شبه‌جنبش‌های معنوی و توسعه کارکردی الاهیات فمینیستی

شبه‌جنبش‌های معنوی

بهداشت معنوی؛ شبه‌جنبش‌های معنوی تأکید می‌‏کنند که دنیا برای ورود به عصر جدید نیاز به انرژی زنانه دارد. انرژی زنانه بر عشق، روابط انسانی، صلح و شادی اثر مثبت می‌‏گذارد و ورود به عصر جدید را سرعت می‌‏بخشد. دنیا تاکنون مردانه اداره شده است که تا این اندازه از تنفر و خشونت و اندوه رنج می‏‌برد. اگر امور به دست زنان باشد و معنویتِ ناشی از روح زنانه گسترش یابد، جهان تغییر خواهد کرد.[۱]

برخی از شبه‌جنبش‌های معنوی بر اساس اخلاق فمینیستی معتقدند که به یک نظام اخلاقی جدید برای اصلاح جهان نیاز داریم تا صلح، عشق، آرامش و شادی در جهان گسترش پیدا کند. اخلاق مردانه رأس‏‌الفضائل قوۀ غضبیه را شجاعت می‏‌داند، ولی اخلاق زنانه، رأس­‌الفضائل قوۀ غضبیه را گذشت و بخشش می‏‌داند؛ همچنین اخلاق فمینیستی رأس‏‌الفضائل قوۀ شهویه را به‌جای عفت، عشق‌ورزی تعریف می‌‏کند.

نگرش‏‌های فمینیستی به اخلاق که در شبه‌جنبش‌های معنوی شایع شده، به‌طورکلی اخلاق مردانه را اخلاق عدالت و اخلاق زنانه را بر محور اخلاق مراقبت[۲] و محبت تعریف می‌‏کنند.[۳] با چنین نظام اخلاقی می‌‏توانیم مردم را برای زیستن در عصر جدید و بلکه ساختن عصر جدید توانمند سازیم. رویکرد فمینستی به اخلاق در شبه‌جنبش‌های معنوی با عشق و بخشش افراطی و حتی بخشش و همدلی با جنایتکاران و قاتلان همراه شده است.[۴]

الهیات فمینیستی گام دیگری است که برخی از شبه‌­جنبش‏‌های معنوی را به لایه‏‌های عمیق‏‌تر کشیده است. آن‌ها معتقدند که پرستش الهه‏‌های مؤنث بیشتر می‏‌تواند در پرورش خصلت‏‌های زنانه نظیر مهربانی، شادی و مراقبت مؤثر باشد.

الهه‏‌ها در اساطیر باستان معمولاً نمادی از باروری و سبب حاصلخیزی کشت و کار تصور می‏‌شدند؛ ازاین‌رو، برخی از الهی‌دانان فمینیست معنویت را به مسائل زیست‌محیطی پیوند زده و مدعی شده‌اند که پرستش الهۀ زمین (گایا) که در برخی از سنت‏‌های معنوی گذشته وجود داشته، می‏‌تواند بر حفظ محیط زیست و تغییر رفتار ما با منابع طبیعی تأثیر بگذارد.[۵]

پیشنهاد خواندنی  جیم کری مبلغ جدید معنویت بدون دین

 

شبه‌جنبش‌های معنوی

گایا، الهه مادر زمین

خدای درون که اولین اصل مشترک شبه‌جنبش‌های معنوی است. بیشتر دارای خصلت‌های مؤنث است و الهه‏‌ها بهتر می‌‏توانند نمادی از او باشند. خدایی که در درون ماست، در قلب ما جا دارد، به ما نزدیک است و عشق و مهربانی را تأیید می‏‌کند. خدای درون از طریق تمایلات و خواسته‌های درونی، ما را هدایت می‌کند و خواهان لذت و شادی ماست، به‌طوری‌که اگر هر کاری دلمان می‏‌خواهد انجام دهیم به خواست او عمل کرده و رضایتش را جلب کرده‌‏ایم. نه تکلیفی دارد و نه تنبیهی. او ما را از جهنم و مجازات نمی‌‏ترساند و به‌سوی تحقق توانمندی‏‌ها و برآوردن خواسته‌هایمان تشویق می‏‌کند.

شبه‌جنبش‌های معنوی برای جا انداختن پندار خودشان یک دوقطبی الهیاتی درسته کرده و به‌صورت تحریف‌آمیزی خدای ادیان را توصیف می‏‌کنند. خدای ادیان پدر است که در آسمان‌هاست و از ما دور است و ما را با تکالیف دشوار می‏‌آزماید و در نهایت شعله‏‌های سوزان دوزخ را برای مجازات انسان می‌‏افروزد. او خدایی خشمگین و ترسناک است که به خواسته‏‌های ما توجهی ندارد و از ما می‏‌خواهد تا برای رضایت او از لذت و شادی خود بگذریم.

شبه‌جنبش‌های معنوی با ارائۀ یک چهرۀ مشوش و غیرواقعی از خداوند، می‌‏کوشند چهره‏‌ای جذاب از خدایی که صفات متضاد با خدای ادیان دارد، ارائه دهند؛ درحالی‌که نه خدای ادیان خالی از محبت است و نه خدایان مؤنث نظیر کالی[۶] و ایشتار در اسطوره‏‌ها همواره مظهر عشق و مهربانی بوده‌‏اند.

 

شبه‌جنبش‌های معنوی

کالی؛ الهه مونث هندوئیسم

توصیف شیطان‏‌گرایان از شیطان به‌عنوان نمادی از طبیعت و تمایلات بشری و دعوت به پیروی کردن از تمایلات و نداهای درونی کاملاً با توصیفی که شبه‏‌جنبش‌‏های معنوی دیگر از خدا ارائه می‏‌دهند، مطابق است. یکی نام آن را شیطان گذاشته و دیگری آن را خدای درون یا الهه می‌نامد؛ اما نه این خدا، خدایی است که ادیان معرفی کرده‏‌اند و نه آن شیطان موجودی است که خداوند نسبت به دشمنی او به انسان هشدار داده است.

پیشنهاد خواندنی  سارقان روح روی آنتن سیما رفتند

بنابر اساطیر کتاب مقدس، شیطان راهنمای بشر به‌سوی درخت علم و آگاهی است، آدم و حوا با آگاهی می‏‌توانستند به درخت زندگی و جاودانگی نیز دست یابند و برای همیشه در بهشت بمانند که خدا مانع آن‌ها شد و به همراه شیطان که خیرخواه آن‌ها بود، همه را از بهشت بیرون کرد.[۷]

نکتۀ مهم در این افسانه نقش حوا در واسطه‌گری میان شیطان و جامعۀ بشری است که در آن زمان دو نفر بیشتر عضو نداشته است؛ اما به‌هرحال این حوا بود که توانست اشارات و الهامات شیطان را به‌سوی درخت آگاهی دریافت کند و در مسیر تکامل قرار بگیرد. در این مرحله از تاریخ هم با نقش‌آفرینی معنوی زنان و اعتماد به احساسات و الهامات درونی آن‌ها می‏‌توانیم، به درخت جاودانگی رسیم و بهشت را در زمین برای خود بنا کنیم.[۸]

بنابراین تکیه بر لطف و مهربانی و بخشش از ویژگی‏‌هایی است که شبه‌جنبش‌های معنوی روی آن تأکید زیادی دارند و دیگران را به داشتن این خصلت‏‌ها برای رسیدن به رشد معنوی تشویق می‏‌کنند.

منابع:

[۱]. ماریان ویلیامسون؛ ارزش زن. لوئیز هی؛ زنان خردمند نغمۀ افسردگی سر نمی‏دهند.

[۲]. Care ethics.

[۳]. رزماری تونگ؛ اخلاق فمینیستی.

[۴]. اشو؛ ضربان قلب حقیقت مطلق (تفسیری از ایشاباش اوپانیشاد). دبی فورد؛ راز سایه.

[۵]. رابرت سگال؛ راهنمای دین پژوهی؛ ص۴۰۹. مارجوری ساشوکی؛ الهیات فمینیستی؛ ص۱۹۲.

[۶]. Kali.

[۷]. سفر پیدایش، باب دوم و سوم.

[۸]. نیل دونالد والش؛ ابداع زندگی میراث باربارا مارکس هابرد و آینده تو.

لینک‌های مرتبط:

درونی‌سازی خدا در شبه‌جنبش‌های معنوی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *