بهداشت معنوی؛ در یادداشت پیشین به بررسی صور فلکی پرداخته و اثبات شد که این صورتها در میان اقوام مختلف از منظر نامگذاری و تصور شکلی دارای تفاوتهای اساسی با یکدیگر بودند. درنتیجه این تفاوتها، صور فلکی نمیتوانند بهعنوان معیاری برای هرگونه پیشبینی یا پیشگویی آینده قرار بگیرند. در ادامه سلسله یادداشتهای اختربینی و اخترشناسی؛ گذر از شبهعلم به علم، به بررسی برجهای فلکی میپردازیم. برجهای فلکی همانند صور فلکی از جایگاه بالایی در میان آسترولوژیستها و طالعبینها برخوردارند و با توجه به ماه تولد هر فرد و کشف برج فلکی مختص به وی، سرشت و سرنوشت او را پیشگویی میکنند.
انسانهای باستانی به این نکته پی برده بودند که آسمان بهصورت کرهای میماند که در درون آن ستارگان، پنج سیارهای که با چشم غیرمسلح نیز دیده میشد، ماه و خورشید حضور دارند. در این کره تخیلی که کره سماوی نام دارد، ستارگان ثابت بوده و اجزاء منظومه شمسی در آن جابهجا میشدند.
زمین در یک سال شمسی یک بار به دور خورشید در جهت غرب به شرق میچرخد. درنتیجه، اگر ناظر زمینی وضعیت خورشید را نسبت به ستارگان آسمان، در مدت یک سال در نظر داشته باشد، با این پندار روبرو خواهد شد که خورشید در طی یک سال خورشیدی به دور زمین در گردش است. درنتیجه برخلاف برجهای قمری که مبتنی بر مشاهده حرکت ماه به دور زمین هستند، دایرهالبروج مسیر فرضی حرکت خورشید به دور زمینی است (حرکتی که هرگز اتفاق نمیافتد).
حدود قرن پنجم پیش از میلاد، ستاره شناسان یونانی و بابلی، دایرهالبروج را به ۱۲ قسمت حدوداً ۳۰ درجهای تقسیم و هر یک را با نام یکی از صور فلکی نامگذاری کردند. سیستم نامگذاری به این صورت بوده که استقرار فرضی خورشید در آغاز هر ماه خورشیدی (منطقهالبروج)، در هر یک از این ۱۲ برج فلکی، آن ماه خورشیدی را مسما به نام آن صورت فلکی میکرده است. چون در سیستم نامگذاری بابلی ۱۱ برج فلکی نام حیوان داشتند (بهجز برج میزان یا ترازو)، به منطقهالبروج، دایره حیوانی نیز میگویند که در زبان انگلیسی زودیاک (Zodiac) نامیده میشود.
تصویر دایرهالبروج یا همان زودیاک
امروزه به علت حرکت تقدیمی زمین و با پیوستن صورت فلکی حوا -یا مار افسای یا حامل مار– (انگلیسی: Ophiuchus) (یونانی: Ὀφιοῦχος) که در میان دو صورت فلکی عقرب و کمانگیر و درگذر برج فلکی کمانگیر قرار دارد عملاً دایرهالبروج از ۱۳ صورت فلکی عبور میکند.
جدول مدت اقامت خورشید در هر برج
بهطور مختصر یک صورت فلکی به مجموعهای از چند ستاره که شکلی خاص را در ذهن بیننده القاء میکنند گفته میشود، درحالیکه برج فلکی به هر یک از تقسیمات دوازدهگانه دایرهالبروج اطلاق میشود. جدول زیر برجهای فلکی مرسوم را به نمایش میگذارد.
اگر به گردش فرفره به دور خود توجه کرده باشید، علاوه بر دوران فرفره به دور خودش، یک گردش دیگر حول محور دورانی آن نیز مشاهده میکنید که به این نوع دوران، حرکت تقدیمی میگویند. گردش سیاره زمین به دور خودش نیز همانند فرفره دارای حرکت تقدیمی است اما این حرکت توسط ناظر زمینی ادراک نمیشود.
حرکت تقدیمی اثر خود را بر مشاهده ستاره قطبی میگذارد. بدین صورت که ستاره قطبی ما اکنون ستاره «جُدَیْ بنات نعش الصغری» (خرس کوچک آلفا) در صورت فلکی دب اصغر است چون این ستاره در امتداد راستای محور دوران زمین به دور خودش قرار دارد و به همین علت تنها ستارهای که با دَوَران زمین به دور خودش طی شبانهروز، جایش در آسمان ثابت میماند. چون مکان این ستاره در آسمان ثابت است. از آن در جهتیابی و یافتن امتداد شمال استفاده میکنند.
به دلیل حرکت تقدیمی زمین راستای محور زمین تغییر میکند. درنتیجه ۵ هزار سال پیش ستاره قطبی برای ناظر زمینی ستاره ذیخ (فارسی: کفتار یا گرگ) (انگلیسی: Edasich) در صورت فلکی اژدها بوده است. یک دور حرکت تقدیمی زمین ۲۶۰۰۰ سال طول میکشد. حدود ۱۲۰۰۰ سال دیگر، ستارهی قطبی ناظر زمینی ستاره نَسر واقع (فارسی: کرکس نشسته یا وَنَنْد) (انگلیسی: Vega) خواهد بود و حدود ۲۶۰۰۰ سال دیگر دوباره ستاره جُدَی ستاره قطبی زمین میشود.
به دلیل حرکت تقدیمی زمین صورتهای فلکی منطقهالبروج دائماً تغییر میکنند. برای مثال در زمان آغاز سال خورشیدی جدید برخلاف قرون گذشته، دیگر ستاره خورشید وارد صورت فلکی حمل نمیشود بلکه هنوز وسط صورت فلکی حوت است. نماد حوت تصویر دو ماهی است و چون در زمان ورود به فصل بهار خورشید از صورت فلکی حوت خارج و به صورت فلکی حمل وارد میشد، ایرانیان بر سر سفره تحویل سال نو (عید نوروز) دو عدد ماهی قرار میدادند.
آسترولوژیستها چه میگویند؟
همانطور که در یادداشتهای پیشین اشاره شد، تقسیمبندی و صورتبندی اجرام در آسمان در دورانهای بسیار قدیم و بهمنظور تسهیل مسیریابی استفاده میشد. استفاده از نام حیوانات و اشیاء پراهمیت که به افسانههای محلی نیز ورود کرده بودند بسیار طبیعی مینمود اما در گذر زمان جادوگران و کاهنان از پیوند زدن حوادث زمینی از قبیل سیل، زلزله، جنگ، تولد، مرگ، ازدواج، آتشسوزی، ساخت بناها، تغییر فصول و… با تغییرات ستارگان و دیگر اجرام آسمانی، شروع به گرم کردن بازار خود کردند.
امروزه نیز عدهای سودجو و کلاهبردار به بهانه بازگشت به سنتهای گذشته و با عباراتی پرطمطراق اما خالی از محتوا همانند علم باستانی، دانش گذشتگان و… در حال فریب افراد سادهلوح هستند. این افراد فریبکار هرگز به مشتریان از همهجا بیخبر خود توضیح نمیدهند که چرا دایرهالبروج دارای ۱۳ صورت فلکی است اما آنها ۱۲ صورت فلکی را انتخاب کردهاند. دلیلش این است که صورت فلکی حوا از ستارگان کم نوری تشکیل شده که تا سالیان زیادی قابل تشخیص نبود! ضمناً تقسیمبندی روزهای سال بر ۱۳ صورت فلکی کمی سخت است! و از آنجایی که آسترولوژی و طالعبینی هیچ ربطی به آسترونومی یا همان نجوم نداشته و کاملاً غیرعلمی است، پاک کردن صورت مسئله در آن نیز آسانتر از حل کردن مسئله است.
یکی دیگر از فریبکاریهای آسترولوژیستها مربوط به اصالت بخشی به نامگذاریهای صورت گرفته بر روی برجهای فلکی است. امروزه استفاده از نامگذاری سنتی چینی در طالعبینیِ آسترولوژیستها رواج دارد. اما آیا میدانید که این نامگذاری کاملاً اعتباری بوده و در هر منطقه دارای تغییراتی است. جالب است بدانید هرچند بنیانهای خرافه طالعبینی از سرزمین چین نشاءت گرفته است اما به دلایل مختلفی ازجمله «ترجیح استفاده از حیوانات بومی در برجهای فلکی» و در مواردی «تلفظ اشتباه لغت نام برج فلکیِ» سرزمین مبدأ در سرزمین دیگر، نام برجهای فلکی تغییر کرده که درنتیجه آن، سرنوشت افراد هم با توجه به تغییر آن حیوان تغییر میکند! یعنی یک شخص با «یک تاریخ تولد»، مبتنی بر طالعبینی «چند نقطه جغرافیای مختلف» میتواند «چند سرنوشت کاملاً متفاوت» داشته باشد! خندهدار نیست! اگر از سرنوشتتان خوشتان نمیآید، نیازی نیست برای تغییر آن تلاشی کنید، فقط کافی است به یک طالعبین از سرزمین دیگری رجوع کنید! به جدول زیر نگاه کنید تا بهسادگی متوجه این موضوع شوید.
* ناگو: موجودی اهریمنی که نیمهانسان و نیمهاژدها است
ترکیبی از شبهعلم و خرافات و همچنین زودباوری بخشی از افراد جامعه، فرصتی را فراهم کرده که عدهای سودجو با فریبکاری در جامعه اختلال ایجاد کرده و با ارائه مشورتهای بیاساس مبتنیبر اطلاعاتی غیراستاندارد زندگی بسیاری را به تباهی بکشانند.
امروزه حجم زیادی از اطلاعات به واسطه گسترش فضای مجازی در اختیار افراد قرار میگیرد. تشخیص صحیح یا غلط بودن این اطلاعات وابسته به تحقیق و برخورداری منطق تفکر انتقادی است. در مورد اول افراد بدون تحقیق اولین ورودی اطلاعات به ذهن خود را میپذیرند و در مورد دوم هم که با یک علم روبرو هستم و باید کسب شود.
درنهایت، دسترسی به حقیقت یک فرآیند سهل ممتنع دارد که باید طی شود. توصیه من به خوانندگان عزیز این است که محتوای این یادداشت را نیز بدون تحقیق نپذیرند.
نگارنده: امین رضایینژاد
لینکهای مرتبط:
آیا قرآن به وجود موجودات فضایی اذعان دارد؟
اختربینی و اخترشناسی؛ گذر از شبهعلم به علم (۱)
اختربینی و اخترشناسی؛ گذر از شبهعلم به علم (۲)
بازگشت به خرافات و اسطورههای آسمان