مقدمه
در این مقاله، خلاصه ای از کتاب «معنویت گرایی جدید؛ مولفه های مفهومی، لوازم اعتقادی و نشانه های گفتمانی» اثر احمد شاکرنژاد ارائه می شود
این کتاب اثری از پژوهشکده اخلاق و معنویت دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، معاونت پژوهشی، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی است که در سال ۱۳۹۷ چاپ و منتشر شده است.
خلاصه
معنویت گرایی جدید یک پدیدهی مدرن است که از تغییرات فرهنگی و اجتماعی ناشی از صنعتی شدن، بازاری شدن فرهنگ، و گسترش فرهنگ لیبرال پدید آمده است. این گرایش به معنویت فارغ از مذهب رجوع میکند و دین را به ساختاری بازاری، غیرالزام آور و التقاطی تبدیل میکند. معنویت گرایان به تجربههای شخصی و احساس معنا و آرامش دستیابی میکنند، اما خارج از سنتهای دینی مرسوم.
ویژگیهای معنویت گرایی جدید:
- ساختار گریزی: از ساختارهای مرسوم دینداری فرار میکند.
- نگاه گزینشی و التقاطی: از عناصر مختلف ادیان بهره میبرند.
- فرد محوری: بر نیازهای و تجربیات فردی تمرکز دارد.
نقدهای معنویت گرایان به دین نهادینه:
- تاریخ بد دین: خشونتها، نزاعهای فرقهای، سوء استفادههای جنسی.
- ابهام در متون دینی: تفسیرهای متفاوت و ناپایدار.
- آداب ظاهری و شریعت فرمالیستی: بیروح بودن اعمال و قشری بودن دستورها.
- سلطه نهاد روحانیت: حاکمیت بر تفسیر دین.
- مرد بودن خدای ادیان: نقش کم زنان در گفتمان دین نهادینه.
- استفاده از موقوفات برای مقاصد خاص: سیاسی و اقتصادی.
- شریعت زدگی و نفاق: تشدید نمادپردازی و ریا.
- خرافهگرایی: مخالفت با سؤال و تحقیر دیگران با استفاده از دین.
- باورپرستی: شخصپرستی به جای خداپرستی.
- تشدید اختلافات: ایجاد حس بیگانههراسی.
هویت جدید SBNR (Spiritual But Not Religious):
- دین رخنهپوش: دین را با جدیت پس میزنند، اما برخی عناصر را تحت پوشش معنویت گرایی پیش میکشند.
- دین ناپیدا: دین فردگرا و شخصی.
- دین بیشکل: دین خودساخته و ساده.
- دین سکولار: دین بدون ساختار.
- معنویت گرایی برگرکینگی: انتخاب عناصر مختلف از ادیان.
- معنویت گرایی سوپرمارکتی: انتخاب آزاد از عناصر معنوی.
- معنویت گرایی سالادی: ترکیبی از عناصر مختلف.
- معنویت گرایی به سبک شخصی: متناسب با نیازهای فردی.
- معنویت گرایی برند آمریکایی: تحت تأثیر فرهنگ آمریکایی.
نشانههای معنویت گرایی جدید:
- درونگرایی: ارتباط بیواسطه با خداوند بر اساس برداشتهای شخصی.
- دنیاگرایی: تأکید بر برخورداری از دنیا و رفاه.
- شبه جمعگرایی: ارتباطات جمعی، اما با حفظ فردیت.
- مصرفگرایی: مبتنی بر هنجارهای جامعه پسصنعتی.
- سنتگریزی: تردید در معتبر بودن سنتهای دینی.
نتیجهگیری:
معنویت گرایی جدید به دلیل ساختارگریزی و فرد محوری، از چالشهایی ناشی از فرهنگ پسمدرن برخوردار است. اگر نقدهای دقیق الهیاتی بر این گرایش وارد شود و مفروضات آن بر اساس مبانی فطری و وحیانی جهتدهی شود، میتوان این بیداری معنوی را به فرصتی برای بازگشت به دینداری اصیل و فطری تبدیل کرد.
مقدمه
در گذشته در هنگام بیداری فطرت معنوی، مردم به نهاد دین رجوع می کردند ولی امروزه برخی به معنویت های فارغ از مذهب رجوع می کنند، چرا؟
- صنعتی شدن فرهنگ
- بازاری شدن عناصر فرهنگی
- گسترش فرهنگ لیبرال
ویژگیهای معنویت جدید: ساختار گریزی- نگاه گزینشی و تلفیقی به ادیان (التقاط) (پلورالیزم)
در عصر حاضر نوعی معنویت گرایی فارغ از دین شکل یافته که مرجعیت نهاد دین را بر نمی تابد.
این نوع گرایش تحت نام معنویت هرچند ادعای دین ورزی اصیل، خودانگیخته، فطری و اصیل دارد، اما صرفا ساختارهای مرسوم دینداری را نفی می کند و دینداری را تبدیل به ساختاری بازاری، التقاطی، و غیرالزام آور می کند.
انسان امروز با مفروضات پسامدرن در هنگام نیاز به تعالی به جای رجوع به قرائت های رسمی از دین، به برداشت های شخصی بسنده می کند و تحت نام معنویت و به بهانه رجوع به فطرت معنوی، شبه معنویتی التقاطی ساخته و شیفته آن امر دست ساز می شود.
دیندداران امروز کسانی هستند که به (دینداری ساختار ناپذیر التقاطی) گرایش دارند و متاثر از فرهنگ های پسامدرن، مصرف گرا هستند.
فصل اول: مفهوم معنویت
دین: امری رسمی و نهادینه است که از طرق مرجعیت دینی تنظیم و ابلاغ می شود و مورد احترام سنت است |
معنویت: امری شخصی، درونی و خودجوش است که در ارتباط نزدیکِ فرد با امر قدسی شکل می گیرد و از این تجربه مستقیم، حکمت و دانایی پدید می آید. معنویت در این تعریف معادل زندگی است یعنی سرزندگی و حیات.
معنویت گرایان به «چیزی» ایمان دارند، اما نه در شکل سنتی آن؛ و به دنبال تجربه های معنوی یا احساس معنا و آرامش و حیات هستند؛ اما خارج از سنت های دینی مرسوم. |
معنویت در منطق فکری جهان سنت، دیگر محور و تعبدگراست و در منطق فکری مردن، فرد محور و متمرکز بر نیازهای فرد است. اما در منطق فکری پسامدرن، معنویت گرایی کاملا مبتنی بر یافته ها و درک شخصی است، یعنی حقیقت ذهنی و نسبی آنچنان که اکنون درک می شود.
-= این جریان در طول تاریخ وجود داشته و چیز تازه ای نیست.
معنویت گرایان هم نیاز به معنویت را احساس می کنند و هم در دین نهادینه (مسیحیت) کاستی هایی را می بینند که نمی توانند دوباره به آن رجوع کنند.
برخی از نقدهایی که معنویت گرایان جدید به دین دارند از این قرار است:
- تاریخ بد دین (خشونت ها، نزاع های فرقه ای، سوء استفاده های جنسی، اختلاس ها و سودجویی های مالی)
- ابهام در متون دینی
- آداب ظاهری و شریعت فرمالیستی (بی روح بودن اعمال و قشری بودن دستورها)
- سلطه نهاد روحانیت
- مرد بودن خدای ادیان و نقش کم زنان در گفتمان دین نهادینه
- استفاده نهادهای دینی از موقوفات و اعانات برای مقاصد خاص سیاسی و اقتصادی
- شریعت زدگی و داغ بودن تنور ریا و نفاق در دینداری
- خرافه گرایی، ارائه نشدن دلیل و مخالفت با سوال در دین و همچنین تحقیر دیگران با استفاده ابزاری از دین
- باورپرستی و شخص پرستی به جای خداپرستی
- تشدید اختلافات و تفرقه افکنی با ایجاد حس بیگانه هراسی (خودی/غیر خودی- دشمن- شیطان)
- امربه معروف و نهی از منکر دیگران (نه خود) نگاه انتقادی به بیرون، نه درون
- نفرت پراکنی درباره دیگران به جای تاکید بر محبت و دوستی
- زنده نبدون دینداری وتمرکز آن بر هنجارها و دگماها به جای تجربه حقیقت مطلق
نقدهای معنویت گرایان به دین نهادینه در ایران:
- حجاب اجباری
- نماز شبه اجباری در مدارن و ارکان ها
- شکل ظاهر گرایانه و سازمانی امر به معروف و نهی از منکر
- فراوانی مراسمات مربوط به عزاداری
- مطالبه همزمان خمس و مالیات
- محدودیت های دینی در استفاده از لوازم آرایشی
- مبارزه دین با تمایلات همجنس گرایان
- احساس ایجاد محدودیت از سوی حکومت دینی در زمینه آزادی سیاسی
- فراوانی دیندارانی که از لحاظ اخلاقی رشد نایافته اند
- دل زدگی از سختگیری های مذهبی والدین
- سنگین شدن بار نماز و روزه های قضا شده و ایجاد احساس گناه
- مخالفت های دینی با رابطه عاشقانه پیش از ازدواج
- مشکلات حقوقی زنان در زندگی زناشویی که ناشی از فقه اسلامی تلقی می شود
- احکام اسلامی و نسبت آنها با هنجارهای جدید حقوق بشر
- احساس تبعیض اجتماعی به نفع دینداران قشری
- سختی سازگار کردن تکالیفدینی به ویزه نماز و روزه با زندگی روزمره و گرفتاری های شغلی
- ناسازگاری فرهنگ تکلیف محوری و مجاهده دینی با فرهنگ راحتی طلبی و آسایش خواهی جدید
- آشنایی دانشجویان با تعارضات علم و دین به ویزه در بحث آفرینش جهان و نسبت روح و جسم و بحث آخلرالزمان
- شنیدن روایت های مختلف و مختلف و متناقض از واقعیت های تاریخی دین
- معرفی شدن اسلام به عنوان دین اعراب
- تاریخ گذشته نشان دادن دستورهای اسلام
- القای پایان یافتن موضوع احکام دینی در عصر جدید به قیاس پایان یافتن حکم برده داری
- بی توجه معرفی کردن دینداران به حقوق مردم
- لازم ندانستن سختگیری های شرعی در روابط خانوادگی مانند دست دادن زن و مرد یا رعایت حجاب در مجالس خانوادگی و دوستانه
- غلو در حق پیشوایان دین و ارائه روایات ناسازگار با عقل
- نقد غیرواقعی عرفان های جدید و فرقه های نوظهور از سوی دینداران و شیطانی خواندن کلی آنها
- آزادی فردی دانستن برخی محرمات دین مانند شرابخواری، استمنا و روابط جنسی بین دو طرف که هر دو راضی هستند
- سیاست زدگی دینداران
- فقهی شدن قضاوت های دینی
- رعایت نشدن پلورالیسم اجتماعی دین
- بی توجهی به تفاوت های فردی انسان ها
با مستقر شدن نقدهای فوق در ذهن انسان امروز و نیافتن پاسخ قانع کننده، وی خود را حمحق می داند که زیر بار دین نهادینه و دستورهای آن نرود و به دنبال طریق بدیل برای ارضای حس معنویت جویی خود باشد.
چیزی که باعث می شود معنویت گرایان در کنار پذیرش بخش هایی از دین کلییت آن را نپذیرند:
- توجه بیشتر به تجربه دینی تا اعتقاد دینی
- تاکید بر عشق تا ترس
- در دل دانستن خدا و نه در عرض
- توجه بیشتر به حل مشکلات خود توسط دین تا انجام تکلیف از روی اکراه و بدون مشاهده نتیجه
- تنوع طلبی دینی و جستجوی شیوه مختص به خود در دینداری با کاوش در حوزه های بکر و متفاوت با دینداری متداول
- علاقه به معنویت انسانی و نه آسمانی، یعنی معنویتی که انسان های معمولی انجام می دهند و نه معنویت پیامبران و قهرمانان دینی
- علاقه به معنویت بدون تاویل و معنویتی با دستورهای مشخص و بدون نیاز به تفسیر
- علاقه به ناسازگار نمایی تجدد و تدین (عقلانیت در برابر تعبد، بی اعتمادی به تاریخ در تجدد، در مقابل قطعیت تاریخ در تدین، اینجایی و اکنونی بودن تجدد در مقابل مابعدالطبیعه فربه تدین، قداست زدایی تجدد در برابر با تقدس گرایی تیدن، نگاه جهانی تجدد در مقابل نگاه مقطعی و منطقه ای تدین
- تاکید بر اراده انسان در ساختن زندگی خود و نفی قضا و قدر محتوم
- حفظ ژست علمی و همراهی با دلایل علمی ملحدان در محکومیت گزاره های دینی، در عین حال استفاده از دستاوردهای دین در زمینه سلامت روان و رفع نیازهای روحی – در واقع اصطلاح معنویت پوششی برای جمع بین دین و تجدد به شیوه ای دل بخواهی است.—
با وجود تفاوت بین «دین» و «معنویت» اما معنویت بین دینداران هم وجود دارد، ولی معنای معنویتی که بین دینداران وجود دارد (که متکی بر سنت ها و متون دینی است)، با معنایی که بین معنویت گرایان وجود دارد (که متکی بر تجربه های شخصی است) متفاوت است.
هویت جدید SBNR
SBNR چیست؟ معنوی و نه لزوما مذهبی
نام های دیگر SBNR:
- دین رخنه پوش (یعنی فرد نمی هخواهد هویت مدرنش را از دست بدهد و دین را با جدیت پس می زند، اما بر خی عناصر دین را تحت پوشش معنویت گرایی پیش می کشد تا رخنه های جهان بینی مدرن را پر کند
- دین ناپیدا (دین فرد گرا و شخصی که نافی دینداری رسمی است
- دین بی شکل
- دین خود ساخته
- دین سبک
- دین سکولار
- معنویت گرایی برگرکینگی
- معنویت گرایی سوپرمارکتی
- معنویت گرایی سالادی
- معنویت گرایی به سبک شخصی
- معنویت گرایی برند آمریکایی
- معنویت گرایی ترقی خواه
تقسیم بندی فولر (کسانی که در برابر دین بی تفاوتند به سه دسته تقسیم می شوند)
- افرادی که نه دیندار هستند و نه معنوی
- افرادی که نافی دین نهادینه نیستند، اما ارتباط آنها با دین رسمی کم است. (به دلیل مشغله های روزمره و یا بی تفاوتی و لاابالی گری، در عمل ارتباط چندانی (به جز در ایام خاص) با نهاد دین ندارند.
- افرادی که معنای دین را در یک گستره وسیع تر تعریف می کنند و به مسائل معنوی هم علاقه دارند. اما به دلیل نقد هایی که بر دین رسمی دارند، علاقه شخصی خود را بدون دلبستگی به دین رسمی پیگیری می کنند.
گرایش های عملی متفاوت افرادی که خود را SBNR می دانند: (کسانی که می گویند معنوی هستم اما لزوما مذهبی نیستم، در قالب های زیر خودشان را نشان می دهند)
- قرائت لیبرال و ترقی خواه یا اخلاق گرایانه از دین سنتی
- قرائت آزاد از باطن گرایی و عرفان های بومی
- گرته برداری از نهضت عصر جدید در ارائه نقدی پسامدرن بر دین سنتی
- استفاده عامیانه از روان شناسی به ویژه مکتب روان شناسی انسان گرا و روان شناسی فراشخصی در ارائه قرائت های کاربردی و شخصی از دین
- شرقی سازی و به ویژه بودایی سازی
- توجه به دینداری رافتی و پررنگ سازی قرائت های رحمانی و عاشقانه از دین
- ساده سازی مفاهیم فیزیک کوانتوم برای توضیح جهان یکپارچه و جهان های موازی
- توجه به تکنیک ها طب مکمل و تمرین های بدنی عرفان های سنتی در جهت سلامت جسم و روح
- استفاده از تکنیک های نوین جادوگری مانند انرژی مثبت و تجسم خلاق برای کسب ایده های مادی و معنوی
- توجه به دستاوردهای ادیان نوظهور به عنوان سنت های سازگار با عصر حاضر
افرادِ «معنوی و نه لزوما مذهبی» معمولا درک و شناختی از کلیت سبک معنوی خود ندارند و عناصر معنویت خود را بیشتر از منابع دم دستی به ویژه منابع اینترنتی و اخیرا شبکه های اجتماعی گرفته اند و منابع اصلی را نخوانده اند.
بر این اساس نامهای زیر هم به این نوع معنویت اطلاق می شود:
- معنویت گرایی مجازی (اینترنتی)
- معنویت گرایی سرهم بند
این نوع معنویت گرایی تا کنون بیشتر در کشورهای اروپایی و آمریکایی (کشورهای آنگلوآمریکن) رواج داشته، اما به واسطه اینترنت و فضای مجازی و… به کشورهای شرقی هم در حال گسترش است.
عبارت های زیر نشان دهنده وجود رگه هایی از SBNR است:
- من مذهبی نیستم اما اخلاقی زندگی می کنم
- خشک مقدس نیستم
- دین من دین انسانیت است
- عبادت به جز خدمت خلق نیست
- دین مهم نیست، باید قلب انسان پاک باشد
معنویت گرایی:
- معنویت گرایی یک فرهنگ است.
- در این فضای فرهنگی معنویتی مشروعیت دارد که حافظ آزادی های فردی باشد و تکثر گرایی، تنوع طلبی و خودگروی فرد را به رسمیت بشناسد (همان عناصر فرهنگ لیبرال)
- معنویت در این دوره در تقابل با دین رسمی و نهادینه تعریف شد (زیرا دین ساختار گرا و نهادینه ویژگیهای مورد انتظار فرهنگ لیبرال را ندارد)
- معنویت در دوره جدید لزوما در تقابل با کل دین نیست. این معنویت نافی نص دینی و سنت متدینان است نه کل دین
فصل دوم: مبانی نظری و لوازم اعتقادی معنویت گرایی جدید
بر اساس این دیدگاه (معنویت گرایی جدید) هستی امری یکپارچه و واحد است و پیوسته در حال خودشکوفایی و تکامل است.
نشانه های این دیدگاه از قرار زیر است:
- قانون جذب
- میدان های انرژی
- مثبت اندیشی
- جهان هولوگرافیک
- جهان های موازی
- تولد مدام
- نوزایی و اعتقاد به تناسخ
با تحلیل نشانه های بالا می توان به این امر پی برد که معنویت گرایی جدیدد در موارد بسیاری می تواند در ناسازگاری با جهان بینی ادیان ابراهیمی قرار گیرد.
معنویت گرایی جدید | ادیان ابراهیمی |
تناسخ | معاد |
کرمه | گناه |
انرژی | روح |
قانون جذب | توکل و دعا |
راز | عالم غیب |
تکامل | خلقت |
ایده های معنویت گرایی جدید درباره خداوند
- خدای مهربان
- خدای حاضر در همه جا
- خدای خدمت رسان (به جای خدای قادر و متعال) (خدایی که به عنوان یک چوبدستی یا درمانگر فعالیت می کند)
البته در برخی از سطوح معنویت گرایی جدید نیز خداوند:
- زندگی
- سرزندگی
- بهزیستی
- لذت
- عشق
دانسته شده
خداشناسی معنویت گرایان جدید
(استدلال های معنویت گرایان جدید برای مقابله با ادیان ابراهیمی):
- تقبیح خدای ادیان ابراهیمی به عنوان خدایی متعالی و دست نایافتنی
- تقدیس ندای درون و برداشت های شخصی از خداوند به عنوان خدای واقعی و زنده
- تاکید بر عشق به جای تسلیم و اطاعت
- تاکید بر دوستی و تعامل با خداوند به جای تعبد
- پرداختن به نمادپردازی های فراوان درباره خداوند به ویژه نمادپردازی های زنانه
اهم موارد:
- تعامل و همکاری دو جانبه با خداوند به جای اطاعت و تسلیم
- احساس محوری و تخیل گرایی به جای دستور محوری و تکلیف گرایی
انسان شناسی معنویت گرایان جدید
در معنویت گرایی جدید انسان به عنوان بخشی که هوش فعال و انرژی موثر هستی، بیشتر از همه در او قرار دارد، درک می شود.
نظریه هایی که محققان در تبیین انسان شناسی معنویت گرایان جدید ارائه داده اند عبارتند از:
- نظریه ابرفرد گرایی
- خودتظاهر گرایی
- خودشیفتگی
در میان معنویت گرایان می توان نشانه هایی حاکی از وجود جهان بینی مونیستی و خداشناسی پانتییستی درباره انسان را شناسایی کرد از جمله:
- شعار عشق به خود به جای عشق به دیگری
- تاکید بر خودشکوفایی و خودتحققی
- خود خدا پنداری
- خود بسندگی
- آزادی وجدان
- بحث انرژی درون
- بدن گرایی
- کشف افسانه شخصی
- تحسین ارزش های خودساخته و خودمحور و تقبیح ارزش های بیرونی
دیدگاه معنویت گرایان درباره انسان، از جهات زیر در ناسازگاری با دیدگاه ادیان ابراهیمی است:
- الهام درونی به جای وحی
- خوداطاعتی به جای اطاعت از خدا
- ساخت عمل دینی به جای اطاعت از حجت شرعی
- مراقبه به جای دعا
- فراموش سازی به جای توبه
- تاکید بر خودشکوفایی و موفقیت معنوی به جای وظیفه و تکلیف گرایی
- استفاده از یافته های روان شناسی به جای علم النفس دینی
- تاکید بر مشاوره به جای راهبری دینی
فصل سوم: نشانه های معنویت گرایی جدید
درون گرایی
معنویت گرایی جدید مبتنی بر درون گرایی است. در درون گرایی ارتباط بی واسطه و یک به یک با خداوند و بر اساس برداشت های شخصی اهمیت دارد و دین مناسکی رنگ باخته است و جای خود را به دین درونی و ذهنی می دهد.
دنیاگرایی
یکی دیگر از نشانه های معنویت گرایی جدید دنیاگرایی است. در اینجا مراد از دنیاگرایی یا معنویت دنیاگرا، معنویتی است که برخورداری از دنیا در آن موضوعیت دارد و بدون برخورداری از دنیا و توجه به ملزومات و لوازم آن (کار، کوشش، رفاه، راحتی، آسایش، موفقیت و ثروت) سلوک معنوی، سلوکی نادرست قلمداد می شود.
نشانه هایی از معنویت گرایی جدید که می توان آنها را ذیل دنیاگرایی دسته بندی کرد:
- توجه به موفقیت
- خلاقیت
- غنای دنیوی
- زندگی اینجایی و اکنونی
- بی توجهی به بهشت اخروی و معاد
- اهمیت شکوفایی وجودی
- رفاه طلبی
- سطحی گرایی
- تاکید بر لزوم برآورده سازی نیازهای زیستی
به طور کلی در معنویت گرایی جدید دنیا به هیچ وجه امری نکوهیده نیست و دنیاگریزی در این نوع معنویت گرایی موضوعیت ندارد و به جای آنکه دنیا دنی و پست تلقی شود یا فریب و عامل گمراهی به شمار آید، و نشانه هایی چون ریاضت، قناعت، زهد و فقر در سبک معنویت گرایی ظاهر شود، نشانه هایی چون خلاقیت، موفقیت، غنا، بهبودی و سلامت محوری ظاهر می شود که برخاسته از دنیاگروی است.
البته باید به این نتکه هم توجه کرد که دینداران سنتی در ادیان ابراهیمی نیز زندگی روزمره را تقدیس می کنند، اما تفاوت در این است که معنویت گرایان جدید به طور دل بخواهی به تقدیس دنیا می پردازند، اما دینداران از روی خط مشی دینی به تقدیس دنیا توجه دارند. به همین دلیل رضایت ا لهی و مطابقت آن با حدود شرع در دنیاگروی دینی اهمیت بسزایی می یابد.
شبه جمع گرایی
دو پدیده ی:
- دین شخصی (به حاشیه رفتن دین در اجتماع)
- انتقال مرجعیت دینی از مرجعیت بیرونی به مرجعیت درونی و شخصی
باعث شد معنویت جدید ا مرری فردی قلمداد شود. اما سوال این بود که معنویت جدید نافی هر نوع فعالیت سازمانی و جمعی و اجتماعی است؟ اما پاسخ، شبه جمع گرایی است.
در شبه جمع گرایی، ارتباطات جمعی و حتی نهادسازی اهمیت دارد، اما در نهایت اصالت با فرد است و نه اجتماع و چرداخت هزینه های ایجاد و ابقای ارتباط اجتماعی تا زمانی معقول است که به فردیت و خودمختاری شخص خدشه وارد نشود.
مصرف گرایی
معنویت گرایی جدید (سیال) در شکل رایج آن از لحاظ سبک و الگوی دینداری هرچند ساختارهای دینی را گردن نمی نهد، اما به شکل نامحسوس گرفتار هنجارها و ساختارهای جامعه پساصنعتی و مصرف گراست.
سنت گریزی
نگرش معنویت گرایان جدید به سنت های دینی، هم متاثر از مبانی نظری این جریان و هم متاثر از شرایط اجتماعی و فرهنگی عصر حاضر است.
دینداری در جوامع صنعتی رو به ذهنیت گرایی (رجوع به درون برای کشف یا جعل حقیقت) است و همین دینداری ذهنیت گرا که «معنویت گرایی» نامیده می شود، برای اثبات ذهنیت گرا بودن خود، پیروی تام از «سنت» را تقبیح می کند.
بر اساس دیدگاه معنویت گرایان جدید آنچه به عنوان وحی یا کتاب مقدس در سنت های دینی وجود دارد، تنها قرائت های تاریخ زده و متاثر از فرهنگ زمان و زیر سلطه ویژگی های شخصیتی، ادراکات، هیجانات و تجربه های نویسنده ی «نهاست و تنها می تواند قرائتی در میان انواع قرائت های ممکن به شمار آید.
فصل چهارم: نتیجه گیری
مولفه محوری معنویت گرایی جدید: التزام نداشتن به یک ساختار یا نهاد دینی مشخص
ساختار ناپذیری، مولفه محوری معنویت گرایی جدید
معنویت گرایان جدید دست کم در یک ویژگی مشترک اند و آن اینکه معنوی را امری درونی و ذهنی می دانند و به همین دلیل، التزام به قرائت های بیرونی از معنویت را بر نمی تابند. به همین دلیل در میان معنویت گرایان جدید درجالتی از ساختارناپذیری را می توان مشاهده کرد.
ساختار ناپذیری ذهنیت گرا در معنویت گرایی جدید
در حقیقت معنویت گرایی جدید یا عرفی در تقابل با معنویت گرایی حوزوی (روحانیت) مطرح شده است و ویژگی اصلی آن فرار از چارچوب و ساختار رسمی دینداری و رجوع به ترجیحات شخصی است.
فصل چهارم: نتیجه گیری
معنویت امری فطری و در نهاد همه انسانهاست. آدمی حتی اگر به هیچ دینی دسترسی نداشته باشد، در درون خود به معناجویی، فراروی از ماده و تعالی گرایش دارد. پس معنویت فی ذاته امری ماتقدم نسبت به دین است، اما از آنجا که معنویت، یعنی درک مستقیم از حقایق الهی، هم برای تحقق و هم برای ا ستمرار به چارچوب و ساختار نیاز دارد. ادیان گوناگون همیشه معنویت را از جاده شریعت و طریقت گذرانده و معنویت بدون شریعت را وقعی ننهاده اند.
با این حال در چند دهه اخیر با تقبیح دینداری، همچنین تحت تاثیر مبانی معرفتی عصر پسامدرن، معنویت (که نیاز فطری است) فارغ از دین طلب می شود و به ویژه در کشورهای انگلوآمریکن اساسا واژه معنویت در تقابل با دین نهادینه قرار می گیرد.
در این کتاب نشان داده شد که معنویت عصر حاضر، یعنی معنویت گرایی فارغ از دین، ساخته ی اپیستمه پسامدرن است، اما این معنویت هرچند در هوای تحقق خودآیینی و داشتن دین مختص به خود شکل یافته است، در عمل به رواج معنویت گرایی مصرفی می انجامد.
معنویت گرایی جدید خود را معنویت گرایی «ذهنی» می داند یعنی معنویت را بر ویژگیها و تجربه های فردی و درون نگری استوار می کند و همین امر مجوزی می شود تا معنویت گرایان به دنبال برداشت شخصی از معنویت و ساختارسازی بشری برای آن باشند.
اما اگر معنویت گرایان معنویت را به جای ذهنی، «فطری» بخوانند، هرچند هر دو مفهوم بر تقدم ذاتی معنویت بر دین تکیه دارد، اما در عمل معنویت فطری به ساختارسازی الهی می انجامد زیرا با این تصور که معنویت امری فطری است و خداوند آن را در ذات انسان سرشته است، فرد ناکزیر به این نتیجه خواهد رسید که خداوند نیز بهترین مرجع برای سخت دهی به معنویت گرایی و وحی بهترین راه برای کشف معنویت درونی و صیانت از آن است.
به نظر می رسد اگر نقدهای دقیق الهیاتی بر موج جدید معنویت گرایی وارد شود و مفروضات آن بر اساس مبانی فطری و وحیانی جهت دهی شود، به جای آنکه تهدیدی برای دینداری باشد، فرصتی بی بدیل برای رجوع دوباره به دینداری و زمینه ای برای معنویت گرایی دینی خواهد بود.
پس با نقد و خواب گردی احساسات مبهم معنویت گرایان جدید و نشان دادن مفروضات پنهان معنویت گرایی در جوامع پساصنعتی می توان در فضای فرهنگی ایران، تهدیدی را به فرصت تبدیل کرد و این بیداری معنوی را به جای عالملی برای خروج از دین، به راهی برای بازگشت به دینداری اصیل و فطری مبدل نمود.