شاه کلید در عرفان حلقه
در عرفان حلقه بیش از همه یک کلید واژه برجسته میشود و آن هم مفهوم «شبکه شعور کیهانی» است. شبکه شعور کیهانی چیست؟ چه نسبتی با خالق هستی دارد؟ آثار و فواید اتصال با آن کدام است؟ از نظر مصداق خارجی با کدامیک از آموزههای دین قابل تطبیق است؟ آیا منظور همان جایگاه نبوت و رسالت است؟ آیا این شبکه تعبیری دیگر از ذات مقدس خداوند است؟ اساساً این شبکه از طریق کدام پشتوانه و دلیل علمی قابل اثبات است؟ اینها پرسشهایی است که برای هر مخاطبی پیش میآید.
شبکه شعور کیهانی چنان در عرفان حلقه اهمیت مییابد که هم اساس این عرفان تلقی میشود و هم تمامی مراتب سلوک معنوی، انحصاراً با اتصال به این شبکه دست یافتنی است.
«اساس این عرفان بر اتصال به حلقههای متعدد «شبکه کیهانی» استوار است و همه مسیر سیر و سلوک آن، از طریق اتصال به این حلقهها صورت میگیرد.»[۱] اما باید دید تعریف شعور کیهانی چیست؟
در متون عرفان حلقه ادعا میشود هستی متشکل از ۳ عنصر است که یکی از آن سه، شبکه شعور کیهانی است.
«شبکه شعور کیهانی مجموع هوش، خرد و یا شعور حاکم بر جهان هستی است که به آن آگاهی نیز گفته میشود و یکی از سه عنصر موجود در هستی است. سه عنصر فوق عبارتند از: ماده، انرژی و آگاهی»[۲] البته جای دیگر می گویند از آن جا که اصل ماده هم از انرژی است، «جهان پیرامون ما از ماده و انزژی شکل گرفته است و در اصل فقط از انرژی».[۳]
نیاز به توضیح است که شبکه شعور مندی کیهانی اولا نامی جدید برای خدا نیست. ـ که کسی تصور نکند نزاع یک نزاع لفظی است ـ چرا که وی این شبکه را مخلوق معرفی می کند.(چنان که در کتاب انسان از منظر دیگر، ضمن این که این شبکه را مجموع هوش و خرد حاکم بر هستی می داند، آن را دارای خالق معرفی می کند.[۴] بماند که قدرت و نقشی که وی به این شبکه میدهد، از حیث نظری و مفهومی هیچ جایی برای حضور خدا نمی گذارد و بعلاوه در عرصه عمل با وجود این شبکه و کارکردهایی که به آن نسبت داده می شود، نیاز عینی و خارجی به تاثیر خدا و ضرورت ارتباط گیری با او احساس نمی شود.
دوم این که مراد از این شبکه، کانال های ارتباطی با خدا که در ادیان الهی معرفی می شود ـ که از آن ها به رسولان الهی و معصومین یاد می شود ـ هم نیست؛ چرا که در متون عرفان حلقه، پیامبران به عنوان انسان های صاحب تجربه شخصی عرفانی معرفی می شوند، نه افرادی که برنامه اداره زندگی بشر با زبان ایشان بیان می شود و ماموریت انسان ها در سایه تعلیمات ایشان تعریف می شود.
وی می گوید: «عامل مشترک فکری بین همه انسان هاو یا به عبارتی زیربنای فکری همه انسان ها، شعور حاکم بر جهان هستی است. در این تفکر، این عامل مشترک« شبکه شعور حاکم بر هستی» نامیده می شود.»[۵] در فرازهای بعدی حقیقتِ شعور کیهانی بیشتر روشن می شود.[۶]
[۱] . انسان از منظر دیگر، ص ۲۵
[۲] . انسان از منظر دیگر ص ۲۰
[۳] . انسان از منظر دیگرص۳۶
[۴] . همان ص ۲۰ به بعد
[۵] . (عرفان کیهانی ص۵۸
[۶] – حمزه شریفی دوست
پس چرا انبیاء (ع) شبکه شعور و اتصال به آن را به عنوان زیربنای فکری همه انسان ها، معرفی نکردند؟؟ یعنی دنیا منتظر بود تا آقای طاهری پیدا بشود بیاید این عامل اصلی هدایت را معرفی کند؟؟ تکلیف این همه آدم قبل از آمدن طاهری چه می شود؟؟ چرا آخرین پیامبر الهی (ص) حرفهای طاهری را نفرمود و همه بشریت را به عمل به شریعت قرآنی دعوت فرمود؟؟
این کلید هیچ قفلی را هم باز نمی کند بلکه قفل هم می زند! شبکه شعوری که طاهری می گوید کشف کرده واقعا بیچاره کننده است و هر کس را با آن ارتباط داده اند مریض روحی و روانی شده