نقد و بررسی برنامه تلویزیونی «زندگی پس از زندگی»: حجه الاسلام و المسلمین مجتبی فلاحتی
مقدمه
موضوع این بحث، برنامهای به نام “زندگی پس از زندگی” است. پیش از ورود به بحث، خوب است که شناخت کوتاهی از این حوزه داشته باشیم. بهطور کلی، در برابر این برنامه و مسائل مرتبط با آن، چهار نوع موضعگیری وجود دارد: دو گروه مخالف و دو گروه موافق.
مطالبی که در این قسمت بررسی می شود:
گروههای مخالف
۱. دیدگاه متفکران دینی
گروه اول مخالفان، شامل متفکران دینی، فلاسفه و عرفا هستند که نسبت به این برنامه نگاه منفی و حتی موضعگیری شدید دارند. برخی از آنان حتی برنامه را ندیدهاند اما آن را رد میکنند. این جای سؤال دارد که چگونه فردی بدون مشاهده کامل یک برنامه، آن را قضاوت میکند.
۲. دیدگاه علمی (روانشناسی و پزشکی)
گروه دوم از مخالفان، روانشناسان و پزشکان هستند. این دسته معتقدند که چیزی به نام تجربه نزدیک به مرگ وجود ندارد و تمام این مشاهدات، فعالیتهای مغزی و روانی است که از ناخودآگاه فرد نشأت میگیرد. از نظر آنها، هیچ اثباتی برای وجود روح و عالم ماورایی وجود ندارد.
گروههای موافق
۱. مردم عامه
گروه اول از موافقان، عامه مردم هستند که بهطور فطری درک میکنند که انسان دارای روح و ماهیتی ماورایی است. بهویژه در جوامعی مانند ایران که با مفاهیم دینی و قرآنی آشنا هستند، این برنامه بازخورد مثبتی داشته است. حتی برخی گزارشها نشان میدهد که این برنامه یکی از پرمخاطبترین برنامههای صدا و سیما بوده است.
۲. نخبگان علمی و دینی
گروه دوم، نخبگان و متفکرانی هستند که این برنامه را با ملاحظات علمی و دینی میپذیرند. برخلاف مردم عامه که آن را بدون چونوچرا قبول میکنند، این گروه با تحلیل انتقادی و بررسی علمی و فلسفی، بخشهایی از این برنامه را تأیید یا نقد میکنند.
تفاوت بین “مرگ” و “تجربه نزدیک به مرگ”
باید دقت کرد که آنچه در این برنامه مطرح میشود، “مرگ” واقعی نیست، بلکه “تجربه نزدیک به مرگ” است.
در مرگ واقعی، بازگشت امکانپذیر نیست، اما در تجربه نزدیک به مرگ، فرد به زندگی بازمیگردد. این تفاوت بسیار مهم است، زیرا اگر این دو موضوع با هم خلط شوند، میتواند موجب برداشتهای نادرست شود.
نظریات تاریخی درباره “تجربه نزدیک به مرگ”
در این زمینه، سه شخصیت علمی و فلسفی مهم نظریات قابلتوجهی ارائه کردهاند:
- کامیل فلاماریون، دانشمند فرانسوی قرن نوزدهم، که در کتاب معروفش “انسان پیش از مرگ و پس از مرگ” درباره این موضوع سخن گفته است.
- ریموند مودی، نویسنده کتاب “زندگی پس از زندگی” که به نوعی الهامبخش نام این برنامه بوده است.
- علامه حسنزاده آملی که از دیدگاه عرفانی و فلسفی، برخی از این نظریات را بررسی و تحلیل کرده است.
دیدگاههای مختلف درباره مرگ
۱. مرگ در نگاه فلسفی و عرفانی
فلاسفه بزرگی مانند ملاصدرا و ابنسینا معتقدند که مرگ یک انتقال طبیعی است. نفس انسان پس از تکامل، بدن را ترک میکند و به مرحلهای دیگر وارد میشود.
از دیدگاه شیخ اشراق (سهروردی) نیز مرگ به معنای جدایی نور اصلی انسان از جسم فیزیکی اوست.
۲. دیدگاه پزشکی
در گذشته، پزشکان توقف ضربان قلب را مرگ تلقی میکردند، اما امروزه مرگ مغزی را ملاک قرار میدهند. در مقابل، مادیگرایان و فیزیکالیستها (مانند آنتونی فلو) معتقدند که انسان فقط یک موجود مادی است و با توقف عملکرد مغز، همهچیز به پایان میرسد.
۳. دیدگاه ادیان شرق (تناسخ)
در برخی مکاتب مانند آیین بودایی، نظریه تناسخ مطرح است. آنها معتقدند که روح پس از مرگ وارد یک بدن دیگر میشود و چرخه حیات در این دنیا ادامه مییابد. این دیدگاه، با فلسفه اسلامی و دیدگاههای فلسفی مخالف است.
محاسن برنامه “زندگی پس از زندگی”
-
ایجاد باور به عالم غیب
این برنامه بدون نیاز به استدلالهای پیچیده فلسفی، عالم ماوراءالطبیعه را برای مخاطبان عام قابل درک میکند. -
افزایش مرگآگاهی
این برنامه باعث میشود که انسانها نسبت به مرگ و دنیای پس از آن آگاهتر شوند و سبک زندگی خود را تغییر دهند. -
تقویت اخلاق و معنویت
بسیاری از افرادی که تجربه نزدیک به مرگ داشتهاند، پس از بازگشت، مهربانتر، بخشندهتر و معنویتر شدهاند. گزارشهایی وجود دارد که برخی از افراد بدهیهای دیگران را بخشیدهاند یا در رفتار خود با اطرافیان تغییرات مثبتی ایجاد کردهاند.
آسیبهای برنامه “زندگی پس از زندگی”
-
اشتباه گرفتن “مرگ” با “تجربه نزدیک به مرگ”
یکی از مهمترین مشکلات این برنامه، ایجاد این تصور است که تجربه نزدیک به مرگ همان مرگ واقعی است، درحالیکه این دو کاملاً با یکدیگر متفاوتاند. در مرگ واقعی، هیچ بازگشتی وجود ندارد، اما در تجربه نزدیک به مرگ، روح به بدن بازمیگردد و زندگی ادامه مییابد. این خلط مفهومی میتواند باعث گمراهی مخاطبان شود. -
ایجاد تصور نادرست از مرگ (نفی عذاب و حسابرسی اعمال)
برخی از شرکتکنندگان در این برنامه، مرگ را بهعنوان یک تجربه خوشایند و لذتبخش توصیف کردهاند و گفتهاند که پس از مرگ، هیچگونه ترس، سختی یا عذابی وجود ندارد. این برداشت با تعالیم دینی درباره حسابرسی، پاداش و عقاب اعمال پس از مرگ در تضاد است. اگر افراد تصور کنند که مرگ بدون هیچ حسابوکتابی رخ میدهد، ممکن است این امر بر مسئولیتپذیری اخلاقی و دینی آنها تأثیر منفی بگذارد. -
ترویج تقلیلگرایی درباره برزخ و حیات پس از مرگ
در این برنامه، برزخ بیش از حد ساده و شخصی نشان داده شده است، درحالیکه بر اساس آموزههای دینی و فلسفی، برزخ دنیایی بسیار پیچیده و گسترده است که شامل وقایعی چون سؤال و جواب قبر، حسابرسی اعمال و برخی از مراحل پیش از قیامت است. این برنامه با ارائه یک تصویر محدود و ناقص از برزخ، باعث کاهش درک صحیح از آن میشود. -
ترویج بیتفاوتی نسبت به مرگ و کاهش ترس از آن
برخی از افرادی که تجربه نزدیک به مرگ داشتهاند، در این برنامه اظهار کردهاند که دیگر هیچ ترسی از مرگ ندارند و حتی برخی گفتهاند که دوست دارند هرچه زودتر بمیرند. این دیدگاه ممکن است باعث کاهش انگیزه برای زندگی، تلاش و مسئولیتپذیری اجتماعی و فردی شود. در برخی موارد، حتی امکان دارد که این تفکر منجر به افزایش گرایش به خودکشی در افرادی شود که دچار افسردگی یا ناامیدی هستند. -
ایجاد شبهات دینی و فلسفی درباره ماهیت مرگ و آخرت
برنامه “زندگی پس از زندگی” ممکن است باعث ایجاد شبهات و سؤالاتی در ذهن مخاطبان درباره ماهیت مرگ، قیامت، حسابرسی، بهشت و جهنم شود. برخی از تجربهکنندگان در این برنامه، مرگ را صرفاً یک تغییر وضعیت دانستهاند، بدون اشاره به مباحث دینی همچون حسابرسی الهی و عدالت خداوند. این مسئله میتواند به چالش کشیده شدن اعتقادات دینی مخاطبان و کاهش باور آنها به مفاهیم اصیل دینی منجر شود. -
ترویج پلورالیسم دینی (تکثرگرایی دینی)
یکی از آسیبهای مهم این برنامه، ترویج نوعی نگرش پلورالیستی نسبت به ادیان و معنویت است. برخی از افراد که تجربه نزدیک به مرگ داشتهاند، در این برنامه اظهار کردهاند که همه ادیان به نوعی حقیقت را در بر دارند و تفاوت چندانی بین آنها نیست. این رویکرد میتواند با مبانی دینی که بر حقانیت یک دین مشخص تأکید دارد، در تضاد باشد و باعث نوعی نسبیگرایی اعتقادی در جامعه شود. -
افراط و تفریط در غضب و رحمت الهی
در برخی از تجربههای بیانشده در این برنامه، بهطور افراطی بر رحمت الهی تأکید شده است و عذاب و مجازات الهی کاملاً نادیده گرفته شده است. برخی از افراد گفتهاند که پس از مرگ فقط احساس آرامش و نورانی شدن را تجربه کردهاند، بدون آنکه نشانی از عذاب یا حسابرسی اعمال خود ببینند. این مسئله میتواند باعث کمرنگ شدن نقش عدالت الهی و مفهوم مجازات برای اعمال نادرست در باورهای مخاطبان شود.
پیشنهادات برای بهبود برنامه
با توجه به محاسن و آسیبهای ذکرشده، برخی اصلاحات و پیشنهادات برای بهبود این برنامه مطرح شده است:
-
تغییر نام برنامه
نام “زندگی پس از زندگی” به گونهای است که ممکن است این تصور را ایجاد کند که افراد در این برنامه واقعاً مرگ را تجربه کردهاند و به دنیای پس از مرگ رفتهاند. پیشنهاد میشود نام برنامه به شکلی تغییر کند که تفاوت بین “مرگ واقعی” و “تجربه نزدیک به مرگ” مشخصتر باشد. این تغییر میتواند از بسیاری از سوءبرداشتها جلوگیری کند. -
حضور کارشناسان متخصص در حوزههای دینی، فلسفی و علمی
بهتر است در کنار نقل تجربههای افراد، کارشناسانی از حوزههای مختلف (علوم دینی، فلسفه، روانشناسی و علوم پزشکی) در برنامه حضور داشته باشند تا ابعاد مختلف این تجربیات را تحلیل و بررسی کنند.
این امر کمک میکند تا از برداشتهای نادرست جلوگیری شود و مخاطبان بتوانند میان تجربههای شخصی و مبانی علمی و دینی تفاوت قائل شوند.
نتیجهگیری
برنامه “زندگی پس از زندگی”، فارغ از نقاط قوت و ضعف، بحثهای مهمی درباره ماوراءالطبیعه، روح و حیات پس از مرگ را مطرح کرده است. این برنامه توانسته علاقه عمومی را به این مباحث افزایش دهد و برخی از مخاطبان را به تفکر درباره آخرت و معنویت سوق دهد. بااینحال، تفکیک دقیق بین تجربه نزدیک به مرگ و مرگ واقعی، جلوگیری از سوءبرداشتها و در نظر گرفتن چارچوبهای علمی و دینی، از نکات ضروری برای بهبود این نوع برنامهها است.