توهینهای بهاییت، ادامه کینهورزی سرکردگان فرقه است که با تفسیر ادعای نوع دوستی و صلح کل بودن، همصدا با جریانات استکباری و صهیونیستی، همواره مجری سیاست توهین به ایرانیان به عنوان برنامه مرسوم تشکیلات بهاییت هستند.
مردم مسلمان و عزیز ایرانزمین به عنوان بهترین الگوهای انسانیت و شرافت همواره مورد مخالفت و کینه ورزی مستبکران وبدخواهان اسلام عزیز بوده و هستند. پیروی مردم این سرزمین از مکتب آسمانی اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام و وجود نظام اسلامی با والاترین آرمان ها، نگاه های زهرآگین بسیاری را در جهان به خود جلب کرده است.
بررسی اخبار و رویدادهای مختلف جهان که مملو از نشانه های دشمنی سلطهگران و مستکبران با مردم و نظام ایران اسلامی به عنوان الگوی همه آزادگان جهان، بر هیچ چشم بصیر و عقل سلیمی پوشیده نیست.
یکی از ابزارهای جریان استکباری و از مخالفان مردم ایران، تشکیلات فرقه ضاله بهاییت است که طی همدستی با رژیم غاصب صهیونیستی، مجری اهداف پلید آنها شده و نشان دادند که توهینهای بهاییت، ادامه کینهورزی سرکردگان فرقه است.
رادیو پیام دوست، از رسانه های تشکیلات بهاییت است و توهین به نظام و مردم ایران یکی از سیاستهای روزانه گردانندگان این رسانه فارسی زبان محسوب می شود. رادیو پیام دوست نهم خرداد ماه با بهانه قرار دادن چند واقعه از مسائل جهان همچون جنگ اوکراین و اقدمات مسلحانه در مدارس آمریکا، حادثه دلخراش آبادان را دستاویز سیاست های کور خود قرار داد و ضمن نادیده گرفتن حرکت های مردمی و نوع دوستانه مردم شریف ایران در واقعه مذکور، با توهین به مردم و نظام اسلامی، علت واقعه آبادان را بی هویتی ایرانیان خواند که اهداف حقیقیشان را گم کرده اند و در ادامه جامعه ایران را جامعهای آویزان نظام های فرسوده دانست که به اهداف و ایدههای واهی دلبستهاند.
رسانه بهایی رادیو پیام دوست، با فراموشی هویت گردانندگانش که آویزان صهیونیستهای منفور در دنیا و اجارهنشین رژیم صهیونیستی در سرزمینهای اشغالی هستند، مجری توهین به ایرانیان به عنوان برنامه مرسوم تشکیلات بهاییت است.
نسل حاضر تشکیلات بهاییت اولین کسانی نیستند که به ایرانیان توهین می کنند بلکه اهانتهای بهاییت، ریشه در کینه سرکردگان فرقه، نسبت به مردم ایران دارد. حسینعلی نوری موسس فرقه ضاله بهاییت، در اظهارنظری مردم ایران را “پست ترین حزب و امت” می نامد و آنها را “ناس نسناس و به غایت حق ناسپاس” معرفی می کند. وی از ایرانیان با عبارت”شیعه شنیعه” یاد می کند و علمای شیعه را به دلیل رد توهمات باب و بهاءالله با تعابیری زشت همچون “فراعنه و جبابره” لعن و نفرین میکند.
عباس افندی فرزند و جانشین حسینعلی نوری نیز از علمای ایران با تعابیری زننده چون: “ثعبان(افعی)، بد کیش، … و عناصری اَجهَل از حیوانات” یاد می کند. شوقی افندی “سومین سرکرده بهایی” از پدرانش عقب نمانده و ملت ایران را”ملتی جاهل، متعصب و متوحش” معرفی می کند که بهائیان در چنگ آنان گرفتار هستند؛ همچنین علی محمد باب (موسس فرقه بابیت و کسی که بهاییان وی را مبشر ظهور می نامند) به توهین بسنده نکرده، حکم به اخراج از سرزمین، قتل عام، سوزاندن کتاب ها و تخریب اماکن مردم ایران داده است.
مصادیق ذکر شده تنها مواردی از ادعای نوع دوستی و صلح کل بودن آموزه های تشکیلات فرقه بهاییت است.