پرونده #انقلابیگری
قسمت دوم
خیلیها سعی داشتند مفهوم #انقلابی_بودن و #انقلابیگری را در تاریخ دفن کنند.
خیلیها فکر می کردند این مفهوم خود به خود در حال #محو_شدن است.
خیلیها داشتند از بین رفتن این مفهوم را #جشن می گرفتند.
خیلیها برای از بین بردنش تئوریهای مختلف و #توجیهات مختلفی بیان می کردند.
یکی از #توجیه های خیلی رایج این بود که:
یک انقلابی اتفاق افتاده که اقتضای آن زمانه بوده، ولی الان با توجه به اینکه در وضعیت باثباتی هستیم، دیگر باید #به_صورت_عادی زندگی کنیم (#نرمالیزاسیون)، الان باید در یک مناسبات تعریف شده ای، به صورت قانونمند با هم زندگی کنیم.
انگار #انقلابی_بودن با #زندگی_کردن منافات دارد
انگار انقلابی بودن در شرایط به ظاهر عادی #جرم است.
انگار انقلابی بودن با #قانونمند بودن منافات دارد
انگار زندگی، #تعریف تثبیت شده ای دارد که در آن تعریف، انقلابی بودن یک #مزاحم و یک خار به نظر می رسد.
خیلی تلاشها شد که این مفهوم را از بین ببرند.
#ادامه_دارد
http://panahian.ir/post/177