اصل پنجم ) جهان هستی، تصویری مجازی
جهان هستی از حرکت آفریدهشده است، از اینرو جلوههای گوناگون آن نیز ناشی از حرکت بوده و چون هر جلوهای که ناشی از حرکت باشد، مجازی است، در نتیجه جهان هستی، نیز مجازی میباشد و چون هر حرکتی نیاز به محرک و عامل جهت دهنده دارد لذا این عامل حاکم بر جهان هستی، آگاهی و یا هوشمندی حاکم بر جهان هستی میباشد که آن را «شبکه شعور کیهانی» مینامیم. بنابراین، جهان هستی، وجود خارجی ندارد و تصویری مجازی از حقیقت دیگری بوده و در اصل، از آگاهی، آفریدهشده است.
نظر به اینکه هوشمندی حاکم بر جهان هستی میبایستی خود از جایی ایجادشده و در اختیار منبعی باشد این منبع را صاحب این هوشمندی دانسته «خدا» مینامیم.[۱]
شالوده جهان هستی که در آن زندگی میکنیم، حرکت است؛ زیرا چنانکه گذشت اگر جسمی از اجسام را تجزیه کنیم به «اتم» های تشکیلدهنده آن دست مییابیم. اگر خود اتم را بشکافیم به ذرات ریزتر میرسیم و اگر همین روند را تا بینهایت ادامه دهیم چیزی که باقی میماند حرکت است. ما هرگز به ذرهای که درونش حرکت نباشد نمیرسیم. بنابراین، دستمایه عالم هستی، حرکتهای تشکیلدهنده اشیاء است. اشیاء از حرکت تشکیل شدهاند و بس.
این اجرام از مولکولها و مولکولها نیز از اتمها تشکیل شدهاند و اتمها نیز بهنوبه خود از ذرّات بنیادی و ضدّ ذرّات آنها شکل گرفتهاند. این سیر تا منهای بینهایت در دل اتم ادامه دارد بهطوری که ابتدایی برای آن نمیتوان یافت، همانگونه که انتهایی نیز ندارد.[۲]
موجوداتی که ما در اطراف خود مشاهده میکنیم جلوههایی از حرکت هستند و میدانیم که حرکت، چیزی نیست که وجود مستقل داشته باشد چرا که حرکت، همیشه وابسته به وجود چیزی است که حرکت داشته باشد. پس هر آنچه ما در اطراف خود مشاهده میکنیم وجود خارجی ندارد بلکه تصویری مجازی است. درنتیجه، جهان هستی مادی، «وجود خارجی» ندارد.
از سویی دیگر حرکت خودبهخود ایجاد نمیشود بلکه یک محّرکی باید داشته باشد تا آن را به وجود آورد. این محرک چیست؟ پاسخ نویسنده این است که این محرک، عاملی هوشمند به نام «شبکه شعور کیهانی»، یا «هوشمندی حاکم بر جهان هستی» است. به همین جهت میتوان گفت: جهان هستی از آگاهی آفریدهشده است. این جهان، تصویری مجازی از آن آگاهی است. این جهان، مجاز است و حقیقتش را همان شعور کیهانی تشکیل میدهد. بنابراین، شالوده جهان هستی، همان «شعور کیهانی» است.
نکته دیگر اینکه این جهان دارای اجزایی است که عبارتند از: آگاهی، مادّه و انرژی. مطابق شکل بالا، این سه، به یکدیگر تبدیل میشوند. هریک از مادّه و انرژی نیز دارای ضدّ خود هستند. بدین جهت، هستی، دارای دو شبکه مثبت و منفی خواهد بود.
اگر در خود هوشمندی کیهانی دقت کنیم میبینیم این هوشمندی باید توّسط منبعی دیگر ایجادشده باشد. این منبع، صاحب و ایجادکننده آن است و ما میتوانیم آن منبع را «خدا» بنامیم.
بنابراین نویسنده در این اصل به سه مطلب اساسی اشاره کرده است: مجازی بودن جهان هستی، شبکه شعور کیهانی، خدا.
۲ .انسان از منظری دیگر ، ص ۳۶.
البته برای مبارزه با این فرقه ها نمیشه یکی یکی بشینیم مثلا دویست تا فرقه را بررسی کنیم ..بجاش بهتره اسلام حقیقی را به مردم بشناسونیم تا خودشون سراغ هیچ جریانی نروند
اینی که نوشتین مثلا نقد بود؟کجای این اصل اشتباهه بگین ؟