فردی به نام «پولس» که طاهری او را رسول می‌داند کیست و نسبتش با عرفان حلقه و جایگاهش در این فرقه چیست؟

رهبر فرقه‌ی کیهانی به خلاف آنچه در منابع اسلامی و پاره‌ای از نصوص و اناجیل مسیحی آمده است، نسبت به فردی به نام پولس که «اصولاً پایبند دین و شریعتی نیست، بلکه با همه‌ی ادیان بازی می‌کند و یک هدف بزرگی در زیر پرده دارد که آن، از بین بردن شرایع آسمانی و نوامیس الهی است»[۱] خوش بین است. با دقت در ظواهر و تصریحات کلام طاهری درباره پولس درمیابیم: نخست آنکه «او رسول بزرگ و معروف حضرت عیسی علیه‌السلام بوده است»[۲]؛ و دوم آنکه: «به‌واسطه‌ی قرار گرفتن در حلقه‌ی عام رحمانیت الهی توسط عیسی‌ مسیح علیه‌السلام بر اساس قانون بازتاب متحوّل شده است»[۳].

فهرست مطالب

اکنون به شناسایی شخصیت پولس، دیدگاه اسلام درباره باورهای وی و نیز گفته‌های رهبر فرقه‌ی حلقه در مورد پولس می‌پردازیم تا جایگاه او در اسلام و فرقه‌ی حلقه و صالح یا طالح بودن او آشکار شود.

پولس کیست؟

نزدیک سال ۴۰ میلادی، شخصی یهودی به نام پولس یا شائول به مسیحیت گروید که تاریخ و آموزه‌های مسیحیت را دگرگون ساخت. او که از فرقه‌ی فریسیان[۴] و از متعصبان یهود بود در شکنجه و آزار مسیحیان اولیه دست داشت. وی از رئیس کاهنان نامه‌ای خواست تا به دمشق رفته و مسیحیانی را که بدان جا گریخته بودند به اورشلیم برگرداند؛ اما به گفته‌ی مسیحیان در بین راه حادثه‌ای رخ داد که زندگی وی و تاریخ مسیحیت را متحوّل ساخت.[۵]

اعتقادات و جنایات پولس

شکنجه گری‌های سابق و تعالیم لاحق پولس بر پیکره‌ی دین مسیحیت آثار زیانباری داشته است که برخی از آنان به‌قرار زیر است:

۱- گواهی دادن برای سنگسار کردن استیفان که مسیحیان او را شهید اوّل مى‏نامند[۶].

۲- ایجاد یک اباحه گری مطلق در فرامین مسیحیت و فرمان به عدم نیاز به شریعت.

۳- رواج اندیشه‌ی تثلیث در مسیحیت و حضرت عیسی علیه‌السلام را پسر خداوند دانستن.

۴- مخالفت با مختون کردن فرزندان.

۵- دعوت مؤمنان به فرمان‌بری محض از حاکمان.

۶- مرگ حضرت عیسی علیه‌السلام را کفاره‌ و تاوان گناهان دانستن.[۷]

پیشنهاد خواندنی  قسمت شانزدهم برنامه نجات از حلقه در شبکه جهانی ولایت

پولس در منابع اسلامی

در روایات اسلامی در دو مورد از پولس نام برده شده و در هر دو روایت پولس عامل کلیدی ایجاد انحراف و گمراهی در میان مسیحیان معرفی شده است. امام موسی بن جعفر علیه السلام در ضمن روایتی طولانی سرزمینی را در جهنم معرفی می کنند که اختصاص به بدعت گذاران و گمراهان بزرگ دارد. در این سرزمین پنج نفر از امم گذشته، از جمله پولس، قرار دارند.[۸] امام صادق علیه السلام هم در ضمن حدیثی دیگر چنین فرموده اند: «رسولان خداوند در زمان خود و پس از خود به شیطان هایی مبتلا بودند که آنان را می آزردند و مردم را پس از آنان گمراه می کردند. پولس و مریسا (مریسون) در امت عیسی علیه السلام اینچنین اند.»[۹]

جایگاه پولس در فرقه‌ی حلقه

در فرقه‌ی حلقه هر جا که سخن از رحمانیت عام الهی آمده است طاهری فردی به نام پولس را مصداق و شاهد مثالی برای هادی بودن رحمانیت الهی معرفی کرده است. وی در این مورد گفته است:

«موج رحمانیت الهی، راهگشای مؤثری برای هدایت گمراهان است؛ زیرا وسیله‌ی ارزشمندی برای آشنایی و اثبات وجود صاحب آن، یعنی خداوند است و فرد هوشمند با برخورد به نشانه‌های آن، در حقیقت به نشانه‌های «هدایت» برخورد کرده است. فراموش نکنیم که عیسی‌مسیح علیه السلام گمراهان بد‌نام را در اولویت برخورداری از رحمانیت الهی قرار می‌داد و اطراف او باج گیرها، بدکاره‌ها و بد‌نام‌ها، اجتماع کرده و در کنار او راه هدایت را یافته بودند. رسول‌بزرگ او نیز، پولس شکنجه‌گر بود؛ که از شکنجه‌گری که تبدیل به پولس رسول گشت و این تحولات برای آن‌ها فقط به واسطه‌ی قرار گرفتن در حلقه‌ی عام رحمانیت الهی، توسط عیسی‌مسیح علیه السلام ، به وقوع پیوست. در واقع، در معرض رحمانیت عام قرارگرفتن؛ یعنی برقراری امکان آشنایی عملی و آشتی با خدا»[۱۰].

همچنین گفته است:«انسان موجودی است عجیب و غریب، درکسری از ثانیه می‌تواند یکدفعه از آنطرف بیاید به اینطرف مثل حُر، مثل پلوس شکنجه گر یکدفعه بشود پلوس رسول،یک کسی در یک اشتیاق منفی می‌سوخت،یکدفعه می‌بینید که نظرش عوض می‌شود،همه آن اشتیاقها می‌شود اشتیاق مثبت،یک کسی یک نقشه منفی درسرش داشته در آخرین لحظه متحول می‌شود و یک راه دیگری را می‌رود ، اینها پیچیدگیهای این قضیه است»[۱۱] .    

طاهری که برای در معرض رحمانیت قرار گرفتن، سازوکاری به نام «قانون بازتاب» را برساخته است درباره پولس بر این باور است که او بواسطه ی قانون بازتاب طولانی مدت هدایت یافته است.[۱۲]

«یک بازتاب داریم فوری است،یک بازتاب داریم طولانی مدت است… پلوس شکنجه‌گر که ازسمت منفی بازتابش را دریافت می‌کرد وسط راه تشعشع عوض بشود و از آنطرف (مثبت) جوابش را بدهند ، یعنی پلوس شکنجه گر از سمت منفی می‌بایست جوابش را می‌گرفت اما بواسطه آن اونیب و برگشت پاسخش از طرف مثبت گرفته شد و شد پلوس رسول».[۱۳]

همچنین گفته است: «بازتاب بلند مدت؛ امروز اشتیاق نشان می‌دهیم مثبت یا منفی، بازتاب سریع آن را بلافاصله کف دستمان می‌گذارند ولی بازتاب بلند مدت آن مشمول زمان می‌شود… اما بازتاب بلند مدت‌آن‌می‌تواند عوض شود، پلوس شکنجه‌گر که می‌بایستی از سمت منفی پاسخ بگیرد، اما وسط راه بواسطه برگشت‌او، از طرف مثبت پاسخ گرفت و شد پلوس رسول».[۱۴]

تضاد رفتاری پولس با قانون بازتاب و هدایت

سخنان طاهری درباره پولس با قانونِ بازتابی که در فرقه‌ی حلقه مطرح شده است ناهمسانی داشته و بازتابِ بدرفتاری‌ها و جنایات پولس بر مسیحیان نمی‌تواند عامل هدایت یافتگی او بلکه منجر به گمراهی بیشتر و هدایت نایافتگی او شده است.

پیشنهاد خواندنی  نقد اصول فرقه ی حلقه؛ نقد اصول: 29، 28، 27(قدرت و کمال)؛ نقد؛ دوم

از آنجایی که« بر اساس قانون بازتاب، پندار، کردار و کلام انسان (چه خوب و چه بد) به سوی خداوند منعکس می‌شود تا نتیجه‌ی آن که هدایت یا ضلالت (گمراهی) است، برای او طراحی و اجرا شود. خداوند بر مبنای قانون بازتاب، انسان را هدایت یا گمراه می‌کند. بنابراین، هر کسی خودش انتخاب می‌کند که خداوند او را هدایت کند و یا گمراه سازد»[۱۵]. و همچنین « قانون بازتاب نتیجه‌ی هر حالت و صفت مثبت یا منفی را با شدت بخشیدن به آن، به فرد باز می‌گرداند»[۱۶].

بر این اساس بازتاب آدم کشی‌ها و جنایات پیشین پولس بر مسیحیان و نیز تحریفات پسین او در این آئین و نیز ناهمدلی‌اش با برخی از حواریون و کژی‌هایی که وی در دین الهی مسیحیت در آن روزگار ایجاد کرده است،گواه عدم هدایت یافتگی اوست.

به‌هرروی صراحت کلام طاهری نشان می‌دهد که آنچه طاهری درباره‌ی پولس گفته است یا از روی بی‌اطلاعی از احوال او و نیز ناآگاهی از منابع مسیحی و اسلامی و یا برای پیوند دادن عامدانه و دروغین یک بدعت‌گذار به پیامبر خدا و پیشینه‌سازی برای قدمت اتصال به شبکه‌ی شعور کیهانی برای برخورداری از رحمت عام الهی است.

آیا پولس رسول بزرگ حضرت عیسی علیه السلام بوده است؟

طاهری گفته است: «توضیح دادیم، پولس شکنجه گر، بشود پولس رسول، یعنی همان یک لحظه است. داشته می رفته یک لحظه یک آگاهی و آن را چسبید و از شکنجه گری شد رسول. پس این اصلا دلیل نمی شود. یک نفر هم که می آید، بدطینت است این جا، یک لحظه می تواند آن حرکت ادراکی، آن روشن بینی، رویش یک تحولی ایجاد کند»[۱۷].

به دلایل زیر پولس نمی تواند رسول بزرگ حضرت عیسی علیه السلام بوده باشد:

یکم) درک نکردن مسیح علیه السلام و کافر بودن به او؛

پولس که هیچگاه حضرت مسیح علیه السلام را درک نکرده و همچنین نزد هیچ یک از حواریون ایشان هم شاگردی نکرده است تا مسیحیت را از آنان بیاموزد، برای آنکه تعلیماتش زیر سئوال نرود، ادعا می کرد با ملکوت در تماس است و خداوند با او حرف می زند. پولس در نامه ای به مسیحیان قٌرَنتی می نویسد: «چهارده سال پیش مرا به آسمان ها بردند. از من نپرسید که بدنم به آنجا رفت یا روحم چون خود هم نمی دانم، فقط خدا می داند. ولی به هرحال خود را در بهشت دیدم. در آنجا چیزهایی شنیدم که آدم حیرت می کند؛ نه می شود آنها را تعریف کرد و نه می شود در کلمات گنجاند. تازه اجازه هم ندارم که به کسی چیزی بگویم».[۱۸]

همچنین هاروی کاکس در کتاب خود (مسیحیت) می نویسد: «از آنجا که پولس هرگز عیسی را قبل از مصلوب شدن ندیده است، بلکه مدعی بود که با مسیح قیام کرده، در تجربه ای قوی در راه دمشق ملاقات کرده است، او نمونه ای برای ارتباط مستقیم با مسیح قیام کرده فراهم کرد که بعدا به یک بعد مهم مسیحیت تبدیل شد. «تجربه ی راه دمشق» او برای افراد نسل های بعدی این را ممکن ساخت که واقعیت داشتن ملاقاتی شخصی و گاهی سری با عیسی مسیح را بپذیرند که نه بر ملاقات جسمانی او مبتنی است و نه بر گزارش های موثقی که درباره ی او به وسیله ی نسل های متمادی مقامات کلیسا دست به دست گشته است»[۱۹] .

به هر تقدیر پولس هرگز حضرت مسیح علیه السلام را ندیده است تا رسول بزرگ او باشد و هیچگاه به او ایمان نیاورده و به ایشان کافر بوده و بر همین مبنا مسیحیان را شکنجه می داده است.

پیشنهاد خواندنی  تصوّری که فرقه ی حلقه برای لحظه ی جان سپردن افراد ارائه می دهد چگونه است؟ آیا این مسأله با آموزه های دینی سازگاری دارد؟

دوم) اختلاف برخی حواریون با او و باور نداشتنش

پولس پس از ورود در مسیحیت، شروع به تبلیغ دین جدید خود نمود. اما به زودی با حواریون اختلاف پیدا کرد. او که در بین مسیحیان یهودی الاصل اورشلیم پایگاهی نداشت، به سوی غیر یهودیان روانه شد تا مسیحیت را بین آن ها تبلیغ کند. از آنجا که «پطرس» جانشین حضرت عیسی علیه السلام بود و پولس با حضور وی نمی توانست موفقیتی کسب کند، از او خواست که فقط بشارت بر یهودیان را بر عهده گیرد و بشارت بر امت ها را به وی بسپارد. او با این تقاضا دایره ی مسئولیت پطرس را بسیار محدود کرد، و در این راستا علنا با پطرس (شمعون) به مخالفت پرداخت.[۲۰]

به گفته ی آیه الله کاشف الغطاء[۲۱]« پولس در واقع دین جدیدى به وجود آورد که مسیح واقعى و شاگردانش آن را نمى‏شناسند و او براى تحکیم موقعیت خود آن را به عیسى نسبت داد، زیرا پولس روح بدعت را در دل مسیحیان و رهبرانشان جاى داد و همیشه پطرس را هم مورد انتقاد و طعن قرار مى‏داد و بر او ارزشى قائل نمى‏شد».

پولس در رساله به غلاطیان مى‏گوید:« اما چون پطرس به انطاکیه آمد، او را روبه‏رو مخالف نمودم، زیرا که مستوجب ملامت بود، چون‏که قبل از آمدن بعضى از جانب یعقوب با امت‏ها غذا مى‏خورد ولى چون آمدند از آنانى که اهل ختنه بودند، ترسیده، باز ایستاده و خویشتن را جدا ساخت و سایر یهودیان هم با وى نفاق کردند، به حدى که برنابا نیز در نفاق ایشان گرفتار شد».[۲۲]

آیا پولس به واسطه ی حلقه ی رحمانیت و به دست حضرت مسیح علیه السلام متحوّل شده است؟

پوشیده نیست که در ادیان الهی خداوند متعال هدایت تشریعی را برای تحوّل، رشد، سعادت و نزدیکی انسان‌ها به خودش طراحی کرده و این‌گونه از هدایت در چارچوب ارسال رُسل و انزال کتب صورت گرفته است. بر این اساس خداوند به کسانی که به اختیار خود دعوت و هدایت تشریعی را پذیرفته‌اند مرحمت ویژه‌ای دارد؛ و این‌گونه خداوند تفاوت میان انسان‌ها قائل شده است.

گرچه در عرفان حلقه هدایت تشریعی تمیز دهنده و ملاک جدایی مومن از غیر مؤمن نیست. به گفته‌ی طاهری در بهره‌برداری از رحمت عام الهی دین و اعتقاد شرط نمی‌باشد و تنها، شرط پذیرش وحدت بسنده می‌کند. از رهگذر این اندیشه‌ی طاهری در فرقه‌ی کیهانی تفاوتی میان مؤمن و غیر مؤمن در بهره‌برداری از رحمت خداوندی وجود ندارد.

از هدایت تشریعی که بگذریم[۲۳]، مطابق با آنچه در سطور پیشین گفته شد پولس هیچ‌گاه حضرت مسیح علیه‌السلام را درک نکرده است و از طرفی اتصالاتی که در فرقه‌ی حلقه برای بهره‌برداری از رحمت عام الهی تعریف شده است یا فردی است و یا جمعی. پولس برای هدایت یافتگی در این دو گونه از اتصال می‌بایست یکم اینکه: حضرت مسیح علیه‌السلام را درک می‌کرد و دوم آنکه: شروط لازم برای تحقّق اتصال را رعایت می‌کرد.

و اگر پولس پیش از طاهری در اثر اشتیاق زاید الوصف به شبکه‌ی شعور متصل شده است، دیگر نیازی به حضرت عیسی علیه‌السلام برای هدایت او نبوده و این پولس است که مبدع فرقه‌ی حلقه است نه طاهری.

 

                                                                                                          نویسنده: امین شمشیری

پی نوشت:

[۱] – آیه الله محمدحسین کاشف الغطاء، پژوهشی درباره‌ی انجیل و مسیح، ص ۱۶۳.

[۲] – انسان از منظری دیگر، ص ۲۲؛ دوره ۴، ص ۶۹؛ دوره ۵، ص ۲۲۳؛ دوره ۶، ص ۳۳.

[۳] – دوره ۵، ص ۹۱ و ۲۲۳.

[۴] – اعمال رسولان باب ۹.

[۵] – اعمال رسولان باب ۹؛ نگاهی به مسیحیت و پاسخ به شبهات،ص ۳۶ با اندکی تغییر.

[۶] – پژوهشی درباره ی انجیل و مسیح، ص ۱۶۴.

[۷] – مقاله ی مسیحیت، دین الهی یا آیین پولس.

[۸] – محمد باقر مجلسی، بحارالانوار، ج ۸، ص ۳۱۰، ج ۷۷.

[۹] – مسیحیت شناسی مقایسه ای، ص ۱۰۷ و ۱۰۸.

[۱۰] – انسان از منظری دیگر، ص ۲۲.

[۱۱] – دوره ۵، ص ۱۴۶.

[۱۲] – در مورد این قانون در مقاله ی رحمت عام الهی به نحو مفصل سخن گفته ائیم.

[۱۳] – دوره ۵، ص ۲۲۳.

[۱۴] – همان.

[۱۵] – انسان و معرفت، ص ۹۷.

[۱۶] – همان.

[۱۷] – دوره ی ۶، ص ۳۳.

[۱۸] – انجیل، نامه پولس به قرنتیان، باب ۱۲، آیات ۲ – ۴؛ رجوع کنید به مقاله مسیحیت، دین الهی یا آیین پولس.

[۱۹] – نگاهی به مسیحیت و پاسخ به شبهات، ص ۴۲.

[۲۰] – غلاطیان ۲: ۱۲-۱۱؛ نگاهی به مسیحیت و پاسخ به شبهات، ص ۳۷.

[۲۱] – پژوهشى درباره انجیل و مسیح؛ ص ۱۶۷.

[۲۲] – رساله پولس به غلاطیان، باب ۲، آیه ۱۱ و به بعد.

[۲۳] – برای آگاهی از ارتباطِ رحمت عام الهی و هدایت یافتگی افراد به مقاله رحمت عام الهی مراجعه بفرمائید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *