بهداشت معنوی؛ در این سلسله یادداشت که با عنوان «شناخت فرقههای انحرافی و عرفانهای کاذب» خدمت شما خوانندگان گرامی ارائه میگردد، سعی میشود بهاختصار نشانهها و معیارهایی برای شناخت عرفانهای کاذب و فرقههای انحرافی بهظاهر دینی از عرفان حقیقی و صراط مستقیم دیانت داده شود، بدان امید که در مقابله با گسترش این پدیده مخرب مفید و مؤثر افتد.
در بخش اول این یادداشت به سه موضوع «خداشناسی غلط»، «انسانخدایی و عقلبسندگی» و «تحقیر علم و فقه و نفی تقلید از عالمان شایسته دینی» به عنوان عامل گرایش به معنویت کاذب پرداخته شد. در ادامه میتوانید ادامه یادداشت را مطالعه کنید.
۴. عدم پایبندی به شریعت
رعایت نکردن احکام شرعی و بیاعتنایی به واجبات و محرمات با توجیهات گوناگون از دیگر نشانههای انحراف و عرفانهای دروغین و فرقههای شیطانی است. گاهی چنین استدلال میشود که شریعت برای مراحل پایین سیر و سلوک است و وقتی انسان به مراحل بالاتر رفت و مثلاً بهحقیقت رسید، بینیاز از شریعت و عمل به واجبات و ترک محرمات میشود. و یا گفته میشود که شریعت پوسته و حقیقت مغز آن است و هرگاه به مغز رسیدیم دیگر نیازی به پوست نداریم و آن را دور میاندازیم. و نیز گفته میشود که شریعت برای ظاهرگرایان است اما اهل باطن بینیاز از آن هستند. بدیهی است اگر این حرف صحیح بود باید انبیاء الهی و امامان علیهمالسلام چون بهحقیقت رسیده بودند و مراحل عالی کمال را طی کرده بودند، احکام و اعمال و عبادات شرعی را ترک میکردند درحالیکه میدانیم آنان بیش از همه و تا آخرین لحظه حیاتشان بر همه احکام الهی مواظبت داشتند. امام حسین علیهالسلام در ظهر عاشورا که تا شهادت و ملاقات با خداوند ساعاتی بیشتر نمانده است، به نماز میایستد. بنابراین سخن از نفی شریعت گفتن به هر بیان و زبانی و توجیهی که باشد باطل و انحراف محض است.
۵. صراطهای مستقیم
حق بودن همه ادیان و مذاهب و اینکه حق نزد یک نفر و یک دین و آیین نیست و حقیقت بین همگان تقسیم شده و صراطهای مستقیم داریم نه صراط مستقیم، از دیگر حرفهایی است که انواع معنویت کاذب، فرقهها و عرفانهای منحرف برای جا انداختن خود و جذب افراد با شکستن مقاومتهای اعتقادی آنها مطرح میکنند. گاهی این حرف باطل به استناد روایت فاقد سند و نامعتبری مطرح میشود که میگوید به تعداد آدمیان راه بهسوی خداوند وجود دارد. (الطرق الی الله بعدد انفس الخلائق) درحالیکه از مسلمات قرانی و مکتب اهلبیت علیهمالسلام این است که تنها دین سزاوار تبعیت اسلام است (وَ مَنْ یَبْتَغِ غَیْرَ الْإِسْلامِ دِیناً فَلَنْ یُقْبَلَ مِنْهُ وَ هُوَ فِی الْآخِرَهِ مِنَ الْخاسِرِینَ ـ ال عمران/ ۸۵) و تنها مذهب واجد حقانیت تشیع است. پیامبر اکرم صلیالله علیه و آله در روایتی فرمود که امت من پس از من هفتادوسه فرقه میشوند که یکی از آنها در بهشت و هفتادودو فرقه دیگر در جهنم خواهند بود. (خصال صدوق، ج ۲، ص ۵۸۵) همچنین قران کریم تصریح میکند که صراط مستقیم یکی است و باقی راهها انحراف است: وَ أَنَّ هذا صِراطِی مُسْتَقِیماً فَاتَّبِعُوهُ وَ لا تَتَّبِعُوا السُّبُلَ فَتَفَرَّقَ بِکُمْ عَنْ سَبِیلِه (انعام/ ۱۵۳) {همانا راه راست من همین (دین اسلام) است، از آن پیروی کنید، و به راههای دیگر نروید که شمارا از راه خدا دور و پراکنده میسازند}
۶. اختلاط حرام زن و مرد و روابط نامشروع جنسی
برخی از انواع معنویت کاذب و نحلههای عرفانی منحرف برای جذب مشتریان بیشتر حریمهای شرعی روابط بین محرم و نامحرم را نقض و بیاعتبار اعلام میکنند و از اختلاطهای نامشروع بین زنان و مردان در مجالس و محفلهای خود شروع کرده و در ادامه از انواع فساد جنسی و روابط نامشروع سر برمیآورند. گاه این انحراف تحت پوشش ستایش از عشق و عشق مجازی و اینکه عشق مجازی پلی بهسوی عشق حقیقی است، مطرح میشود که تنها یک پوشش برای شکستن حریمهای شرعی است. برخی فرقهها انحرافشان در این موضوع شدیدتر بوده و تا ستایش از همجنسگرایی بهپیش میروند.
ادامه دارد…
منبع: ماهنامه رشد