برنامه زندگی پس از زندگی، با پخش در ماه رمضان و جذب مخاطبان زیاد، به موضوعی بحثبرانگیز تبدیل شده است. این برنامه مدعی است که تجربیات نزدیک به مرگ (NDE) افراد را به تصویر میکشد و آنها را بهعنوان گواهی بر وجود حیات پس از مرگ ارائه میدهد. اما، این مقاله به بررسی انتقادی این برنامه میپردازد و نشان میدهد که چگونه مبانی آن در تضاد با آموزههای قرآن است. به طور خاص، دو ادعای اصلی برنامه مورد بررسی قرار میگیرند: اول، ادعای بازگشت مردگان به دنیا، و دوم، ادعای مکلف بودن تجربه گران به خبر دادن از عالم غیب. این مقاله با استناد به آیات قرآن، نشان میدهد که هر دو ادعا با مبانی اسلامی ناسازگار هستند.
نقد برنامه زندگی پس از زندگی | قسمت اول
مطالبی که در قسمت اول بررسی شد:
مبنای اول: بازگشت از مرگ
برنامه زندگی پس از زندگی ادعا میکند که تجربه گران، مرگ را تجربه کرده و سپس به زندگی بازگشتهاند. این ادعا بهطور مستقیم با آموزههای قرآن در تضاد است. قرآن بهصراحت بیان میکند که پس از مرگ، بازگشتی به دنیا وجود ندارد. در آیات متعددی از قرآن، از جمله آیه ۹۹ سوره مؤمنون، به این موضوع اشاره شده است که درخواست بازگشت به دنیا از سوی مردگان، هرگز اجابت نخواهد شد.
مبنای دوم: خبر دادن از عالم غیب
برنامه همچنین ادعا میکند که تجربه گران، اطلاعاتی از عالم غیب به دست آورده و موظف به انتقال آنها به دیگران هستند. این ادعا نیز با مبانی قرآنی سازگار نیست. در اسلام، پیامبران الهی تنها کسانی هستند که مجاز به دریافت و انتقال وحی الهی هستند. اگر بپذیریم که تجربه گران نیز میتوانند از عالم غیب خبر دهند، این امر به معنای پذیرش پیامبران جدید است که با اصل ختم نبوت در تضاد است.
تجربیات شخصی در مقابل مبانی دینی
یکی از استدلالهای مطرحشده در نقد این برنامه این است که تجربیات شخصی افراد در حالت احتضار، نمیتواند بهعنوان مبنایی برای اثبات یا رد مسائل دینی مورد استفاده قرار گیرد. همانطور که یک رؤیا نمیتواند برای دیگران حجت باشد، تجربیات نزدیک به مرگ نیز تنها برای خود فرد معتبر است و نمیتواند بهعنوان یک منبع دینی برای دیگران تلقی شود.
نقد برنامه زندگی پس از زندگی | قسمت دوم
مطالبی که در قسمت دوم بررسی شد: بررسی دیدگاه علم غیب
این مقاله به نقد و بررسی برنامه تلویزیونی “زندگی پس از زندگی” میپردازد، با تمرکز بر دیدگاه این برنامه نسبت به علم غیب. در این برنامه، افرادی که تجربه نزدیک به مرگ داشتهاند (تجربهگران) به بیان مشاهدات خود از عالم برزخ میپردازند. این مقاله به بررسی این موضوع میپردازد که آیا این مشاهدات، به منزله اطلاع از غیب هستند و چه نسبتی با آموزههای اسلامی دارند.
مقدمه
برنامه “زندگی پس از زندگی” با دعوت از افرادی که تجربههای نزدیک به مرگ داشتهاند، تلاش میکند تا تصویری از دنیای پس از مرگ ارائه دهد. در این برنامه، تجربهگران از مشاهدات خود در عالم برزخ سخن میگویند و اطلاعاتی راجع به این دنیا ارائه میکنند. این اطلاعات، گاه شامل جزئیاتی است که به نظر میرسد فراتر از حواس پنجگانه و تجربیات دنیوی است.
علم غیب از دیدگاه اسلام
در اسلام، علم غیب مختص خداوند است و هیچکس جز او بهطور مطلق از غیب آگاه نیست. خداوند، به میزان لازم، علم غیب را به پیامبران و رسولان خود عطا میکند تا آنان را در انجام رسالتشان یاری کند.
راههای اطلاع از غیب
علاوه بر پیامبران و رسولان، راههای دیگری نیز برای اطلاع از غیب وجود دارد، مانند:
-
کاهنان و رمالان: از طریق جنگیری و روشهای مشابه، اطلاعاتی را کسب میکنند، اما این اطلاعات قابل اعتماد و حجت نیستند.
-
ریاضت: برخی افراد با انجام ریاضتهای سخت، به اطلاعاتی دست پیدا میکنند که منشأ آن مشخص نیست و ممکن است شیطانی باشد.
نقد دیدگاه برنامه “زندگی پس از زندگی”
برنامه “زندگی پس از زندگی”، با ارائه اطلاعاتی که تجربهگران از عالم برزخ ارائه میدهند، این سوال را مطرح میکند که آیا این اطلاعات، نوعی اطلاع از غیب است؟ و آیا این تجربهگران، در ردیف پیامبران و رسولان قرار میگیرند؟
تجربه گران در ردیف پیامبران
در اسلام، پس از پیامبر اسلام، پیامبر دیگری نخواهد آمد. بنابراین، نمیتوان تجربهگران را در ردیف پیامبران قرار داد. از طرفی، اطلاعاتی که آنان ارائه میکنند، از طریق وحی الهی به دست نیامده است و نمیتوان آن را با اطلاعاتی که پیامبران ارائه میکردند، مقایسه کرد.
قرآن و علم غیب
قرآن کریم به صراحت بیان میکند که هیچکس جز خداوند، عالم به غیب نیست و تنها به پیامبران و رسولان خود، به میزان لازم، علم غیب را عطا میکند. بنابراین، اطلاعاتی که تجربهگران از عالم برزخ ارائه میدهند، نمیتواند به منزله علم غیب تلقی شود.
نقد برنامه زندگی پس از زندگی | قسمت سوم
مطالبی که در قسمت سوم بررسی شد: از بیثباتی تا تقلید از غرب
این مقاله به بررسی و نقد برنامه “زندگی پس از زندگی” میپردازد و سه آسیب اصلی آن را مورد بررسی قرار میدهد: بیثباتی، خروج از جایگاه اصلی (خروج خوف و رجا از جایگاه اصلی)، و تقلید از غرب. این برنامه با مطرح کردن تجربیات نزدیک به مرگ (NDE) افراد، به موضوعات دینی میپردازد و این مسئله، آسیبهایی را به همراه دارد.
آسیب اول: بیثباتی
برنامه “زندگی پس از زندگی” با مرجعسازی برای تجربهگران، باعث بیثباتی در جامعه میشود. این افراد که تجربیاتی را در عالم برزخ داشتهاند، به تدریج به جایگاههایی میرسند که به تعبیر خواب میپردازند، مشاوره میدهند و حتی فتوا صادر میکنند. این در حالی است که در اسلام، مرجعیت دینی جایگاه مشخصی دارد و هر کسی نمیتواند در این جایگاه قرار گیرد.
چگونه بیثباتی ایجاد میشود؟
-
مرجعسازی: برنامه، تجربهگران را به عنوان مرجع معرفی میکند.
-
مراجعات: مردم، از جمله خانوادهها و بستگان، به این افراد مراجعه میکنند.
-
فتوا دادن: تجربهگران، کمکم حس میکنند که میتوانند فتوا بدهند.
آسیب دوم: خروج خوف و رجا از جایگاه اصلی
این برنامه با ارائه تصویری یکجانبه از آخرت، باعث میشود که خوف و رجا از جایگاه اصلی خود خارج شوند. در قرآن، هم آیات مربوط به خوف (ترس از عذاب الهی) وجود دارد و هم آیات مربوط به رجا (امید به رحمت الهی). یک فقیه واقعی کسی است که این دو را با هم تنظیم کند.
تفاوت نگاه قرآن با برنامه
-
نگاه قرآن: قرآن، هم به خوف و هم به رجا توجه دارد و آنها را با هم تنظیم میکند.
-
نگاه برنامه: مطالب این برنامه بیشتر به سمت اسلام رحمانی پیش میرود و جایگاه خوف کمرنگ میشود.
-
توصیف جهنم: توصیفاتی که قرآن از جهنم ارائه میدهد، در کلمات تجربهگران دیده نمیشود.
آسیب سوم: تقلید از غرب
برنامه “زندگی پس از زندگی” در تلاش است تا با تقلید از برنامههای مشابه غربی، تجربیات نزدیک به مرگ را بررسی کند و به مخاطبان ارائه دهد. اما این تقلید، یک مقدمه دارد: غرب در کتاب خود (انجیل) به وحی الهی خدشه وارد کرده و دین خود را تحریف کرده است. به همین دلیل، به دنبال جمعآوری تجربیات نزدیک به مرگ است تا این کمبود را جبران کند.
تفاوت رویکرد غرب و اسلام
-
رویکرد غرب: به دلیل تحریف دین، به دنبال تجربیات جایگزین است.
-
رویکرد اسلام: قرآن و وحی الهی، منبع اصلی شناخت دین هستند.
پیامدهای تقلید از غرب
-
انحراف در حوزه دین: تقلید از غرب در حوزه دین، باعث انحراف میشود.
-
خدشهدار کردن علم غیب: این تقلید، به خدشهدار کردن علم غیب میانجامد.
نقد برنامه زندگی پس از زندگی | قسمت چهارم
مطالبی که در قسمت چهارم بررسی شد: گرایش عمومی، آثار کوتاه مدت و آسیبهای بلند مدت
این مقاله به نقد برنامه “زندگی پس از زندگی” میپردازد و با بررسی گرایش عمومی به این برنامه و آثار کوتاه مدت آن، آسیبهای بلند مدتی که ممکن است ایجاد کند را مورد بحث قرار میدهد. در این تحلیل، به این سوالات پاسخ داده میشود که آیا استقبال عمومی از یک برنامه، معیار حقانیت آن است؟ و آیا نیت خوب سازندگان، برای جلوگیری از انحراف کافی است؟
گرایش عمومی به برنامه و معیار حقانیت
برنامه “زندگی پس از زندگی” با استقبال عمومی مواجه شده و توانسته در شبهای ماه رمضان حال مردم را عوض کند. اما آیا این استقبال عمومی، نشاندهنده حقانیت برنامه است؟ معیار حقانیت، تنها گرایش عمومی نیست، بلکه تولید یک برنامه با مبانی و روش درست است. اگر برنامهای با روش غلط تولید شود، حتی اگر مورد استقبال قرار گیرد، باز هم نمیتوان آن را حق دانست.
آثار کوتاه مدت برنامه
برنامه “زندگی پس از زندگی” در کوتاه مدت آثار خوبی دارد و ممکن است باعث شود که برخی افراد تکانی بخورند و اتفاقات خوبی برایشان بیفتد. اما سوال اینجاست که آیا این برنامه، فرد را به سمت خدا و قرآن سوق میدهد؟ یا اینکه خروجی دیگری در بلند مدت دارد؟
هدف و وسیله
هدف خوب، وسیله را توجیه نمیکند. حتی اگر سازندگان برنامه نیت خوبی داشته باشند، باز هم باید به مبانی و روشهای مورد استفاده توجه کرد. نیت خوب کفایت نمیکند و باید اقدام سنجیده و معنادار باشد تا از انحراف و بدعت جلوگیری شود.
تجربه بشری در حوزه وحی
تجربه بشری در حوزه وحی، نهایت بردش همان منعمیت سطحی و کاسبی است که امروزه در قالب غرویان در حال ترویج عرفان حلقه و هر تلفنهایی زیادی وجود داره که را مبتنی بر تجربههای بشری در حوزه وب هستند.
نامه رهبری به جوانان آمریکا و اروپا
رهبر انقلاب در سال ۱۳۹۳ نامهای به جوانان آمریکا و اروپا نوشتند و از آنها خواستند که با اسلام از طریق قرآن و زندگی پیامبر (ص) آشنا شوند. اما امروز شاهد آن هستیم که جوانان ایرانی باید دین را از تجربههای آمریکایی و اروپاییها بشناسند. این اتفاق، جای ناله دارد و نشان میدهد که مبانی و روش درستی در فهم و استفاده از دین وجود ندارد.
آسیب های جدی در بلند مدت
این برنامه در بلند مدت آسیبهای جدی به جامعه وارد میکند. این آسیبها از یک تجربه معنوی و حال خوب شروع میشوند، اما در مسیر غلطی قرار میگیرند و به نوعی دقیقترسازی و دقیقسازی در این برنامه اتفاق میفته به دلیل پشتیبان این رسانه ای که از اینها بتواند
توصیه نهایی
با قرآن مانوس باشید تا او تجربه ها برای ما هیچ جذابیت نداشته باشد.
نقد برنامه زندگی پس از زندگی | قسمت پنجم
مطالبی که در قسمت پنجم بررسی شد: از جزءنگری تا دین حداقلی
این مقاله به نقد راهبردی برنامه “زندگی پس از زندگی” میپردازد. در ابتدا به این نکته اشاره میشود که بسیاری از آسیبها در نگاه جزئی به برنامه قابل اثبات نیستند و لازم است با نگاهی کلان و راهبردی به خاستگاه و اهداف این برنامه توجه کرد. این برنامه در کوتاه مدت ممکن است فوایدی داشته باشد، اما در بلند مدت آسیبهای زیادی خواهد داشت.
خاستگاه غربی دانش تجربهگران
دانش تجربهگران مرگ، عمری طولانی ندارد و خاستگاه آن غرب است. بسیاری از کتابهای نوشته شده در این حوزه، فاقد فرهنگ دینی هستند و نوعی کمقیدی را ترویج میکنند. وقتی این الگو از غرب گرفته میشود و برنامهای مشابه تولید میگردد، در واقع تلاشی است برای به اشتراک گذاشتن مسائلی که “شما دارید، ما هم داریم”.
آسیبها بیشتر از منافع
این برنامه اگرچه ممکن است منافعی داشته باشد و باعث تلنگر خوردن برخی افراد شود، اما با توجه به خاستگاهها و سابقه آن، آسیبهایش بیشتر از منافعش است و آثار بلندمدت مخربی دارد.
اعتباربخشی به خواب و رویا
یکی از آسیبهای این برنامه، اعتباربخشی به خواب و رویا است که باعث میشود افراد بر اساس خواب و رویا تصمیمگیری کنند.
دین تعطیلشده در غرب
دلیل اینکه غرب به سراغ دانش تجربهگران مرگ رفته، این است که دین در غرب تعطیل شده و برای تامین معنویت، به دنبال جایگزین میگردد. از عهد رنسانس، تعارض بین علم و دین مطرح شد و دین از زندگی انسانها حذف گردید. در نتیجه، انسانها برای پاسخ به نیازهای معنوی خود، به سراغ راههای دیگری رفتند.
تجمیع تجربهها
یکی از این راهها، تجمیع تجربههای تجربهگران مرگ بود تا با کنار هم قرار دادن این تجربهها و مقایسه آنها، به این نتیجه برسند که کسانی رفتهاند و آن دنیا را دیدهاند و برگشتهاند.
دانشی برای پر کردن جای خالی دین
به این ترتیب، دانشی ایجاد شد تا جای خالی کتاب و پیامبر دین را پر کند. این دانش، مبانی برنامه “زندگی پس از زندگی” را تشکیل میدهد.
سوغات غرب
این برنامه، سوغات غرب است و باید به سوغات غرب بدبینانه نگاه کرد، حتی اگر جنبههای مثبت و فوایدی داشته باشد. همانطور که قرآن در مورد خمر میفرماید که منافعی برای مردم دارد، ولی گناهش بزرگتر است.
حقالناس و دین حداقلی
در غرب، وقتی دین کنار گذاشته شد، اولین مسئلهای که پیش آمد این بود که انسانها به حقوق هم تجاوز کردند. آموزههای دین، از جمله رعایت حقالناس، میتوانست یکی از مسائل اجتماعی را حل کند.
سوالات بیپاسخ تجربهگران
کدام تجربهگر از توحید، نبوت، قرآن، معاد، ولایت و خط فکری سیاسی سؤال شده است؟ مسائل سیاسی و اجتماعی اسلام در تجربههای تجربهگران جایگاهی ندارد.
دین حداقلی
نهایت برد این برنامه، همان دین خوشاخلاقی است و برآیند دینی که از گفتههای تجربهگران بیرون میآید، غیر از خوشاخلاقی و محبت، چیز دیگری ندارد.
ترویج اسلام رحمانی
این برنامه، اسلام رحمانی را ترویج میکند و از بررسی کامنتها در فضای مجازی میتوان دریافت که مردم، دین را در انسانیت و محبت خلاصه میکنند و از نماز و روزه و سایر احکام دین غافل میشوند.
دین انسانیت
دینی به نام انسانیت در حال ترویج است و این همان دین حداقلی است که برنامه جهان غرب برای ایجاد یک دین مشترک جهانی به دنبال آن است.
این مقاله ادامه دارد…
نقد برنامه زندگی پس از زندگی | قسمت ششم
مطالبی که در قسمت ششم بررسی شد: ترویج دین حداقلی و کپیبرداری از غرب
این مقاله به نقد و بررسی برنامه “زندگی پس از زندگی” میپردازد و نشان میدهد که این برنامه با کپیبرداری از برنامههای غربی، به ترویج دین حداقلی و عرفانهای نوظهور میپردازد. در این مقاله، ضمن بررسی نقدهای جزئی مطرح شده در قسمتهای قبلی، به نقدهای راهبردی و کلان نیز پرداخته میشود.
کپیبرداری از برنامههای غربی
برنامه “زندگی پس از زندگی” با کپیبرداری از برنامههای غربی که خاستگاه مدرنیسم و لیبرالیسم دارند، مفاهیمی مانند “دل پاک باشه” را ترویج میکند. این در حالی است که در اسلام، علاوه بر پاکی دل، انجام فرایض دینی مانند نماز، روزه، حج و جهاد نیز اهمیت دارد.
ترویج دین حداقلی
این برنامه با ترویج “دین حداقلی”، به جای پرداختن به ابعاد مختلف دین اسلام، تنها بر جنبههایی مانند عشق و محبت و انسانیت تاکید میکند. این نوع دین، با “اسلام رحمانی” و “دینی به نام انسانیت” که در عرفانهای نوظهور ترویج میشود، همخوانی دارد.
بیثباتی و مرجعسازی برای افراد فاقد صلاحیت دینی
یکی از آسیبهای جدی این برنامه، ایجاد بیثباتی و مرجعسازی برای افرادی است که صلاحیت دینی ندارند. این افراد به تدریج به جایگاههایی میرسند که به تعبیر خواب میپردازند، مشاوره میدهند و حتی فتوا صادر میکنند.
دیدگاه اسلام در مورد ثروت و قدرت
در این برنامه، ثروت و قدرت به عنوان نشانههای موفقیت در خداگرایی معرفی میشود. این در حالی است که در اسلام، تقوا و پرهیزگاری، ملاک اصلی موفقیت در نزد خداوند است.
تفاوتهای اسلام و لیبرالیسم
در لیبرالیسم، هرچه فرد ثروتمندتر باشد، نشانه موفقیت او در خداگرایی است. اما در اسلام، تقوا و عمل به دستورات الهی، نشانه نزدیکی به خداوند است.
انتقادات راهبردی
به طور کلی، نقدهای مطرح شده در این مقاله، از نوع راهبردی و کلان است. در این نوع نقد، به جای تمرکز بر جزئیات، به خاستگاه، اهداف و پیامدهای بلندمدت برنامه توجه میشود.
گسترش فرقهها
این برنامه راه را برای گسترش فرقهها باز میکند. زیرا با ایجاد مرجعیت برای افراد فاقد صلاحیت دینی، زمینه برای ترویج افکار و عقاید انحرافی فراهم میشود.
رسانه ملی، دانشگاه عمومی
رسانه ملی، به عنوان یک دانشگاه عمومی، وظیفه دارد برنامههایی را تولید کند که با مبانی و ارزشهای اسلامی همخوانی داشته باشد.
حرفتون راجب عرفان های نوظهور و غرب و اسلام رحمانی و اینا همش درسته
ولی ربط دادنش ب این برنامه کاملا غلطه و انگار اصلا شما همه ی قسمت هاش رو ندیدین !! فقط قسمت هایی که گل و بلبل بوده همه چی رو دیدین !
من خودم متاسفانه قانون جذبی سخت و طرفدار پر و پا قرص اسلام رحمانی بودم ولی وقتی این برنامه رو دیدم خیلی روم تاثیر گذاشت ….الان نماز میخونم از عذاب خداوند میترسم……در صورتی که قبلا اینجور نبودم
شما برید ببینید قسمت هایی که تجربه گر راجب عذاب و جهنمی که بخاطر نماز نخوندن کشید …
صرفا نمیشه با چند تا قسمت دیدن برنامه بیاین تمام اونو نقد کنید اونم نقد فضایی!!
لطفا تمام قسمت هارو ببینید
اینم که میگید راجب پیامبر و وحی و از این حرفا
کی پیامبر و ائمه باید میرفتن تو کما تا از عالم غیب باخبر شن ؟
اینا همینجور بهشون وحی میشد در زمان بیداری ،در زمان خواب ،در هرزمان چون ائمه بودن معصوم بودن …
ولی این تجربه گران معمولا تو کما هستن و با چه عذابی عالم اون طرف رو میبینن و کسی هم قرار نیست بهشون رجوع کنه و ازشون فتوا بگیره چون قبل از اتمام برنامه معمولا میگن نه که الان هیچ گناهی هم نکنیم و معصوم باشیم ، فقط تمام تلاشمون رو میکنیم تا کارهای خطامون رو کمتر انجام بدیم …
من خودم کسی بودم میگفتم نماز چیه
دلت پاک باشه و همش ب یاد خدا باش ،چارتا کلمه عربی نخوندن مگه عذاب داره ؟؟
تا قسمت هایی که راجب عذاب نماز نخوندن بود رو دیدم ،تماما همونی بود که مادر من بهم میگفت و توی قران هم بود
اون دوستانی هم که میگین کامنت گزاشتن و نظرشون طبق اسلام رحمانی هست ،اونا هم مانند شما تمام قسمت هارو ندیدن و قسمت هایی که خوشترشون بوده را دیدن
مانند قران خوندنشون : آیات عذاب رو نمیخونن و قبول ندارن اما آیات رحمت و مهربانی را از حفظ هستن..(یکجای قران که باب میلشون هست رو قبول دارن ،یکجای قران که باب میلشون نیست رو قبول ندارن )
اگر به حق الناس اعتقادی دارید لطفا خواهشمندم بیشتر تحقیق کنید ،تمام قسمت هارو ببینید و بعد نقد کنید .
نظرتان را قبول ندارم
این برنامه کارشناسان مذهبی دارد که علمشان قطعا بیشتر از شماست و برنامه را تایید میکنند