???? سفرنامه اربعین
قسمت اول: ???? سه شنبه ۹۸/۰۷/۲۳- ۵روز قبل از اربعین
???? ساعت ۸:۴۵
???? ای بابا! همه رفتن کربلا، من اینجا (قم) چه کار می کنم؟
دیشب پیامک دادم به یکی از دوستان گفتم شما کجایید؟ فکر می کردم یا کربلاست، یا مرزه یا تو راهه. یک ساعت بعد زنگ زد و گفت ما دیشب رسیدیم خونه (از کربلا برگشته بودن ایران).
???? می خوام بگم همه برگشتن ولی من هنوز نرفتم. ???? ساعت ۸:۵۵
???? الان زنگ زدم ترمینال که بلیط بگیرم، گفت باید حضوری بیای، می خوام الان برم اونجا، ببینم چی میشه؟ دوست دارم برای بعدازظهر یا شب بلیط گیرم بیاد. تا ببینم خدا چی می خواد ???? ساعت ۱۷:۱۵
???? الان اراک رو رد کردیم از شازند هم گذشتیم. در اتوبوس وی آی پی نشستم و دارم میرم مهران.
???? اتوبوس ساعت ۲ از ترمینال قم حرکت کرد. البته قبلش ساعت حدود ۱۰ رفته بودم و بلیط خریده بودم. بعدش هم رفتم خونه و وسایلم رو برداشتم و ماشین رو گذاشتم و با تاکسی اینترنتی رفتم ترمینال قم و سوار شدم و الان هم اینجام.
#حب_الحسین_یجمعنا
#نذر_قلم
#اربعین
#تنویر
سفرنامه اربعین
@tanwir_ir
