بهداشت معنوی؛ فرقه «شیطانگرایی لاویایی» (LaVeyan Satanism) مشهورترین فرقه شیطانگرایی در جهان است که در سال ۱۹۶۶ میلادی توسط یک یهودیی از خاندان مهم بوهمیا به نام «آنتوان زندر لاوی» مشهور به «آنتوان لاوی»، در شهر سانفرانسیسکو (ایالات متحده) تأسیس شد. لاوی خانه خود را «کلیسای شیطان» نامید و بهعنوان پایگاه این فرقه معرفی کرد. دو سال بعد کتاب اصلی این فرقه با عنوان «انجیل شیطانی» منتشر شد.
پژوهشگران دینی، این دین را به عنوان یک «جنبش نوپدید دینی»، طبقهبندی کرده و آن را شکلی از «باطنگرایی غربی» میدانند. شیطانگرایی لاویایی، یکی از انواع گوناگون جنبشهایی است که خود را به عنوان شکلی از شیطانپرستی معرفی میکنند.
استفاده از عناوینی چون کلیسا و انجیل با پسوندهای شیطانی، توجه بسیاری از رسانهها را به این فرقه جذب کرد و در مدت کوتاهی شهرت زیادی یافت. دیدار برخی شخصیتهای سیاسی، نظیر «جان کری» (سناتور وقت مجلس سنای آمریکا) و برخی از چهرههای هنری همچون «مرلین منسون» (خواننده هنجارشکن آمریکایی) با آنتوان لاوی این فرقه را در کانون توجه رسانهها قرار داد.
لاوی شیطان را موجودی واقعی نمیدانست و آن را نماد امیال و لذتطلبی نفسانی انسان معرفی میکرد. در واقع آنچه اعضای این فرقه میپرستند نفسانیت خویش است. پیرو همین نگرش اومانیستی، بزرگترین عید سالیانه برای یک شیطانگرایی لاویایی، سالروز تولد خود اوست (اخلاق اپیکوری که در تضاد با اخلاق هدونیستی است). همچنین در اجرای مراسم و آیینهای شیطانگرایی، یک انسان را در قسمت محراب قرار داده، عبادات خود را به سمت او انجام میدهند.
او شیطان را نماد خودآگاهی، لذت، آزادی و استقلال در برابر خداوند میدانست. این نگاه به شیطان ریشه در باورهای تحریف شده یهودی-مسیحی به شیطان داشت.
نگرش غالب فرقههای شیطانگرایی جدید به شیطان، ریشه در آموزههای تحریفشده یهودی – مسیحی دارد و با نگرش اسلامی به شیطان متفاوت است.
در نگرش اسلامی، شیطان یک «جنّ» است (وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلَائِکَهِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِیسَ کَانَ مِنَ الْجِنِّ فَفَسَقَ عَنْ أَمْرِ رَبِّهِ ۗ أَفَتَتَّخِذُونَهُ وَذُرِّیَّتَهُ أَوْلِیَاءَ مِن دُونِی وَهُمْ لَکُمْ عَدُوٌّ ۚ بِئْسَ لِلظَّالِمِینَ بَدَلًا؛ کهف: ۵۰) که در اثر عبادت به جمع فرشتگان راه یافت و به سبب عصیان در برابر دستور الهی از مقام خویش تنزل پیدا کرد. (قَالَ فَاهْبِطْ مِنْهَا فَمَا یَکُونُ لَکَ أَن تَتَکَبَّرَ فِیهَا فَاخْرُجْ إِنَّکَ مِنَ الصَّاغِرِینَ ﴿۱۳﴾ قَالَ أَنظِرْنِی إِلَىٰ یَوْمِ یُبْعَثُونَ ﴿۱۴﴾ قَالَ إِنَّکَ مِنَ الْمُنظَرِینَ ﴿۱۵﴾ قَالَ فَبِمَا أَغْوَیْتَنِی لَأَقْعُدَنَّ لَهُمْ صِرَاطَکَ الْمُسْتَقِیمَ ﴿۱۶﴾ ثُمَّ لَآتِیَنَّهُم مِّن بَیْنِ أَیْدِیهِمْ وَمِنْ خَلْفِهِمْ وَعَنْ أَیْمَانِهِمْ وَعَن شَمَائِلِهِمْ ۖ وَلَا تَجِدُ أَکْثَرَهُمْ شَاکِرِینَ ﴿۱۷﴾ قَالَ اخْرُجْ مِنْهَا مَذْءُومًا مَّدْحُورًا ۖ لَّمَن تَبِعَکَ مِنْهُمْ لَأَمْلَأَنَّ جَهَنَّمَ مِنکُمْ أَجْمَعِینَ ﴿۱۸﴾؛ اعراف:۱۳و۱۸) او با فریب آدم (ع) و همسرش، باعث هبوط آن دو از بهشت الهی شد (وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلَائِکَهِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِیسَ أَبَىٰ وَاسْتَکْبَرَ وَکَانَ مِنَ الْکَافِرِینَ ﴿۳۴﴾ وَقُلْنَا یَا آدَمُ اسْکُنْ أَنتَ وَزَوْجُکَ الْجَنَّهَ وَکُلَا مِنْهَا رَغَدًا حَیْثُ شِئْتُمَا وَلَا تَقْرَبَا هَٰذِهِ الشَّجَرَهَ فَتَکُونَا مِنَ الظَّالِمِینَ ﴿۳۵﴾ فَأَزَلَّهُمَا الشَّیْطَانُ عَنْهَا فَأَخْرَجَهُمَا مِمَّا کَانَا فِیهِ ۖ وَقُلْنَا اهْبِطُوا بَعْضُکُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ ۖ وَلَکُمْ فِی الْأَرْضِ مُسْتَقَرٌّ وَمَتَاعٌ إِلَىٰ حِینٍ ﴿۳۶﴾ فَتَلَقَّىٰ آدَمُ مِن رَّبِّهِ کَلِمَاتٍ فَتَابَ عَلَیْهِ ۚ إِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِیمُ ﴿۳۷﴾ قُلْنَا اهْبِطُوا مِنْهَا جَمِیعًا ۖ فَإِمَّا یَأْتِیَنَّکُم مِّنِّی هُدًى فَمَن تَبِعَ هُدَایَ فَلَا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلَا هُمْ یَحْزَنُونَ ﴿۳۸﴾؛ بقره: ۳۴-۳۸).
ولی در نگاه یهودی – مسیحی، شیطان «فرشتهای» است که در داستان آدم (ع) و حوا نقش منجی را برای نوع بشر بازی میکند. شیطان راهنما بسوی درخت آگاهی است و از طریق زن، مرد را نیز به آگاهی میرساند. سپس خدا کلام شیطان را تأیید میکند و میگوید: «همانا آدم مثل یکی از ما شده است که آگاه از نیک و بد گردید. اینک مبادا دست خود را دراز کند و از درخت حیات نیز بخورد و تا ابد زنده بماند.» (پیدایش:۳)
در این داستانپردازیها، خدا مانعی برای رسیدن به علم و جاودانگی است و شیطان به علم و زندگی راه مینماید و آزادی و شکوفایی استعدادهای بشری را میخواهد.
نماد اصلی فرقه شیطانگرایی لاویایی «طلسم بافومت» نشانی مرکب از یک ستاره پنجپر وارونه که درون آن تصویر سر یک بُز قرار داده شده است. این ترکیب درون دو دایره قرار گرفته و اطراف آن، کلمهای به زبان عبری نگاشته شده است. سر بُز مربوط به بُز بافومِت است که در گروههای ماسونی و شیطانگرایی باستانی، نشان شیطان بوده است.
تصویر بز بافومت در ستاره پنجپر
ستاره پنجپر (در حالت عادی) نمادی بسیار کهن محسوب میشود. این نماد زمانی نشان وِنوس، الهه زیبایی و عشق شهوانی زنانه بوده است. از زمانی که لِئوناردو داوینچی، طرح «مرد ویترویوسی» را طراحی کرد، به سمبل اصالت انسان و اومانیسم تبدیل شد.
طرح مرد ویترویوسی
لاوی در انجیل شیطانی مینویسد: ستاره پنج پر در نقاشی داوینچی اشاره به طبیعت روحانی انسان دارد؛ ولی چون در مکتب ما، جنبه شهوانی انسان مدنظر است، پنجضلعی وارونه شده است تا سر بز بافومت نیز بهخوبی در آن جای گیرد.
منابع
عرب، حسین. بی نقاب: نگاهی دقیق تر به جریان شیطان گرایی. قم: صهبای یقین، ۱۳۹۳.
https://en.wikipedia.org/wiki/LaVeyan_Satanism
Lavey, Anton. The Satanic Bible, 1969
لینکهای مرتبط:
آئین شیطانپرستی و انواع شیطانگرایی
تاریخچه شیطان گرایی و پرستش شیطان در ایران معاصر