شاید بد نباشد تحلیلی روانشناسانه نیز بر کتاب انسان از منظری دیگر آقای طاهری داشت تا معلوم گردد که در هنگام خواندن این کتاب، نویسنده چگونه گام به گام مخاطب را با خود همراه نموده تا او را به نقطهای که میخواهد برساند. چینش مطالب این کتاب به گونهای انجام گرفته که قدم به قدم، ذهن مخاطب را برای هدف از پیش تعیین شدهی نویسنده آماده میسازد. بنده این کتاب را یک دور خواندم و سپس با علم به اینکه نویسنده قصد دارد مخاطب را به کجا سوق دهد، بار دیگر کتاب را خواندم تا با تحلیلی کوتاه، چگونگی آماده سازی ذهن مخاطبین را توسط ایشان شرح دهم.
محمد علی طاهری سخن خودشان را با پیش گفتار صفحهی ۱۴ شروع کردهاند. در این صفحه مینویسد: «برای تحقق این حرکت (حرکت انسان بهسوی کمال) تسهیلاتی از جانب خداوند برای انسان پیش بینی شده است، که این تسهیلات در چارچوب رحمت عام الهی قابل بحث و بررسی هستند.بدون کمک گرفتن از رحمت عام خداوند, انسان نمیتواند پا را از حدی فراتر بگذارد».
ایشان برای تاثیرگذاری بیشتر بر احساسات مخاطب و اینکه نشان دهد سایر شعرا نیز با او هم عقیدهاند، به اشعار عرفا استناد میکند و در واقع این اشعار را به نفع خود مصادره به مطلوب مینماید.
جایی نرسد کس به توانایی خویش
الا تو چراغ رحمتش داری پیش
یا اینکه
دام سخت است مگر یار شود لطف خدا
ورنه آدم نبر صرفه ز شیطان رجیم
ایشان دوباره در صفحه ۱۵ مینویسند :«خداوند برای صعود انسان ریسمان رحمت خود را آویزان کرده است تا چه کسی بر آن چنگ بیندازد و بخواهد خود را بالا بکشد و چه کسی طالب این لطف باشد ».
وی در صفحه ۲۰ مینویسند :«رحمت عام شامل همه انسانها میشود و انسان در این مورد حق انتخاب داشته و میتواند از آن استفاده نموده و یا اجتناب نماید و برای برخوردار شدن از آن هیچ اجباری ندارد. سفرهای است که هر روز گسترده است تا چه کسی بهسوی آن دست برده, لقمهای را بردارد».
با تمام این توضیحات، اشتیاق و کنجکاوی مخاطب تحریک میشود که زودتر بفهمد که این تسهیلات چیستند و چگونه میتوان از آنها برای کمال و قرب الهی استفاده کرد؟
و منظور آقای طاهری از این جمله که:انسان بدون لطف الهی نمیتواند به حد اعلای کمال برسد، چیست؟ یعنی هیچ تلاش و کوششی لازم نیست؟
دو گروه دیگر که جذب می شوند
همانطور که می دانیم جدای از افرادی که به خاطر درمان وارد حلقه میشوند دو گروه دیگر نیز جذب این فرقه میشوند:
۱-کسانی که به دنبال عرفان استاد طریقت و طی طریق باطنی هستند.
۲- کسانی که حال و حوصلهی شریعت و فقه و باید و نبایدها را ندارند, اما فطرتشان سوسو زنان آنان را بهسوی کمال و خداوند فرا میخواند.
این دو دستهی اخیر که وارد حلقه میشوند آسیبهایی به مراتب سختتر از دیگران میبینند. و دقیقاً جملات فوق آقای طاهری برای این دو دسته جذابیت و اشتیاق ایجاد میکند.یعنی شخص با خواندن این صفحات با خود میگوید :من میخواهم به این ریسمان رحمت الهی چنگ زنم و از این تسهیلات استفاده کنم و به کمال و قرب الهی برسم و عارف شوم. چه باید بکنم؟ آقای طاهری چه راهکارهایی به من پیشنهاد میکنید؟
و آقای طاهری بسیار زیرکانه اینگونه مخاطب را به سمت شاه بیت غزل حلقه سوق میدهد که چیزی نیست جز اتّصال. یعنی برای ادراک رحمانیت عام الهی و سیر و سلوک بهسوی حق تعالی و حرکت بهسوی جهان وحدت، سالک و عارف شدن باید و باید اتّصال گرفت.
یعنی معلوم گردید که :
۱- منظور از اتصال، شریعت الهی، جذبه و نفحه الهی، ذکر و ورد خاص و به عدد خاصی نیست.
۲- منظور از تسهیلات رحمانیت عام الهی، اتّصال به حلقههای متعدّد است.
۳- آقای طاهری دقت نکردهاند که رحمت الهی شامل حال همه انسانها میشود، چه مؤمن و چه کافر و اصلاً اختیار و حق انتخاب در اینجا معنی ندارد.مثلاً خداوند رحمانیتش را فقط بر افراد خاصی مبذول میدارد و از بقیه دریغ میدارد؟ اصلاً چنین نیست زیرا در این صورت دیگر رحمانیت عام نیست.
۴- بنیان گذار فرقه حلقه در اینجا در واقع روشی که از آن با نام “اتصال به شبکه شعور کیهانی ” معرفی میکنند را به زور و لطایف الحیل به رحمانیت خداوند نسبت میدهند اما واقعاً هیچ نسبتی بین حلقهها و رحمانیت الهی واقعاً وجود ندارد و البته باعث ایجاد سؤالات عدیدهای میگردد:
الف: کسی که اصلاً اتّصال و شبکه شعور کیهانی را قبول ندارد آیا از رحمانیت خداوند محروم است؟
ب: در کجای قرآن و روایات و یا سخن عرفا آمده که به روش اتّصال حلقهای به سمت خداوند حرکت و سیر و سلوک نماییم؟
۵- ایشان مینویسند فیض و رحمت الهی در انحصار هیچ گروه خاصی نیست و افراد و گروهها میتوانند معرف باشند و از روزیای که نصیبشان شده انفاق کنند.
اما باید گفت که به نظر میرسد که جناب طاهری و مسترها امتیاز نمایندگی انحصاری تکثیر رحمت الهی را از خداوند گرفتهاند زیرا هر کسی که میخواهد به رحمت الهی!!! متّصل گردد باید بیاید خدمت مسترها، سوگندنامه امضا کند و… تا مستر برای او اتصال اعلام کند.
آیا این چیزی جز انحصاری کردن رحمانیت الهی!!! است؟ در تک تک عبارات آقای طاهری منظور ایشان مثلاً از سفرهی گسترده و رزق و اینها تماماً و تماماً اتصالات حلقه میباشد.
۶- آقای طاهری با آوردن اشعار عرفا و مصادره به مطلوب کردن آنها در صدد القاء این امر هستند که در راه عرفان و امور معنوی و آسمانی هیچ و هیچ تلاش و کوششی لازم نیست و فقط باید لطف خدا شامل حال سالک شود.
البته اصل این سخن صحیح است که تا عنایت خداوند نباشد سالک به جایی نمیرسد، اما این کلام حقی ست که در اینجا از آن ارادهی باطل شده است و اینگونه وانمود شده که سالک اصلاً نیاز به هیچ و هیچ تلاش و کوششی ندارد و پشتوانهی حرکت او در این مسیر فقط و فقط اشتیاق اوست و نه سعی و تلاشش. (رجوع کنید به کتابهای انسان از منظری دیگر ص ۸۲، ۹۳، انسان و معرفت ص ۴۷، ۴۸، ۷۷- عرفان کیهانی ص ۸۲)
ایشان در این صفحات علناً می گویند در کار آسمانی, هیچ و هیچ تلاش و کوششی لازم نیست, و فقط باید تسلیم!!! بود.
در جواب این شبههی خنک باید گفت که :
برخی دل سپردگان طریق عرفان، با عنوان نمودن اینکه در راه کمال و تعالی و قرب، تنها عنایت الهی مؤثر و ثمربخش است و هر کس این عنایت شامل حالش شد، بی زحمت و تقلا، به مقصد میرسد و آن کس که از این عنایت محروم ماند، با تلاش و تقلای خود به جایی نخواهد رسید. نتیجه گرفتهاند که باید دست از کوشش و مجاهدت کشید و چشم انتظار عنایت بود. این طرز فکر نادرست و ناشی از بدفهمی است زیرا اولاً گر چه کار از عنایت الهی بر میآید و این خداست که حجابها را برطرف میسازد و حقایق را به سالک مینمایاند و او را به مقصد میرساند اما خداوند در این امر هرگز به قهر و جبر متوسل نشده و بدون خواست و طلب شخص، آن را به او تحمیل نمیکند. خواست و طلب، با پندار و ادعا متفاوت است. تشنه کامی که در آفتاب گرم تابستان در صحرای تفتیدهای در معرض مرگ قرار گرفته است، تمام وجودش طالب و خواستار آب است. او هم به آب فکر میکند هم در زبان آب را طلب میکند، هم لبان خشکیده و ترک خورده و چشمان از رمق رفته و پوست بدن جمع شدهاش از طلب آب حکایت میکند و هم با تمام توان به جستجوی آب برمی خیزد و از هیچ تلاشی برای دست یافتن به آن کوتاهی نمیکند.
سالکی هم که به راستی جانش تشنهی زلال معرفت و لقاء و وصال محبوب است چنین وضع و حالی دارد. لذا خواست و طلب وی مظاهر عملی هم خواهد داشت و در قالب تلاش و مجاهدتش نیز، خواست و طلب خود را به پروردگار خویش عرضه میدارد و این در شرایطی است که برای عمل خود نقشی جز همین ابراز نیاز در محضر خداوند قائل نیست و رفع نیاز را تنها نتیجه عنایت و عطای الهی میداند. به تعبیر دیگر گرچه اجابت کننده خواست و دعا خداوند است اما عبد باید اضطرار و افتقار خود را بیابد و از آن اضطرار، دعا و خواستی در او پدید آید تا خداوند به اجابت درخواست و برآوردن خواسته او مبادرت ورزد. (سوره نمل آیه ۶۲)
ثانیاً تا آمادگی دریافت عنایت و توفیق الهی در عبد نباشد، وی قادر نخواهد بود از آن عنایت و توفیق بهره ببرد و استفاده کند. اگر برای مسافری که در بیابان راه گم کرده است، هدایت بخش ترین و بهترین راهنماییها را از طریق فرستندهی بی سیم ارسال کنند ولی مسافر مزبور گیرندهی بی سیم همخوان و هماهنگ با فرستنده و همسنخ با طول موج امواج ارسالی را نداشته باشد، پیامهای حیاتبخش ارسالی، برای او ثمری نخواهد داشت و از آن بهرهای نخواهد برد. تلاش و کوشش سالک گامی است در جهت کسب آمادگی برای دریافت و بهره مندی از نفحات و الطاف و عنایات و توفیقهای الهی.
بر این اساس تنها هنگامی جا دارد که سالک چشم به راه عنایات و توفیقات الهی باشد که مجاهدات لازم را انجام داده و آنچه در توانش بوده به کار بسته باشد.
۷- آقای طاهری روش ابداعی!! خود را به زور به رحمانیت الهی چسباندهاند برای فریب اذهان عمومی جامعه. البته این مغالطه در جای جای نوشتههای ایشان به چشم میخورد. یعنی ایشان برای مثال آداب یا مناسکی یا حرکتی را ابداع نمودهاند و سپس نامهای مذهبی و عرفانی بر آنها نهادهاند (برای مثال رحمت عام الهی, تسلیم, شاهد, موحد و …)
سپس اینگونه به مخاطبین القا نمودهاند که منظور پیامبران و عرفا از این عبارات همان مناسک ابداعی آقای طاهریست. به این نوع مغالطه در منطق مغالطهی اشتراک لفظ می گویند.
نتیجه گیری:
آقای طاهری در تک تک صفحات ابتدایی کتابشان مخاطب را بهسوی گرفتن اتّصال با شبکه شعور کیهانی ترغیب میکنند اما این اتصال را در قالب و پوشش رحمانیت عام الهی عرضه میکند. و متاسفانه عزیزانی که خواهان ورود به طریقت و عرفان هستند و یا اینکه میخواهند بدون تکلف و احکام دست و پا گیر خدا را بشناسند به سوی این رحمانیت الهی!!!! که تحت انحصار جناب طاهری و مسترهایش است کشیده میشوند زیرا آقای طاهری اذعان میکنند که در امور معنوی و آسمانی هیچ و هیچ تلاش و کوششی لازم نیست و فقط اشتیاق لازم است. میتوان گفت افرادیکه بدون دردسر و ریاضتهای شرعی میخواهند به خدا و کمال الهی برسند جذب اینگونه القائات در این عرفان مایکروویوی میشوند که راه کمال را بهصورت سریع السیر و فقط با پشتوانه اشتیاق و به قول آقای طاهری فقط با یک بشکن بپیمایند.
نویسنده: نوید فرهمند
باسلام.اگه پیامم تکراری بود بخاطر مشکل اینترنته.
خدا خیرتون بده برا حرکت جدیدتون.اما دوستانه این مطلبو میگم که قبل از بارگزاری مطلب ،حتما ویرایش مطلب داشته باشید.وهم چنین در راستای نقد ،باید نقد هر قسمت کامل وجامع ودر یک کلام علمی باشد .
هرکسی ازدیدگاه خودش محمدعلی طاهری روشناخته .اوبرای اهلش خداوندرابهمراه آورد. وبرای نااهلش امید به رحمت وبخشش پروردگار را ارزانی داشته است.
این برداشت منفی نگرانه است و شخصی
نظر دو فقیه مشهور را جویا شوید که از ارتداد خارج دانسته اند
نقد شما بیشتر از دیدگاه مذهبی بود تا روانشناسانه با پیش فرض های غیر علمی! از نظر من جناب نویسنده یک شارلاتان تمام و کمال و پیروان ایشون آسیب های سختی مثل تفکر جادویی دارن و این خطر هم هست که پس از جواب نگرفتن که قطعی است، وضعیت بدتری پیدا کنند