باور مؤسس فرقه حلقه درباره‌ی نذر چیست؟

برای دینداری کردن، آگاهی داشتن کفایت نمی‌کند؛ حکمت هم لازم است

مقدّمه

محمدعلی طاهری بنیان‌گذار فرقه‌ی عرفان حلقه نذر را به دو دسته مشروط و نامشروط تقسیم کرده است، وی پس از این تقسیم‌بندی و ارائه‌ی توضیحاتی، نذرِ مشروط را رشوه‌ی به خدا می‌داند. در این گفتار، سخنان طاهری را زیر ذره‌بین گذاشته، از صافی اسلام، مطابق با آیات و روایات می‌گذرانیم تا سره از ناسره مشخص و سخن حق هویدا شود، باشد که به سخن حق برسیم.

محمدعلی طاهری در اینباره گفته است:

«بحث نذر در دنیای وارونه و غیر وارونه؛ ما دو جور نذر داریم نذرِ مشرو ط و نذر نامشروط، نذری که شرط گذاشتیم و نذری که شرط نگذاشتیم؛ نذرِ نامشروط را ما برای جذب فیِض کائنات، جذب فیض الهی بدون اینکه شرطی گذاشته باشیم؛ یک خیراتی می‌کنیم، یک گوسفندی می‌دهیم به خانه سالمندان یا به کجا، این نامشروط است، می گوئیم این را می‌دهیم برای جذِب فیض الهی، یک موقع است که می گوئیم مثلاً خدایا من این برج را بسازم یک گوسفندی نذرت می‌کنم، من بروم دانشگاه، یک کاری کن من قبول بشوم، این گوسفند را من برایت قربانی می‌کنم، یعنی ما به او پیشنهاد رشوه می‌دهیم، یعنی تو یک نفر را پشت در دانشگاه نگه دار تا من بروم داشگاه، بعد یک گوسفندی برای تو، من قربانی می‌کنم، مگر اون گوسفند می‌خواهد بخورد، بعد تازه نصفش را خودمان به دندان می‌کشیم، پس در اینجا (دنیای وارونه) پیشنهاد رشوه و نقض عدالت است و در اینجا (دنیای غیروارونه) جذب فیض کائنات، جذب فیض الهی است»[۱].

نذر به عنوان یکی از اعمال عبادی دین اسلام که به منظور تقرب خداست، در آیات متعددی از قرآن و سیره معصومین علیهم السلام به آن پرداخته شده است که در این مقاله این آیات را مورد بررسی قرار می‌دهیم.

نذر در آیات و روایات

۱سوره مبارکه آل عمران آیه ۳۵

إِذْ قَالَتِ امْرَأَهُ عِمْرَانَ رَبِّ إِنِّی نَذَرْتُ لَکَ مَا فِی بَطْنِی مُحَرَّراً فَتَقَبَّلْ مِنِّی إِنَّکَ أَنْتَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ؛ (به یاد آورید) هنگامی را که همسرِ «عمران» گفت: «خداوندا! آنچه را در رحم دارم، برای تو نذر کردم، که «محرَّر» (و آزاد، برای خدمت خانه تو) باشد. از من بپذیر، که تو شنوا و دانایی.

کلمه” نذر” به این معنا است که انسان چیزى بر خود واجب کند که واجب نباشد. در این آیه به نذر مادر حضرت مریم اشاره شده که فرزندی که در شکم داشته است را برای خدا آزاد کند، و برای این نذر هیچ قید و شرطی قرار نداده، مثلاً این که اگر فرزندش پسر باشد و یا … بلکه مطلق نذر کرده و برای خدا نذر کرده است. و خداوند نیز این نذر را با آیه‌ی شریفه «فَتَقَبَّلَها رَبُّها بِقَبُولٍ حَسَنٍ وَ أَنْبَتَها نَباتاً حَسَناً» پذیرفته است.

۲) سوره مبارکه مریم آیه ۲۶

فَکُلِی وَ اشْرَبِی وَ قَرِّی عَیْناً فَإِمَّا تَرَیِنَّ مِنَ الْبَشَرِ أَحَداً فَقُولِی إِنِّی نَذَرْتُ لِلرَّحْمٰنِ صَوْماً فَلَنْ أُکَلِّمَ الْیَوْمَ إِنْسِیّاً؛ (از این غذای لذیذ) بخور؛ و (از آن آب گوارا) بنوش؛ و چشمت را (به این مولود جدید) روشن دار! و هرگاه کسی از انسان‌ها را دیدی، (با اشاره) بگو: من برای خداوند رحمان روزه‌ای نذر کرده‌ام؛ بنابراین امروز با هیچ انسانی هیچ سخن نمی‌گویم! (و بدان که این نوزاد، خودش از تو دفاع خواهد کرد!).

پیشنهاد خواندنی  112) جعل اصطلاح یکی از ویژگی های فرقه ها

در این آیه و تفاسیری که بر آن گذشته، هیچ گونه شرطی برای نذر قید نشده است بلکه مریم سلام الله علیها مکلف است که برای خدای رحمان نذر کرده و روزه‌ی سکوت بگیرد.

در دو آیه‌ی فوق نذر و وفای به نذر مشروط به برآوردن هیچ خواسته و حاجتی نشده است. اما هر دو نذر از یک ویژگی بسار مهم برخوردارند و آن اینکه هر دو نذر برای خدا بوده است یعنی به قصد و نیّت قرب الهی و رضا و خشنودی خداوند رحمان.

 ۳)  سوره مبارکه حج آیه ۲۹

ثُمَّ لْیَقْضُوا تَفَثَهُمْ وَ لْیُوفُوا نُذُورَهُمْ وَ لْیَطَّوَّفُوا بِالْبَیْتِ الْعَتِیقِ؛ سپس، باید آلودگیهایشان را برطرف سازند؛ و به نذرهای خود وفا کنند؛ و بر گرد خانه گرامی کعبه، طواف کنند.

در این آیه به مطلق وفای به نذر اشاره شده و به نوع خاصی از نذر اشاره نشده است.

۴) سوره مبارکه انسان آیه ۷

یُوفُونَ بِالنَّذْرِ وَ یَخَافُونَ یَوْماً کَانَ شَرُّهُ مُسْتَطِیراً؛ آن‌ها به نذر خود وفا می‌کنند، و از روزی که شرّ و عذابش گسترده است می‌ترسند.

 در شأن نزول این آیه مبارکه از قول امام باقر علیه السلام آمده است: الإمامُ الباقرُ علیه السلام ـ فی قولهِ تعالى: «یُوفُونَ بالنَّذْرِ». مَرِضَ الحَسنُ والحُسینُ وهُما صَبیّانِ صَغیرانِ، فعادَهُما رَسولُ اللّه ِ صلى الله علیه و آله ومَعهُ رجُلانِ، فقالَ أحَدُهُما: یا أبا الحَسَنِ، لو نَذَرتَ فی ابنَیکَ نَذرا إن عافاهُما اللّه ُ، فقالَ: أصومُ ثَلاثَهَ أیّامٍ شُکرا للّه ِ عَزَّوجلَّ، وکذلکَ قالَت فاطمَهُ، وکذلکَ قالَت جارِیَتُهُم فِضَّهُ، فألبَسَهُما اللّه عافِیَهً فأصبَحوا صِیاما[۲].

امام باقر علیه السلام ـ درباره آیه «به نذر خود وفا می‌کنند» ـ فرمود: حسن و حسین علیهماالسلام در خردسالى بیمار شدند. رسول خدا صلى الله علیه و آله به همراه دو نفر دیگر به عیادت آنان رفت. یکى از آن دو مرد گفت: اى ابا الحسن! کاش براى این دو طفل خود نذرى می‌کردی تا خداوند شفایشان دهد. على علیه السلام فرمود: براى سپاسگزارى از خداوند عز و جل سه روز روزه می‌گیرم. فاطمه علیهاالسلام و کنیز آن‌ها فضّه نیز همین حرف را زدند. پس، خداوند بر آن دو لباس عافیت پوشاند و آنان روزه گرفتند.

نکته مهم در روایت ذکر شده این است که امیر المومنین علیه السلام می‌فرماید برای سپاس گذاری از خداوند سه روز روزه می‌گیرم، یعنی امام علیه السلام خواستار سلامت و شفای فرزندانشان از خداوند هستد و نذر می‌کنند یا خود را متعهد می‌کنند در صورتی که خداوند فرزندانشان را شفا دهد برای سپاسگزاری روزه بگیرند، می‌توان گفت که حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام خود را متعهد کرده در برابر چیزی که خدا به او می‌دهد سپاسگزارری کند.

 این آیه ، تفسیر و شأن نزولش، نوع نذر مشروط را بیان می‌کند یعنی در صورت رسیدن به آن خواسته‌ی مورد نظر (شفای حسنین علیهما السلام) می‌بایست روزه می‌گرفتند و در غیر این صورت آنان مکلف به گرفتن روزه نبودند. در واقع در سیره‌ی پیشوایان معصوم علیهم السلام چنین نذری نه تنها پذیرفته شده است که آن حضرات خود چنین نذری انجام داده و خداوند در این آیه با پذیرش این نوع نذر، نذر مشروط را تأیید نموده است.

پیشنهاد خواندنی  طاهری:درمان ما شیطانی نیست ما درمان شیطانی نداریم

نکته ای که قابل تأمل می‌باشد این است که: وجه اشتراک این آیه با توجه به روایت مفسران و آیات ۳۵ آل عمران و ۲۶ مریم، داشتن نیّت الهی است. که موجب خلوص نیت و تقرب الهی است. همچنین در این آیه و آیه‌ی ۲۹ وجه اشتراک وفای به نذر می‌باشد، که یکی از مهم‌ترین مزایای وفای به نذر این است که انسان را در برابر مسِولیتها و تعهداتی که به اختیار پذیرفته است متعهد بار می‌آورد.

۵) سوره مبارکه حج آیه ۳۶

وَ الْبُدْنَ جَعَلْنَاهَا لَکُمْ مِنْ شَعَائِرِ اللَّهِ لَکُمْ فی‌ها خَیْرٌ فَاذْکُرُوا اسْمَ اللَّهِ عَلَیْهَا صَوَافَّ فَإِذَا وَجَبَتْ جنوب‌ها فَکُلُوا مِنْهَا وَ أَطْعِمُوا الْقَانِعَ وَ الْمُعْتَرَّ کَذٰلِکَ سَخَّرْنَاهَا لَکُمْ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ؛ و شترهای چاق و فربه را (در مراسم حج) برای شما از شعائر الهی قرار دادیم؛ در آن‌ها برای شما خیر و برکت است؛ نام خدا را (هنگام قربانی کردن) در حالی که به صف ایستاده‌اند بر آن‌ها ببرید؛ و هنگامی که پهلوهایشان آرام گرفت (و جان دادند)، از گوشت آن‌ها بخورید، و مستمندان قانع و فقیران را نیز از آن اطعام کنید! این گونه ما آن‌ها را مسخّرتان ساختیم، تا شکر خدا را بجا آورید.

۶)  سوره مبارکه حج آیه ۳۷

لَنْ یَنَالَ اللَّهَ لُحُومُهَا وَ لاَ دِمَاؤُهَا وَ لکِنْ یَنَالُهُ التَّقْوَى مِنْکُمْ کَذلِکَ سَخَّرَهَا لَکُمْ لِتُکَبِّرُوا اللَّهَ عَلَى مَا هَدَاکُمْ وَ بَشِّرِ الْمُحْسِنِینَ؛ نه گوشت‌ها و نه خون‌های آن‌ها، هرگز به خدا نمی‌رسد. آنچه به او می‌رسد، تقوا و پرهیزگاری شماست. این گونه خداوند آن‌ها را مسخّر شما ساخته، تا او را بخاطر آنکه شما را هدایت کرده است بزرگ بشمرید؛ و بشارت ده نیکوکاران را.

و در این آیه که البته در مورد قربانی کردن در ایام حج است بی نیازی خداوند از قربانی‌ها را بیان می‌کند و آنچه که مورد پذیرش خداوند قرار می‌گیرد تقواست، تقوایی که سبب قرب الهی می‌شود.

و علامه طباطبایی در تفسیر این آیه می‌فرماید: لَن یَنَالَ اللَّهَ لحُومُهَا وَ لا دِمَاؤُهَا وَ لَکِن یَنَالُهُ التَّقْوَى مِنکُمْ…

این جمله به منزله دفع دخل است. به عبارت ساده تر: پاسخ از سؤالى است که ممکن است بشود، چون ممکن است ساده لوحى توهم کند که خدا از این قربانى استفاده می‌کند و بهره اى از گوشت و یا خون آن عایدش می‌شود، لذا جواب داد، که: نه، چیزى از این قربانی‌ها و گوشت و خون آن‌ها عاید خدا نمی‌شود، چون خدا منزه است از جسمیت و از هر حاجتى. تنها تقواى شما به او می‌رسد، آن هم به این معنا که دارندگان تقوى به او تقرب می‌جویند.

و یا ممکن است کسى که آنطور ساده لوح نیست چنین توهم کند که با اینکه خدا منزه از جسمیت و از هر نقص و حاجتى است و از گوشت و خون قربانی‌ها بهره اى نمی‌برد دیگر چه معنا دارد که ما حیوانات خود را به نام او قربانى کنیم؟ لذا جواب داده که مطلب همینطور است، و لیکن این قربانی‌ها اثرى معنوى براى آورنده‌اش دارد و آن صفات و آثار معنوى است که جا دارد که به خدا برسد، به معناى اینکه جا دارد که به سوى خداى تعالى صعود کند و صاحبش را به خدا نزدیک کند آنقدر نزدیک کند که دیگر حجابى بین او و خدا نماند[۳].

پیشنهاد خواندنی  تفاوت وحی الهی و شیطانی

باتوجه به اینکه یکی از مصادیق نذر قربانی کردن حیوانات حلال گوشت است، و اینکه طاهری در مثالش برای رشوه دانستن نذر مشروط گفته است «در نذر مشروط مثلاً گوسفندی قربانی می‌کنیم و بعد بیشترش را خودمان به دندان می‌کشیم ….» می‌توان در مورد نذر دو نکته استنباط کرد:

 ۱ اگر نذر کننده خود نیز از نذر (قربانی) استفاده کند هیچ اشکالی ندارد. (مگر اینکه جز شروط نذرش باشد).

۲- خداوند متعال ذاتی است بی نیاز از هر حاجتی، که انسان بخواهد نذر و قربانی به او بدهد یا به این وسیله سودی به او برساند و یا رشوه ای تا خواسته‌هایش را از او بگیرد.

۳- آنچه از نذر و قربانی به خدا می‌رسد تقوای قلب‌ها و خلوص نیّت است، که انسان را در مسیر کمال و بندگی خدا قرار می‌دهد. که خدا از این هم بی نیاز است واین خود فرصتی است برای رشد بندگان.

۴- در نذر منافع بسیاری برا مسلمین و بخصوص شخص نذر کننده هست، از جمله سبب قرب الهی برای نذر کننده و رفع نیازهای فقیران و مستمندان است.

 نکته: قربانی کردن فقط یکی از مصادیق نذر است، هر عمل صالحی که انسان به نیت الهی، به صورت نذر، خود را بدان متعهد کند از مصادیق نذر می‌باشد. مانند نذر کردن نماز، صلوات، روزه، خدمت به بندگان خدا، تنظیف مسجد، خواندن نماز واجب در مکانی که فضیلت بیشتر دارد، غسل و وضو و…..

و نذر به اعتباری دیگر به نذر واجب و مستحب تقسیم می‌شود.

در ادامه‌ی سخنان آقای طاهری، ایشان نذر مشروط را نقض عدالت می‌داند؛ در جواب ایشان باید گفت که نذر چه مشروط وچه نا مشروط نمی‌تواند نقض عدالت باشد چرا که این موقعیتی است که خداوند برای همه‌ی بندگانش قرار داده نه عده ای خاص و مصداقی برایش مشخص نکرده تا هر کس در حد وسع و تواناییش هر آنچه را که می‌تواند از عمل صالح نذر کند و شرط پذیرش را داشتن خلوص و نیت الهی که امری است درونی و بی نیاز از صرف هرگونه هزینه مادی قرار داده است، و این خود عین عدالت می‌باشد.

نتیجه:

در دین مبین اسلام طبق آیات فوق. هر دو نوع نذر مشروط و نامشروط وجود دارد و هر دو پذیرفته و مورد تأیید پروردگار هستند. نذر مشروط را نمی‌توان رشوه به خداوند نامید چرا که عهدی است بین بنده و پروردگارش، در صورتی که به خواسته‌اش برسد بدان عهد وفا می‌کند ودر غیر رسیدن به خواسته تکلیفی بر عهده‌ی او نیست و خدا را از این نذرها سود و منفعتی نیست بلکه تمام سود و منفعت مادّی و معنوی آن برای بندگانش، بخصوص فرد نذر کننده می‌باشد . و مهم‌ترین شرط برای نذر نیّت قرب الهی و رضا و خشنودی خداست، یعنی برای خدا باشد.

 

                                                                                                                                                      نویسنده: مریم علی پور

پی نوشت:

 [۱]- جزوه ترم ۲، ص.۱۰۲.

 [۲] – وسایل الشیعه ۱۶\۱۹۰\۰۵.

[۳] – ترجمه تفسیر شریف المیزان، ج ۱۴، ص ۵۳۱.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *