی از ابراهیم تاکنون،ص ۳۹۵
[۲] . Diana Vaughan
[۳] . Léo Taxil
[۴] . شیطان پرستی موجی در زمان حال یا طرحی برای آینده
[۵] . Aleister Crowley
[۶] . Edward Alexander Crowley
[۷] . در نظرسنجی سال ۲۰۰۲ با عنوان “۱۰۰ شخصیت برجسته تمام تاریخ انگلستان” که توسط شبکه بی بی سی انجام شد .کرولی به عنوان هفتاد و سومین فرد این لیست،در کنار افرادی همچون چرچیل،دیوید بکهام،چارلز داروین و… در لیست یکصد نفره قرار گرفت
[۸] . Hermetic Order of the Golden Dawn
[۹] . Thoth
[۱۰] . Ankh-ef-en-Khonsu
[۱۱] . Aiwass
[۱۲] .The Book of low
[۱۳] . (فصل اول شامل ۶۶ بند، فصل دوم شامل ۷۹ بند،فصل سوم شامل ۷۵ بند می باشد)
[۱۴] . Thelema
[۱۵] . Sex Magic
[۱۶] . به گفته بسیاری از منابع کرولی از لحاظ جنسی یک انسان منحرف بوده و او را دوجنس گرا (Besexual) معرفی می کنند.
[۱۷] .در نام این انجمن نظرات مختلفی بیان شده است،که یکی از آن ها Argentium Astrum می باشد.این لغت به زبان لاتین بوده و در زبان انگلیسی به معنای”ستاره نقره ای” است.
[۱۸] . Holy Books of Thelema
[۱۹] . در این کتاب می توان آموزه هایی از عرفان های شرقی مثل یوگا و عرفان های غربی خصوصا کابالا را مشاهده نمود
[۲۰] . The Abbey of Thelema
[۲۱] .Raoul Loveday
[۲۲] .Betty May
[۲۳] . en.wikipedia.org/wiki/Abbey_of_Thelema
[۲۴] . The Confessions of Aleister Crowley – pp. 202–۲۰۳
[۲۵] . متن کامل کلیه مقالات و کتب آلیستر کرولی را در آدرس ( www.hermetic.com/crowley) می توانید ببینید.
[۲۶] .Netherwood
[۲۷] .سیری در تاریخ جادوگری،ص ۱۰۷
[۲۸] . Gerald Brousseau Gardner
[۲۹] . English Wiccan
[۳۰] . Isle of Man
[۳۱] . شیطان پرستی موجی در زمان حال یا طرحی برای آینده