شناخت آسیبها و آفاتی است که به اصل شناخت و باور دینی زیان میرساند. آسیبهایی چون: تحریف، خرافه، هدف قرار دادن دین به جای واسطه قرار دادن آن، انتساب دروغ به خدا و پیامبر و… . هدف در این نوع آسیبشناسی شناخت آسیبها و آفاتی است که به معرفت آدمیان از دین ضرر میرساند. این آسیبها و آفات در برخی موارد معطوف به روشهای فهم از دین است؛ همچون عقلگرایی محض، اخباریگری و عملگرایی (دژاکام، ۱۳۷۷: ۵).
رسوخ بدعت، غلو، انحراف و خرافه در تارو پود باورهای دینی و نیز نگاه سطحی به حقایق عمیق اعتقادی و اخلاقی همچون قضا و قدر، ایمان، تقوا، توکل، زهد و… از جمله آسیبهای متعددی است که معرفت دینی دینداران را تهدید میکند. تاریخ معرفت دینی بر حضور اندیشههای باطل و خرافی و غیر مطابق با متون دینی و تفسیرهای بهرأی در میان معارف دینی گواهی میدهد که باید به اصلاح و حذف آنها پرداخت و در بازفهمی و کسب معارف صحیح دینی تلاش کرد. درک دقیق و صحیح از مبانی و مقدمات معرفت دینی باعث پرهیز از پذیرش پیشفرضهای ذوقی و سلیقهای خواهد شد و فقدان چنین درک عمیقی زمینه آسیبپذیری معرفت دینی را فراهم میآورد.
جلوگیری از تحریف دین وقتی اهمیت دارد که این انحرافات فقط در سطح عقیده باقی نماند؛ یعنی در سطح رفتار موجب تغییر هنجارهای اخلاقی و اجتماعی شود و آسیبهایی را به فرد و جامعه وارد سازد. بر این اساس نیاز است مکاتبی که داعیه انطباق با دین دارند، به سوالات کارشناسان آن دین پاسخ دهند و اگر غیر از این بود دست از این داعیه بردارند. یکی از دلایل ما برای حضورمان در اینجا همین است که چهره دین را از ادعاهای عرفان حلقه پاک کنیم.
منابع:
دژاکام، علی (۱۳۷۷)، تفکر فلسفی غرب از منظر استاد شهید مرتضی مطهری، مؤسسه فرهنگی اندیشه معاصر، تهران، چاپ دوم
مریم گلباز