تناسخ در عرفان حلقه
تناسخ در عرفان حلقه از جمله واژه هایی است که تفسیر جدیدی یافته است به گونه ای که مفهوم تناسخ در قالب یک مفهوم جدید به نام کالبد ذهنی پی گیری می شود.. در عرفان حلقه دنیای بعد از مرگ به صورتی تصویر می شود که مخاطب احساس کند راه مصون ماندن از عذاب های بعد از مرگ، پناه آوردن به عرفان حلقه است. در منابع این گروه آمده است :
«پس از مرگ انسان در زندگی دنیا تمام کالبد های او اعم از کالبد روان، کالبد جسم، کالبد اختری میمیرند و تنها کالبد
ذهنی به حیات خود ادامه می دهد. اما بین هر مرگ تا تولد در زندگی بعدی فاصله ای هست که به آن برزخ می گویند. برزخ هر زندگی درون همان زندگی ست، برای مثال برزخ دنیا درون دنیاست. پس برزخ هر زندگی در همان زندگی است و طبعا برزخ دنیا هم در دنیا است. به محض مرگ، نام ما کالبد ذهنی است . ما لا مکان شده ایم اما هنوز در عالم مکان هستیم (برزخ).»[۱]
اگر از عقیده وی در باب برزخ که ناسازگاری روشنی با ادله نقلی دارد، بگذریم (که قائل شده برزخ در همین دنیاست)؛ آن چه در جملات بالا مورد اذعان نویسنده است؛ باور به این است که حقیقت انسان ها در هنگام مرگ، همان کالبد ذهنی است. عبارت پیش گفته که « به محض مرگ، نام ما کالبد ذهنی است» بیانگر این باور در کلام نویسنده است. بعلاوه وی در جای دیگر صریحا می گوید: « پیش از این بارها بیان شد که آنچه عوام به عنوان روح می شناسند در واقع همان کالبد ذهنی و آرشیو اطلاعات است.»[۲]
وی در ادامه می گوید:
« در هنگام مرگ قطعی و به محض این که کالبد ذهنی می خواهد جدا شود، در کسری از ثانیه همه اطلاعات زندگی با جزئیات آن مرور می شود و تمام وابستگی های فرد خود نمایی می کند.. کالبد های ذهنی زیادی هستند که تا مدت ها مرگ خود را باور نمی کنند و حتی به خود تجسم می بخشند.»[۳]. در جای دیگر می گویند: « بعضی از مردم عمل نادرست احضار روح یعنی احضار کالبد ذهنی را انجام می دهند که در بررسی آن به نکات قابل توجهی می توان دست یافت. از جمله این که پاسخ مثبت یک کالبدذهنی به احضار نشان می دهد به حیات زمینی وابستگی دارد و اگر کسی او را احضار کرد، فورا حاضر شود. کالبدهای ذهنی که در اثر وابستگی خود به تجربه زندگی پس از این برزخ تن نمی دهند، هر جا امکانی برای اعلام حضور بیابند، اقدام و در فرد مورد نظر خود نفوذ می کنند.[۴]»
جای دیگر آمده است: «پس از مدتی که کالبد ذهنی در برزخ بماند متوجه قابلیتی در خود می گردد که می تواند افرادی را که در فاز منفی (غم، ترس، ناامیدی) هستند را تسخیر کند و دوباره از دریچه چشم آنان در دنیا زندگی کند. کالبد ذهنی برای تسخیر فردی را انتخاب می کند که فصل مشترک و علائق مشترکی با او دارد. انتخاب افرادی که تسخیر می شوند با خود اوست و به دلیل همان فصل مشترک یا علاقه مشترک است . مثلا یک قمارباز، قمار باز را انتخاب می کند، یک موسیقیدان، موسیقیدان را و … زیرا از دریچه چشم او همان تجارب را دوباره خواهد داشت.»
در متون آموزشی عرفان حلقه، این نوع از تسخیر هر چند نام تناسخ را با خود ندارد؛ اما نوعی از حلول و برگشت فرد به عالم دنیاست که از تناسخ عادی که در آیین های شرقی ادعا می شود، پیچیده تر و عمیق تر است. بر خلاف تناسخ عادی که هر روح فقط قادر به تسخیر یک کالبد است؛ برگشت کالبد ذهنی به کالبد دیگران و حلول آن در جسم دیگران چه از نظر تعداد کالبدی که به تسخیر درآمده و چه از نظر نوع کالبد تسخیر شده، محدودیتی ندارد. تا قبل از عرفان حلقه، روحی که طبق تناسخ قرار بود در کالبد دیگران حلول کند، اولا تنها قادر به یک حلول بود و بعلاوه نوع کالبدی که روح به آن تعلق می گرفت، انتخابی نبود و کالبد جدید بنا به قانون کارما به میزان عمل مثبت و یا منفی در زندگی گذشته، تعیین می شد. در عرفان حلقه تصریح شده است:
«یک کالبد ذهنی به دلیل لامکان بودن می تواند همزمان چندین نفر را تسخیر کند و محدودیتی برای تعداد نفراتی که
تسخیر می شوند وجود ندارد . اما وقتی با تشعشع دفاعی از بدن یک نفر خارج می شود، از دیگران نیز خارج شده
است (. وقتی کالبد ذهنی کسی را تسخیر می کند علائق قدیمی خود را برای فردتسخیر شده بازسازی کند، فرد تسخیر شده ممکن است کارها و حرفها و رفتارهای همان مرحوم را پیدا کند حتی در مواردی دیده شده است که بیماریهای فرد مرحوم در زمان حیات برای فرد تسخیر شده ایجاد شود و انواع مشکلات ذهنی که قبلا توضیح داده شد، می تواند ایجاد گردد. ».[۵] یکی از مرام های نویسنده این است که بسیاری از حقایق دینی را بی ارتباط با گناه و اعمال صالح تفسیر می کند؛ به گونه ای که این حقایق کمترین ارتباطی با تکالیف دینی پیدا نمی کنند. وی عذاب قبر را نه نتیجه گناهان و معاصی که نتیجه تلاش کالبد ذهنی برای ورود به جسم میت می داند؛ در حالی که بنا به نصوص دینی، اولا فشار قبر مربوط به آلودگی انسان به گناهان و معاصی است و بعلاوه روح بعد از مفارقت از بدن تلاشی برای برگشت به بدن ندارد و از این جهت روح ارتباطش با عالم دنیا قطع می شود. وی در این مورد می گوید: « اگر کالبد ذهنی پس از مرگ تلاش کند که مجددا وارد جسم خود شده و دوباره جسم خود را به حرکت در آورد، فشار بسیار زیادی را تجربه می کند که به آن فشار قبر می گویند. این تلاش برای او ناموفق و تجربه سختی است. پس فشار قبر مشمول کسانی می شود که می خواهند دوباره وارد جسم مرده خود شوند.»[۶]
البته از آن جا که در عرفان حلقه آن چه که در نهایت به عنوان مطلوب معرفی می شود، راهکارهایی است که در عرفان حلقه پیشنهاد می شود؛ در این مبحث هم راه نجات از کالبدهای ذهنی تشعشع دفاعی معرفی می شود.
« موجودات غیر ارگانیک را به دو دسته تقسیم می کنیم:
دسته اول: کالبد های ذهنی مرحومین. دسته دوم: اجنه
حلقه تشعشع دفاعی ، حلقه ای از حلقه های رحمانیت الهی است که وجود ما را برای یافتن ویروسهای غیر ارگانیک اسکن می کند و در نهایت باعث خروج این موجودات از حریم ما می گردد.»[۷]
[۱] . تشعشع دفاعی، گروه آموزش مجازی عرفان حلقه، نسخه 4ص ۷
[۲] . یاد آور می شویم که نویسنده اساسا روح را از حقیقت انسان جدا می داند و آن را در یک گرایش خلاصه می کند. وی می گوید: «اما در مورد روح : آنجا که در سوره اسراء آیه 85 می فرماید درباره ی روح می پرسند بگو روح از امر رب من است؛ منظور از روح در این آیه همان روح هادی ست. روح هادی هدایت گر ما از هر زندگی به سمت زندگی بعدی است». این در حالی است که در نگاه قران تمام حقیقت انسان همان روح الهی اوست و روح نه یک راهنما که خود انسان است؛ خودی که قوام انسان بودن انسان به وجود اوست. از طرف دیگر وجود کالبدهای دیگر با نام کالبد ذهنی … در هیچ کدام از متون دینی وارد نشده است.
[۳] . موجودات غیر ارگانیک ص ۴۰
[۴] . همان ص ۴۱ و ۴۲
[۵] . تشعشع دفاعی، متن آموزش مجازی عرفان حلقه، نسخه 4ص 7
[۶] . همان ص ۷
[۷] . تشعشع دفاعی متن آموزش مجازی عرفان حلقه – تشعشع دفاعی – نسخه ۴ ص ۳
سلام، طاعات و عبادات شما قبول ان شاء الله.
من درخواستی دارم که امیدوارم یک مستر پیدا شود و مردانگی به خرج دهد (اگر مردانگی و شرف دارد) و اجابت کند؛ درخواست بنده این است:
این ادعاهای طاهری درباره حلول روح متوفی در وجود فرد زنده در دنیا را در کلام خدای سبحان (قرآن مجید) و در کلام معصومین علیهم السلام (احادیث معتبر) نشان دهد. اگر نشان داد که حقانیت آنچه به آن معتقد است را اثبات کرده است و اگر رفت و گشت و دید چنین کاری ممکن نیست، بیاید مردانه اعلام کند که در کلام خدای سبحان و در کلام معصوم علیه السلام نبود. لازم هم نیست بعد از این اعلام از حلقه جدا شود (البته جدا شود به نفع خودش هست) ولی با این کار حداقل نشان داده که هنوزز مردانگی در او نمرده است. تشکر
من بر بینش و باورم که خداوند متعال در طول تاریخ پیدایش انسان روی کره زمین تاکنون هیچ انسان هایی را در بین اقوام یهود و عرب و عجم و هیچ قوم دیگری تحت عناوین ناجی و نبی و پسر و رسول برای تربیت و هدایت بشر انتخاب و اعزام و ارسال ننموده و در گوش سر هیچ انسانی یک جمله یا جملاتی را تحت عنوان آیه و آیات نجوا و زمزمه نکرده است چه بطور مستقیم و بدون واسطه و چه غیر مستقیم یا باواسطه. همچنین بر این بینش و باورم که خداوند متعال در لحظه جاودانه حال که طول آن در علم فیزیک برابر با زمان پلانک یعنی ۱۰ بتوان منهای ۴۳ ثانیه می باشد، بطور همزمان و در عین واحد در محیط و محتوای هرکدام از جهان های متناهی و موازی و مساوی و بیشمار و بطور یکسان و برابر هم در قالب واقعیت عینی به ظهور و و پیدایش و کثرت رسیده و می رسد و هم بصورت واقعیت محض و غیبی در پشت پرده ظاهر واقعیت عینی حضور مطلق دارد و بخش محض و غیبی دقیقا شش برابر بخش واقعی و عینی وی می باشد، نه یک ذره بیشتر و نه یک ذره کمتر.