بهداشت معنوی؛ برنامه عصر جدید در قسمت سوم که چهارم فروردینماه از شبکه سوم سیما پخش شد، یک اجرای راهبردی را به نمایش گذاشت. محمد رئیسی جوان کرمانی که سودای بازیگری را در سر میپروراند، با انتخاب یکسوژۀ سیاسیِ راهبردی (ایالاتمتحده ، خودیاری) موضوعی را روی صحنه آورد که بهراستی شگفتانگیز بود. اجرای او عالی بود و اشکالاتی در اواخر اجرا پیش آمد که موجب شد، نتواند نظر داوران را جلب کند و به مرحله بعد صعود کند. اما اگر من بهجای داوران بودم و یا در سالن اجرا حضور داشتم، حتماً وقت میگرفتم و اهمیت کار او را توضیح میدادم تا او فرصت پیدا کند دوباره همین موضوع را از زاویهای دیگر روی صحنه عصر جدید بیاورد.
خلاصه داستان
خلاصه داستان محمد رئیسی شرح زندگی یک جوان افغانستانی است به نام «بصیر» که از کودکی به ایران آمده و با برادر بزرگش «مراد» زندگی میکند. برادرش به او کتابی از برایان تریسی میدهد که در آن اصول موفقیت و تحول در زندگی آموزش داده میشود. بصیر که در طول این نمایش زندگیاش را شرح میدهد، بارها به راههای زندگی و رازهای موفقیت از دیدگاه برایان تریسی اشاره میکند. مراد پس از حضور آمریکا در افغانستان پیشبینی میکند که کشورش رو به آبادنی میرود. هم ازاینرو دست بصیر را میگیرد و به کشورش بازمیگردد. دو برادر در افغانستان دنبال کار میگردند. روزی در حال کندن چاه در یک مدرسه بودند، که موشکباران میشوند. داستانی که با طنزپردازی آغاز شده بود و با لهجۀ شیرین افغانستانی پیش میرفت، در میان شادی و بازی کودکان دبستانی به تراژدی تبدیل میشود.
تحلیل راهبردی
موضوع بسیار راهبردی و مهم این داستان این است که نشان میدهد آمریکا از یکسو جنگ و خشونت و ویرانی را به جهان صادر میکند و از سوی دیگر آثار و افکاری را میفروشد که راه و رسم زندگی و تحول و موفقیت را آموزش میدهد. نشر گسترده این آثار در جهان اینطور وانمود میسازد که آمریکا کشوری موفق و تحول یافته است که معلمان برخاسته از آن میکوشند راههای تحول و تکنیکهای موفقیت را به مردم دنیا بیاموزند. این آثار و افکار مرجعیت آمریکا را در ارزشهای زندگی و اصول تحول و راههای موفقیت تثبیت میکند. این در حالی است که میلیونها انسان در اثر سیاستها و اقدامات سلطهطلبانۀ ایالات متحده فرصت تحول، موفقیت و حتی زندگی کردن را از دست میدهند.
آثار و افکار برایان تریسی مبنی بر این است که انسانها قدرت انتخاب دارند و هر چه در زندگیشان رخ میدهد خودشان انتخاب کردهاند. کسانی که در شرایط عالی زندگی میکنند و ثروت و موفقیت زیادی به دست آوردهاند، توانستهاند فرصتها را بهسوی خود جذب کنند و در مقابل کسانی که در شرایط بد زندگی میکنند، با افکارشان بدبختی را جذب کردهاند. این چارچوب نظری اختصاصی به برایان تریسی ندارد و صدها، بلکه هزاران سخنران و نویسنده در جهان مشغول نشر این افکار هستند. این موج فرهنگی با عنوان «خودیاری» (Self help) شناخته میشود.
موج خودیاری دارای یک درونمایه معنوی است. بهاینترتیب که شما برای دستیابی به ثروت و رفاه باید باور کنید که دارای قدرت نامحدود درونی (خدای درون) و توان اثرگذاری بر کائنات هستید. افراد موفق و ثروتمند با استفاده از نیروی درون، کائنات را تحت تأثیر قرار دادهاند و به آرزوهای خود رسیدهاند. هر کس با تجسمهای ذهنیاش فرایندی از خلقت را آغاز میکند که خودش سرمنشأ آن است. معنویت در گرو کشف خلاقیت درونی و ارتباط با خدای درون و استفاده از نیروی نامحدود درون است. موج خودیاری با آموزش روشهایی برای رؤیا سازی و ایجاد احساس خوب، مدعی است که با این روشها میتوانید خالق رؤیاهایتان شوید وزندگیتان را متحول سازید.
افراد بیچاره و فقیر درواقع ازنظر معنوی دچار فقر و ضعف هستند. مشکلات معنوی بهصورت مشکلات اقتصادی پدیدار میگردد. چون هرکسی میتواند در ارتباط با نیروی درون و با تجسم رؤیاها و آرزوهایش آنها را جذب کند و زندگی خود را متحول سازد. آنچه در فکر و خیال شماست بهزودی به واقعیتهای زندگیتان تبدیل میشود؛ زیرا نیروی نامحدود درون شما را برمیانگیزد و کائنات را در جهت خواست شما به حرکت درمیآورد. بنابراین رفاه و ثروت بیشتر نشانه رشد معنوی است. تنها چیزی که مانع ثروت و خوشبختی شماست، افکار منفی است که از نداشتن خودشناسی و معنویت برمیآید.
موج خودیاری بر اصول و ارزشهای نظام لیبرال-سرمایهداری استوار است و ارزشهای آمریکایی را رواج میدهد. آموزههای خودیاری انسان را دارای اختیار مطلق میداند و ارزش زندگی را تا حد زیادی در ثروتمند شدن و رفاه میبیند و بر زندگی دنیوی تأکید میکند. از سوی دیگر در جهان بیعدالتی وجود ندارد بلکه اصل فراوانی حاکم است. کسانی که در فقر و رنج زندگی میکنند، خودشان مسبب این وضعیت هستند و نخواستهاند که از نیروی درونی و تجسم خلاق برای تحولشان استفاده کنند. آنان ازاینجهت که دنیا را بهجای بدتری تبدیل کردهاند، در حال ظلم کردن به دیگران هم هستند و مانع حرکت تکاملی انسان میشوند. رویکرد لیبرال_سرمایهداری در موج خودیاری اساتید دانشگاه پکن را برانگیخت تا در یک حرکت نمادین برخی از کتابهای مشهور خودیاری نظیر آثاری از برایان تریسی، جک کنفیلد و راندا برن را آتش زدند و آنها را عامل ترویج ارزشها و سبک زندگی آمریکایی دانستند.
خودیاری مورد نقدهای فراوانی از سوی دانشمندان قرار گرفته است. استیون سالرنو (Steve Salerno) استاد دانشگاه ایندیانا در کتاب «چگونه جنبش خودیاری آمریکا را درمانده کرد» (۲۰۰۵) توضیح میدهد که خودیاری با استفاده از جاذبههای انگیزشی و تخیلات خوشایند مخاطبان را معتاد میکند و آنها فارغ از اینکه نتیجه بگیرند یا نگیرند، مکرر به کتابها و کلاسهای خودیاری بازمیگردند و مصرفکننده آن میشوند. کریستوفر بارکلی (Buckley, C) در کتاب «خدا کارگزار من است» (۱۹۹۸) به این موضوع پرداخته که اثربخشی آموزشهای خودیاری آزموده نشده است و مروجان این جریان ایدههایی را میفروشند که هنوز کارآمدی آنها به اثبات نرسیده است. اریک هندریکس در کتاب «شکلدهی به زندگی از پایین» بررسی میکند که چطور کتابهای خودیاری در اروپا و آسیا در بین مردم گسترش یافته بدون اینکه ایدههای آن از محیطهای دانشگاهی گذشته باشد و بهاینترتیب در حال تغییر ارزشها و سبک زندگی مردم براساس معیارهای آمریکایی است. گابریله اوتینگن استاد دانشگاه و روانشناس آلمانی در کتاب «بازاندیشی در مثبت اندیشی» که با نام «مثبت فکر نکنید» به فارسی منتشر شده است، نشان میدهد که بر اساس تحقیقات متعدد فنون خودیاری نظیر مثبتاندیشی و قانون جذب نهتنها احتمال دستیابی به اهداف و شادی را افزایش نمیدهد، بلکه موجب کاهش موفقیت و افزایش افسردگی میشود.
موج خودیاری بیش از ۲۰ سال است که در ایران رو به گسترش میرود. امروزه پرفروشترین کتابها، پر دنبال کنندهترین صفحات در شبکههای اجتماعی و گرانقیمتترین دورهها و بستههای آموزشی مربوط به خودیاری است. این محتواهای و محصولات با روشهای تبلیغاتی در جامعه مصرفی به فروش میرسند و حداکثر تأثیرگذاری را بر مخاطبان دارند. برای مثال کتاب راز نوشته راندا برن را بیش از ۶۰ ناشر منتشر کردهاند که برخی از آنها تکرار چاپ این کتاب را به بیش از سی بار رساندهاند. بستههای آموزشی خودیاری گاهی با قیمت ۳۰ میلیون به فروش میرسد. برایان تریسی چند بار به ایران آمد و هر بلیت شرکت در سخنرانی او تا چند میلیون تومان قیمت داشت. امروزه تکه کلامهای خودیاری نظیر «مثبت فکر کن»، «به رویاهات بیاندیش»، «خواستههاتو بخواه»، «انرژی منفی نده»، «از کائنات بخواه»، «کائنات افکارت رو بهسوی تو برمیگردونه» به بخشی از ادبیات عامیانه ما تبدیل شده است. و صدالبته در پس این گفتارها، افکار و ارزشهای خاص جریان یافته است.
موج خودیاری استراتژی روشنی در دیپلماسی عمومی آمریکا است. فؤاد ایزدی در کتاب دیپلماسی عمومی آمریکا علیه ایران صفحه ۲۰۸ بر اساس اسناد به این موضوع اشاره میکند که شکلهای مورد تأیید برای اجرای دیپلماسی عمومی آمریکا ازاینقرار است: «گسترش فرصتهای آموزشی در سطوح پایین جامعه»؛ «انتشار آثار بهصورت چاپی و الکترونیک»؛ «انتخاب و برنامهریزی سفر سخنرانان» و… بیتردید یکی از جریانهایی که با این شیوهها و برنامهها در کشور ما گسترش یافته و به تغییرات فرهنگی انجامیده است، جریان خودیاری است. این جریان امروزه با استفاده از منابع و ظرفیتی که در ایران تولید شده در افغانستان و پاکستان نیز در حال گسترش است.
وقتی یک نظام سیاسی ارزشهای خود را جهانی نشان دهد و اینطور وانمود کند که بنیادهای سیاسیاش بر ارزشها و علایق مشترک جهانی و انسانی استوار است، درصورتیکه مردم این ادعا را بپذیرند، جهان را فتح کرده است. درواقع اهداف او و جاذبههایی [۱] که ایجاد کرده، وظایفش [۲] محسوب میشود و با کمترین مقاومت از سوی افکار عمومیِ جهانی میتواند بهسوی اهدافش برود. (جوزف نای، قدرت نرم، ص۵۲).
تجربۀ بازاریابی و جذب مشتری در عرصۀ جهانی برای فروش کالاهای مصرفی، دانش و مهارت لازم را در اختیار شرکتهای اقتصادی قرار داده است تا بازار اندیشه و معنویت را هم رونق بدهند و همانطور که ذائقۀ جامعۀ مصرفی را دستکاری میکردند، ذائقۀ معنوی مردم را نیز تغییر دهند و در جهت تولیدات خود مردم را تحریک کنند. جوزف نای در کتاب «قدرت نرم» صفحۀ ۱۸۷ مینویسد: «مدیران شرکتهای تجاری و تبلیغاتی آمریکا، همانند مدیران هالیوود، نهتنها محصولات خود، بلکه ارزشها و فرهنگ آمریکا و رازهای موفقیت خود را نیز به سایر مردم جهان میفروختند» کار تا آنجا پیش رفته است که آثاری از دونالد ترامپ در حوزه خودیاری در کشور ما ترجمه و منتشر شده و او نهفقط بهعنوان یک تاجر موفق بلکه بهعنوان یک انسان موفق که میتواند راه و رسم زندگی را بیاموزد، مورد توجه عدهای قرار گرفته است.
به نظر میرسد وزارت ارشاد، صداوسیما و سایر نهادهای فرهنگی به وظایف خود در جهت مقابله با این جریان عمل نکرده و بلکه برنامهها و بودجههای عمومی را در جهت گسترش خودیاری به کار گرفتهاند. نویسندۀ این مقاله در کتاب «آسیبشناسی شبهجنبشهای معنوی» فصل دوم و هشتم، سازمانها و سرمایههایی را که به ترویج موج خودیاری در جهان مشغول هستند، با ذکر نام و جزئیات بررسی کرده و مبانی نظری و اهداف آنها را تحلیل نموده است.
[۱]. Attraction
[۲]. Duty
لینکهای مرتبط:
محکم بایست اثری ضد خودیاری اما امیدبخش
معنویت به سبک «تفکر نوین»، ابزاری برای تغییر سیاسی!