در عرفان قرآنی – اهل بیتی ، سلوک بر مدار شریعت می گردد و سیر و سفر معنوی تنها بر فلک باید و نباید های الهی و وحیانی است . این عرفان ، از رهگذر بندگی و عبودیت در چارچوب شریعت شکل می گیرد و همه اعمال سالک بر طبق موازین شریعت اسلامی صورت می پذیرد و عمل به شریعت ، در همه مراحل سلوک ، لازم و قطعی تلقی می شود و سالک هرگز ازآن بی نیاز نمی گردد .
شریعت در اصل به معنای « راه روشن » و راه ورود به نهرها است (۱) . شریعت به معنای مجموعه باید و نبایدها یا احکام فقهی اسلام است که در قالب وجوب ، حرمت ، اباحه ، استجاب و کراهت ، ظهور یافته است . شریعت راهی است که از آن ، به آبی که مایه حیات است می رسیم .
در عرفان حقیقی برای سالک در حقیقت دو حکم بیشتر متصور نیست ؛ ۱- وجوب ۲- حرمت ؛ زیرا عارف مستحب را ملحق به واجب سلوکی و مکروه و مباح را ملحق به حرام سلوکی برای خود می کند . پس عارف بیش و پیش از هر کسی بایسته است تا شریعت گرا باشد . البته شریعت ، حقیقت واحد ذو مراتبی است که از لایه های دیگر آن به طریقت و حقیقت تعبیر می شود ، چنانکه از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله نقل شده است که فرمود : « الشریعه اقوالی و الطریقه افعالی و الحقیقه احوالی … »(۲).
بنابراین شرع الهی و وضع نبوی ، حقیقت واحدی است که مشتمل بر شریعت و طریقت و حقیقت است ؛ و این اسماء بر آن حقیقت واحد بر سبیل ترادف و به اعتبار گوناگون صادق است (۳)
سلوک عرفانی ، بدون التزام عملی به شریعت ، نتیجه بخش نیست ؛ لذا شریعت گروی برای همه اصحاب سیر و سلوک لازم است . سقوط تکلیف ، نه تنها در هیچ مرتبه ای از مراتب و هیچ منزلی ازمنازل معنوی ، اعتبار ندارد بلکه تکلیف بیشتر و وظایف ، دشوارتر می شود و افراد هر چه به خداوند تقرب بیشتری داشته باشند ، تکالیف سنگین تری دارند ، زیرا « حسنات الابرار سیئات المقربین » (۴).
عرفان فاقد شریعت ، عرفان نیست ، بلکه سراب است و موجب ضلالت و فساد ، و فرجامی جز ندامت و پشیمانی ندارد . علی (ع) فرمود : « الا و ان شرائع الدین واحده و سبله قاصده من اخذ بهالحق و عنهم و من وقف عنها فضل و ندم »(۵).
بر اساس آموزه های نبوی (ص) کسی که درعمل ، ملتزم به آموزه های قرآن نیست و آنچه را قرآن حرام کرده ، حلال می شمارد ، اساسا به قرآن ایمان نیاورده است تا چه رسد به این که سالک و رهرو کوی دوست به شمار آید . پیامبر اکرم (ص) فرمود : « ما آمن بالقرآن من استحل حرامه »(۶).
امام خمینی (ره) بر لزوم عمل به ظاهر شریعت و ابتنای سلوک بر شریعت تاکید کرده و فرموده است : « بدان که هیچ راهی در معارف الهیه پیموده نمی شود مگر آنکه ابتدا کند انسان از ظاهر شریعت ، و تا انسان متادب به آداب شریعت حقه نشود ، هیچ یک از اخلاق حسنه از برای او به حقیقت پیدا نشود ، و ممکن نیست که نور معرفت الهی در قلب او جلوه کند و علم باطن و اسرار شریعت از برای او منکشف شود ، و پس از انکشاف حقیقت ، و بروز انوار معارف در قلب نیز متادب به آداب ظاهره خواهد بود ، و از این جهت دعوی بعضی باطل است که « به ترک ظاهر ، علم باطن پیدا شود » یا « پس از پیدایش آن ، به آداب ظاهره احتیاج نباشد » و این از جهل گوینده است به مقامات عبادت و مدارج انسانیت » (۷) .
۱- العین ، ج ۱ ، ص ۲۵۲
۲- مستدرک الوسائل ، ج ۱۱ ، ص ۱۷۳
۳- جامع الاسرار ، ص ۳۴۳ تا ۳۴۷
۴- المیزان ، ج ۱۵ ، ص ۲۸۵
۵- نهج الباغه ، خطبه ۱۲۰
۶- تحف العقول ، ص ۵۶
۷- چهل حدیث ، ص ۷
منبع : دکترمحمدجواد رودگر ، رئیس پژوهشکده دین پژوهی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی ، ماهنامه معارف ، شماره ۹۰ ، ص ۶۱ و ۶۲