از آنجایی که تمام مسیر سیر و سلوک فرقه ی حلقه از اتصال به شبکه ی شعور کیهانی آن هم از طریق تشکیل حلقه ی وحدت می گذرد، طاهری برای مستند نشان دادن حلقه ی وحدت و نیز اعتبار بخشی و خریدن آبرو برای اندیشه وحدت استناد به آیه ی هفتم سوره ی مجادله کرده است.
موسس فرقه ی حلقه در صفحه ی شانزدهم کتاب انسان از منظری دیگر و جاهای دیگر استناد به هفتمین آیه ی شریفه از سوره ی مبارکه ی مجادله کرده است: «أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ یَعْلَمُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَ مَا فِی الْأَرْضِ مَا یَکُونُ مِنْ نَجْوَى ثَلاَثَهٍ إِلاَّ هُوَ رَابِعُهُمْ وَ لاَ خَمْسَهٍ إِلاَّ هُوَ سَادِسُهُمْ وَ لاَ أَدْنَى مِنْ ذٰلِکَ وَ لاَ أَکْثَرَ إِلاَّ هُوَ مَعَهُمْ أَیْنَ مَا کَانُوا ثُمَّ یُنَبِّئُهُمْ بِمَا عَمِلُوا یَوْمَ الْقِیَامَهِ إِنَّ اللَّهَ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمٌ».سپس آیه را اینطور ترجمه است: «آیا ندیدی که خدا آن چه در آسمان ها و زمین است، می داند؟ هیچ رازی سه کس با هم نگویند،جز آنکه او (خدا) چهارمین آن ها باشد و نه پنج کس جز آنکه او ششم آن ها است و نه کم تر و نه بیشتر،جز آن که هر کجا باشند با آنهاست.پس روز قیامت همه را به نتیجه ی اعمالشان آگاه خواهد ساخت،همانا خدا به هر چیز داناست».
بررسی تفسیر به رأی طاهری
اکنون به بررسی و تفسیر این آیه ی شریفه می پردازیم تا تفسیر به رای طاهری و بی اعتباری اندیشه ی وحدت اثبات شود.
یکم) شان نزول آیه ی شریفه
تعدادی از مفسرین اسلامی در شان نزول آیه ی شریفه نوشته اند:
« بعضى از مفسران براى آیه شان نزولى از” ابن عباس” نقل کردهاند که در باره سه نفر به نام” ربیعه” و” حبیب” و” صفوان” نازل شده، آنها با هم سخن مىگفتند، یکى از آنها به دیگرى گفت: آیا خدا آنچه را ما مىگوئیم مىداند؟ دومى گفت مقدارى را مىداند و مقدارى را نمىداند! سومى گفت اگر مقدارى را مىداند همه را مىداند! (آیه فوق نازل شد و اعلام کرد که خداوند در هر نجوى حاضر است و از همه چیز در زمین و آسمان آگاه است، تا این غافلان کوردل از اشتباه خود در آیند)».[۱]
مطابق با شان نزول آیه،استناد به آن به منظور اثبات حلقه ی وحدت جمعی و اتصال با خدا کاری عبث و در حقیقت تفسیر به رأی است.چرا که در این شان نزول، نشانی از ارتباط و اتصال با خدا دیده نمی شود و بلکه در مورد جماعتی غافل و غیر آگاه از معیّت خداوند با بندگان نازل شده است.
دوّم) در آیه نامی از اتصال نیامده است
در آیه ی شریفه نتنها نامی از «اتصال» و «ارتباط» نیامده، بلکه واژه ی «نجوی» آمده است.«“نجوى” و” نجات” در اصل به معنى مکان بلندى است که به خاطر ارتفاعش از اطراف جدا شده، و از آنجا که هر گاه انسان بخواهد دیگرى بر سخنانش آگاه نشود به نقطهاى مىرود که از دیگران جدا باشد به سخنان در گوشى” نجوى” گفتهاند، و یا از این نظر که نجوى کننده مىخواهد اسرار خود را از اینکه در دسترس دیگران قرار گیرد” نجات” بخشد»[۲].
پس در آیه ی شریفه نامی از اتصال نیامده است و از نجوی سخن گفته شده است و از آنجایی که نجوی تلازم با پنهانی بودن سخن و حفظ اسرار دارد،با عمومیت اتصال ، علنی کردن و تبلیغ برای آن که در فرقه ی حلقه مطرح می شود در تضاد است.
سوم) عدم تطابق تعداد نفرات آیه با اعضای حلقه ی اتصال
آیه ی شریفه از آگاهی به راز کم تر و بیش تر از سه نفر و پنج نفر سخن می گوید در حالی که حلقه ی وحدت عرفان حلقه مطابق با گفته ی طاهری ۴ عضو دارد:«هر اتصال جمعی با وحدت حداقل دو نفر (ارتباط گیرنده و ارتباط دهنده) برقرار شده، با حضور عضو سوم (هوشمندی الهی) که بهعنوان مأمور جاری کردن روزی آسمانی ایفای نقش میکند، حلقهای را تشکیل میدهد که «حلقهی وحدت» نام میگیرد. وجود هر حلقهی وحدتی نشانهی برقراری ارتباط با خداوند است که در نقش اجابتکنندهی درخواست، عضو چهارم این جمع است».[۳]
چهارم) آگاهی در آیه ی شریفه
مطابق با آیه ،خداوند در قیامت انسان ها را از نتایج اعمالشان آگاه می سازد.«ثُمَّ یُنَبِّئُهُمْ بِمَا عَمِلُوا یَوْمَ الْقِیَامَهِ». و این به خلاف ادعای حلقه ای ها در دریافت آگاهی در حین اتصال است.
پنجم) معیّتِ الهی در آیه
معیّت و همراهی خداوند در آیه ی شریفه «هُوَ مَعَهُمْ أَیْنَ مَا کَانُوا ؛ او همراه آنهاست هر جا که باشند» معیّت قیّومیه است[۴] نه معیّت خاص مومنین.برای اینکه اشتباه طاهری و بی اطلاعی او از علوم قرآنی و تفسیر مشخص بشود در اینجا اشاره ای به دو نوع از معیّت در قرآن خواهیم داشت.
«خدای سبحان دو گونه معیّت دارد: یکی معیّت قیومیّه مطلق که همه کس و همه چیز را زیر پوشش دارد: «وهو معکم أینما کنتم» و محصول آن نیز هدایتی عمومی و فراگیر است:«ربّنا الذی أعطی کلّ شیء خلقه ثمّ هدی». و دیگری معیّت خاص که هدایت خاصی را به همراه دارد و هدایت خاص تکوینی همان هدایت ویژهای است که محصول معیت خاص است:«إنّ الله مع الذین اتّقوا والذین هم محسنون». معیت مطلق اختصاص به مؤمنان ندارد، بلکه برای تبهکاران نیز به صورت «إنّ ربّک لبالمرصاد» ظهور میکند».[۵]
اشتباه طاهری در استناد به آیه
معیّت و همراهی خداوند متعال با ممکنات مطابق با هفتمین آیه ی شریفه از سوره ی مبارکه ی مجادله،معیّتی قیّومیه و فراگیر است که همه را در برگرفته است و برای آن نیاز به تشکیل حلقه ی مورد نظر فرقه ی حلقه نمی باشد تا خداوند متعال عضو چهارم آن به شمار آید.و استناد طاهری به این آیه ی شریفه بی اطلاعی او از قرآن و عرفان را مشخص می کند.همچنین برای معیّت خاص خداوند با بندگان ،ایمان شرط لازم و ضروریست و بندگان بی ایمان نمی توانند در معیّت با خداوند متعال درآیند.در حالی که طاهری برای تشکیل حلقه ی وحدت و حضور آن،ایمان و اعتقاد را شرط ندانسته است[۶].
نتیجه:
بنیان گذار فرقه ی حلقه آنچنانی که خودش هم معترف است،کاملا از قرآن و منابع دینی بی اطلاع است.او برای اتصال و ارتباط با خداوند متعال، طریقه ی جدیدی را بنا نهاده است که نتنها در متون دینی اشاره ای به آن نشده است،بلکه در تضاد با دین است.استنادات قرآنی او برای آبروبخشی به حلقه ی وحدت جمعی و سایر آموزه های خرافی حلقه،کاملا اشتباه و تفسیر به رأی و گواه عدم واقعیت این آموزه هاست.
[۱]- تفسیر نمونه،ج ۲۳،ص ۴۲۶ به نقل از تفسیر کبیر فخر زازی ،ج ۲۹،ص ۲۶۵.
[۳] – انسان و معرفت، صفحات ۸۳ و ۸۴. و نیز بنگرید به: انسان از منظری دیگر، صفحات ۱۶،۸۷ ،۸۸ و ۹۱.
[۴]- همه ی مفسرین معیّت در این آیه را قیومیه دانسته اند.برای نمونه بنگرید به تفسیر تسنیم،ج ۸،ص ۱۶۷.
[۶]- انسان از منظری دیگر ،ص ۱۳۴ – عرفان حلقه، ص ۵۰ و…