مقدمه:
پس از ارائه بحث آیتالله محمد مهدی میرباقری در برنامه “جریان” شبکه یک با عنوان “بلا و ابتلا، سرنوشت جبهه حق”، برخی روزنامهها ایشان را به عنوان تئوری پرداز جنگ معرفی کردند. برای نمونه، روزنامه “هممیهن” تیتر اصلی خود را به این موضوع اختصاص داد (پنجشنبه ۲۶ مهر ۱۴۰۳)
به منظور آشنایی عمیقتر با دیدگاهها و بحثهای آیتالله میرباقری، متن کامل صحبتهای او در این برنامه در زیر ارائه میشود:

خلاصه متن
- بخشی از طرح بزرگ خداوند: بلا و ابتلا بخشی از طرح الهی برای سرپرستی انسانها هستند و تا قیامت و بعد از قیامت ادامه دارند.
- امتحان و فتنه: بلا و ابتلا برای امتحان و فتنه انسانها و تفکیک صادقین از دروغگوها در نظر گرفته شدهاند.
- محقق پیروزی: بلا و ابتلا راهی برای رسیدن به پیروزی جبهه حق هستند و بدون تحمل آنها پیروزی کامل نیست.
- تقویت ایمان: بلا و ابتلا به تقویت ایمان و استقامت مومنین کمک میکنند و آنها را به سوی خداوند میکشانند.
- تبدیل میزان ابتلا به نعمت: بلا و ابتلا میتوانند به نعمتها تبدیل شوند و موجب شکوفایی و رشد روحی شوند.
- تذکر و یادآوری: بلا و ابتلا به عنوان تذکر و یادآوری برای انسانها عمل میکنند تا از غفلت برخیزند و به راه حق برگردند.
- ساختن تمدن و جامعه مطلوب: بلا و ابتلا موجب میشوند که جامعهای ساخته شود که بر اساس ارزشهای الهی و اخلاقی حکمرانی کند.
این دلایل به طور جامع نقش و اهمیت بلا و ابتلا در طرح الهی را توضیح میدهند و به فهم عمیقتری از این مفهوم کمک میکنند.
مروری بر جلسه قبل
مجری: بحثی که هفته گذشته خدمت شما بودیم با اقبال و استقبال زیادی روبرو شد ولی ناتمام ماند، اگر موافق باشید، همان پرسش ها را من ادامه خواهم داد. شما فرمودید باید این وقایع را در یک طرح بزرگتری ببینیم و ما رسیدیم به موضوع بلا و ابتلا. در خدمتتان هستیم.
میرباقری: آنچه در جلسه قبل عرض کردیم این بود که طرح خدای متعال برای سرپرستی انسانها یک طرح بسیار بزرگی است که تا قیامت و بعد از قیامت هم ادامه دارد و در این طرح بزرگ، اجازه یک درگیری داده شده، یعنی دستگاه شیطان و طواغیت و فرعونها و مستکبرین امداد شده اند، در مقابل انبیای الهی یک درگیری بزرگی راه افتاده، ما باید این درگیری را، شکست هایش و پیروزی هایش را پیچ و خم هایش را در دل این طرح بزرگ ببینیم، والا انسان دچار یاس و تردید و امثال اینها می شود. اگر در دل آن طرح بزرگ ببینیم، انسان می تواند دائم امیدوار حرکت کند.
طرح بزرگ در قرآن
خدای متعال در قرآن این طرح بزرگ را بیان کرده، لذا برای همه ما به خصوص کسانی که کارهای بزرگ دارند، به خصوص امت وقتی ماموریت های بزرگ دارد، خدای متعال دستور می دهد که شبتان را با قرآن صبح کنید تا برای ورود به آن صحنه های بزرگ آماده شوید و جا نمانید.
در سوره مبارکه مزمل می فرماید، «قم اللیل الا قلیلا، نصفه او انقص منه قلیلا او زد علیه و رتل القرآن ترتیلا» پیغمبر ما، نیمی از شب، کمی کمتر یا کمی بیشتر بیدار باش و قرآن را تلاوت کن، چرا؟ چون «ان لک فی النهار سبحا طویلا» آن ماموریت بزرگ در روز نیاز به این تلاوت قرآن دارد.
برای ما هم همینطور است، ما اگر بخواهیم درست صحنه ها را ببینیم، دچار خطای در محاسبه نشویم، باید خودمان را با کتاب خدا تنظیم کنیم، همینجا من یک نکته عرض کنم: بار این طرح بزرگ هم روی دوش انبیا و اولیاست و دیگران به تبع انبیا اگر همراه شدند، طبیعتا آنها هم وارد این وادی بلا می شوند، ولی بار اصلی روی دوش انبیاست، لذا به انبیا خطاب می شود، به حضرت رسول (ص) خطاب می شود «فاصبر کما صبر اولوالاعزم من الرسل» مثل انبیای اولوالعزم پایداری کن.
به حضرت دستور داده می شود، «فاستقم» حتی اگر یک جایی امت هم باید استقامت کنند، حضرت باید با استقامت خودشان آنها را راه ببرد و آرام آرام «دستم بگرفت و پا به پا برد» تا بتوانند وارد وادی استقامت شوند. «فاستقم کما امرت و من تاب معک»
….
علی ای حال طرح خدا طرح بسیار بزرگی است، ما باید با این طرح مانوس باشیم تا بتوانیم از دل سختی ها بیرون بیاییم، ولی در این طرح بزرگ وعده الهی این است که پیروزی با جبهه انبیا است و آیات مکرر هم در قرآن در این زمینه وجود دارد. «کتب الله لاغلبن انا و رسلی» خودش را خدای متعال ذکر می کند و انبیا را در کنار خودش ذکر می کن که من و رسل و فرستادگانم غلبند.
جایگاه بلا و ابتلا در طرح بزرگ خداوند
خب این وعده قطعی یک سنن و آداب و قواعدی دارد و یکی از آنها هم این است که این پیروزی از دل ابتلائات سنگین می گذرد. یک خطای محاسباتی ممکن است ما دچارش شویم که خدای متعال در قرآن با لسان های مختلف و مکرر به ما هشدار می دهد که دچار این خطای محاسباتی نشوید.
این طور نیست که اگر آدم در جبهه حق است، هیچ وقت دچار بلا و ابتلا نمی شود، این طور نیست، این خدای متعال می فرماید این محاسبه، محاسبه دقیقی نیست. در سوره مبارکه عنکبوت می فرماید: «احسب الناس ان یترکوا ان یقولوا آمنا و هم لا یفتنون؟» مردم دچار این خطای محاسباتی شدند و خیال می کنند وادی ایمان وادی حرف و گفتگو اینهاست، بلکه اینجوری نیست، وادی فتنه است، از دل امتحان های سخت باید عبور کنید.
«ولقد فتنّ الذین من قبلهم» سنت ما این بوده که هر پیغمبری می آمده، ما ابتلائات عظیم پیش می آوردیم، چرا؟
«فلیعلمنّ الله الذین صدقوا، و لیعلمنّ الکاذبین» صف راستگوها و دروغگوها، آنها که در اظهار ایمان به خدا و انبیای الهی صداقت دارند و طرح را قبول دارند و همراهی می کنند، با صف آنهایی که راست نمی گویند و ادعا می کنند که ما طرح را قبول داریم و راه خودشان را می روند، این دو صف باید جدا شود. چون بناست دوتا عالم شکل گیرد، هم در این دنیا، هم در قیامت، حیات الدنیا و حیات الآخره.
عده ای در حیات الدنیا زندگی می کنند، طرفداران فراعنه، عده ای هم در حیات آخرت زندگی می کنند که هر کدام هم اختصاصاتی دارند که این اختصاصات در قرآن بیان شده، یکی عالم موت است، یکی عالم حیات، یکی عالم نور است، یکی عالم ظلمت، یکی عالم نور و بصیرت است، یکی عالم کوری. باید صف ها جدا شوند و هر کسی در عالم خودش حرکت کند و بعد هم در قیامت هم وادی بهشت و جهنم است.
خطای محاسباتی جبهه حق و جبهه باطل
بنابراین این محاسبه که ما خیال کنیم همینکه ادعای ایمان می کنیم، کار تمام می شود انبیا آمدند و دعوت کردند و ما هم می گوییم قبول کردیم، این محاسبه ی خطایی است. خدای متعال صحنه هایی پیش می آورد و در این صحنه ها احیانا دست دشمن را باز می گذارد و ضرباتی هم به جبهه حق می زنند.
ولی باز قرآن یک تعبیری دارد که تعبیر زیبایی است که می فرماید: آن طرف جبهه هم دچار خطای محاسباتی نشوند، اگر ما برای اینکه در این عالم بستر رشد انسانها فراهم شود، دست شیطان و دشمنان را باز گذاشتیم، آنها (شیاطین) خیال نکنند که بر طرح خدا پیروز شدند.
«ام حسب الذین یعملون السیئات ان یسبقوانا ساء ما یحکمون» اونهایی که در این بساط امتحان و فتنه که طرح خود ماست، رفتارهای زشت و بد دارند، از مدار خارج می شوند، دچار خطای در محاسبه نشوند و خیال نکنند آنها بر ما پیروز شدند و طرح آنها پیروز شد.
پس بنابراین این طرف خطای در محاسبه است که مومن خیال کند که چون مومن است، خبری نیست که حتما باید پیروزی ظاهری باشد، آن طرف هم خطای در محاسبه است که حالا اگر یک جایی در این طرح دست شیطان باز گذاشته شد، طرح شیطان پیروز شد و خدای متعال شکست خورده (نعوذ بالله).
یعنی اینقدر گاهی خدای متعال دستگاه شیاطین و طواغیت و کسراها و فرعون ها را امداد می کند که دچار این خطای محاسباتی می شوند و خیال می کنند طرح خدا شکست خورد، همین حرفی که سردمداران این تمدن، اعم از سردمداران فرهنگی و اقتصادی و سیاسی اش، در آغاز شکل گیری و حیات مجددش می زدند و می گفتند طرح انبیا شکست خورده و تمام شده، خدای متعال می فرمایند این خطای در محاسبه است.
یا مثلا خدای متعال می فرمایند: «ام حسبتم ان تدخلوا الجنه؟» این خطای در محاسبه است که خیال می کنید درهای بهشت باز می شود و شما به بهشت وارد می شوید؟ ما می خواهیم شما را بهشتی کنیم و وارد عالم بهشت کنیم که هم ظهور عصر بهشت است و هم قیامت بهشت حقیقی است و هم منزلتی از بهشت حتی قبل از ظهور محقق می شود و درهای بهشت حتی در همین عالم باز می شود.
می خواهند ما را بهشت ببرند، «ام حسبتم ان تدخلوا الجنه؟» این خطای در محاسبه است «و لما یاتکم مثل الذین خلوا من قبلکم مستهم الباساء و الضراء و زلزلوا حتی یقول الرسول و الذین آمنوا معه متی نصر الله» آنقدر کار را بر امت های قبلی گاهی سخت می کردیم، که همه دچار تزلزل می شدند.
پیروزی جبهه حق بدون تحمل بلا ممکن نیست!
مجری: طرح خدا بدون تحمل بلا ممکن نیست؟ نمی شود مومنین بلا تحمل نکنند؟
میرباقری: نه شدنی نیست، این محاسبه ی خطایی است. خدا می فرماید که امت های گذشته را گاهی اینقدر دچار سختی می کردیم که جز پیغمبرشان و همراهانشان که جمع اندکی بودند، مابقی متزلزل می شدند.
انبیا هم صدایشان در می آمد و می فرموند «متی نصر الله» و خداوند می فرماید «الا ان نصر اللهِ قریب» به اینجا که رسید، در قرب و نصرت خدا هستیم، از این آیات فراوان است، حالا فرصت نداریم بخوانیم.
« أَمْ حَسِبْتُمْ أَنْ تُتْرَکُوا وَلَمَّا یَعْلَمِ اللَّهُ الَّذِینَ جَاهَدُوا مِنْکُمْ وَلَمْ یَتَّخِذُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ وَلَا رَسُولِهِ وَلَا الْمُؤْمِنِینَ وَلِیجَهً» (توبه:۱۶) خیال می کنید رهایتان می کنیم؟ هنوز این دوتا صف از هم جدا نشده اند، صف مجاهدان و غیرمجاهدان صف کسانی که غیر خدا و رسول و مومنینی که اینجا معنی اش اولیاء طرح خدا و ائمه است، غیر از خدا و رسولش و کسانی راهبران طرح الهی هستند، ولیجه و دلبستگی های دیگری دارند، هنوز جدا نشده اند، پس خدای متعال آنقدر صحنه را پیش می برد تا کسانی که دلبستگی به غیر خدا و رسول و مومنین و انبیا و ائمه دارند، جدا شوند، نمی شود جدا نشوند، این جدا شدن هم از دل ابتلائات می گذرد.
پس این یک نکته که این طرح بزرگ در دلش قطعا یک پیروزی است، ولی این پروزی از دل ابتلائات عظیم عبور می کند.
زمانی حدیثی را می دیدم، حضرت می فرمودند مومن خدا بهش یک وعده داده، وعده داده که هیچ وقت در دل ابتلائات ایمانش که شیطان او را هدف گرفته، از بین نمی رود.
شیطان با ما کاری ندارد! فقط ایمان ما را می خواهد، اگر با او همراه شدیم که دیگر کاری با ما ندارد می شویم یکی از سربازهای او و بارش را روی دوش ما می گذارد. درگیری اش با ما بر سر این است که ما ایمانمان را کنار بگذاریم.
حضرت می فرمایند به مومن وعده داده اند شیطان نمی تواند ایمانش را بگیرد، ولی به مومن وعده نداده اند در دل ابتلائات نمی رود! بعد حضرت فرمودند سید الشهدا علیه السلام روز عاشورا کشته هایشان را روی هم می گذاشتند و می فرمودند اینها مثل کشته های انبیا هستند.
پس داستان این است است!
ابتلائات برای چیست؟
ابتلائات برای این است که خدای متعال یک بیانی دارد بیان لطیفی است، می فرماید: «یرید الله بکم الیسر و لا یرید بکم العسر» هیچ وقت خدای متعال اراده سختی برای شما نکرده، همیشه اراده خدای متعال، اراده گشایش و یسر و آسانی است.
پس این ابتلائات برای چیست؟ این ابتلائات که با اراده آسانی جورد در نمی آیند. از یک طرف می فرماید من فقط برای شما آسایش خواسته ام و مقصدم آسایش شماست، هیچ وقت اراده سختی شما را نکرده ام، یعنی شما را در دل سخت ترین ابتلائات هم که می برد، غرضم این نیست که شما در سختی بیفتید، می خواهم شما در یسر و آسانی باشید، چرا؟
حالا من نکته این ابتلائات را عرض کنم. یک نکته اش این است که گشایش ها همزاد با سختی ها هستند در دل سختی ها متولد می شوند. در سوره انشراح خداوند متعال به پیامبرش می فرماید (ص): «الم نشرح لک صدرک» آیا ما به تو شرح صدر ندادیم؟ با این شرح صدری که ایجاد شد، سنگینی بار رسالت را سبک نکردیم؟ بار هست، ولی سنگینی اش برداشته شده. چه طور سنگینی بار برداشته می شود؟ با بزرگ شدن، با شرح صدر!
شما را فرستادیم در دل یک کار سخت شرح صدر ایجاد شد، سنگینی بار سبک شد.
یک عزیزی می فرمود، دیدید در یک فنجانی یک پشه می افتد، طوفان می شود، ولی در دل اقیانوسها کشتی های بزرگ و کوه های یخ گم می شوند. چون اقیانوس است.
تا بزرگ نشویم، سختی ها آسان نمی شوند و بزرگ شدن انسان با همراهی با سختی هاست. لذا می فرماید: «فإن مع العسرِ یسرا» حتما با هر سختی یک آسانی هست. «ان مع العسر یسرا» بعد از این هم همینطور است. بنابراین «فإذا فرغتَ فانصب» هر گاه فارغ شدی، دوباره در فراغت نباش دنبال این باش یک باری را برداری، تا به شرح صدر بعدی برسی.
حالا در تراز وجود نبی مکرم، بار رسالت است و غدیر و… اما در ما سهم کارمان چیز دیگریست، ولی بالاخره سنت این است و داستان اینجوری است.
پس یک نکته اش این است که سختی ها در دلش آسانی ها متولد می شود.
اهمیت طرح بزرگ و مختصات آن
مجری: ما اینگونه تحمل سختی را توجیه نمی کنیم؟ همان حرفی که مارکس می گفت دین با این حرفها افیون می زند و مخدر می زند و…؟
میرباقری: نه اصلا، شدنی نیست.
مجری: یعنی الان ۴۲۰۰۰ نفر کشته شده اند
میرباقری: بیشتر از اینها هم کشته شوند، اصلا نصف عالم کشته شود.
امام یک زمانی می فرمودند گیرم که ابرقدرتها، همه ما بسیجی های دنیای اسلام را به دار بکشند و همه زنان ما را هم به اسارت ببرند، برای رسیدن به مقصد می ارزد. مقصد، مقصد بزرگی است.
در این طرح بزرگ، اینجور نیست که آنهایی که به شهادت می رسند خدا فراموششان کرده باشد، می فرماید تازه که به شهادت رسیدید، کار ما با شما آغاز می شود «یصلح بالهم» وقتی در راه ما همه چیزتان را می دهید، تازه ما کارمان را با شما شروع می کنیم. این پایان راه ما با شما نیست که!
ببینید در طرح بزرگی که عوالم را در بر می گیرد، قواعدش یک قواعد دیگری است، ببینید من نمی خواهم بترسانم، حتما قرآن کریم می فرماید یکیِ شما بر ده تا از آنها پیروز است، اگر پای طرح خدا بایستید، ده به یک هستید، ما نصرتی می کنیم که شما پیروزید، این خیلی واضح است، ولی
سخن من این است که شما فکر می کنید قدرتهای مادی که نظرم جهان را تغییر دادند، آسان به اینجا رسیدند، سرمایه داران بزرگ به آسانی به سرمایه هایشان رسیده اند؟ زندگی هایشان را بخوانید! مثال می زنم ها!
بنابراین اینجوری نیست که خیال می کند که آنها در رسیدن به دنیا آسان می رسند، مگر دنیا آسان به دست می آید؟
نکته این است که خدا آسانی برای ما اراده کرده، این یک قاعده، ولی آسانی همزاد با سختی هاست. چون آسانی راه وقتی حاصل می شود که انسان بزرگ شود.
سختی ها و ابتلائات چه ضرورتی دارند؟
حالا این سختی ها چه ضرورتی دارد؟ که ما از دل این سختی ها عبور کنیم و به آسانی برسیم؟ یک بیانی قرآن دارد که این آیه را همه حفظ هستند، آیه سوره مبارکه بقره: «و لنبلونکم بشیء من الخوف و الجوع و نقص من الاموال و الانفس و الثمرات و بشر الصابرین» خدای متعال می فرماید خود ما این کار را انجام می دهیم، این طرح ماست، ما شما را مبتلا می کنیم، به خوف…
این راه باید با خوف طی شود، البته اگر از دل خوف عبور کردی و نترسیدی، پایان این وادی، وادی امن است، «الا ان اولیاء الله لا خوف علیهم و لا هم یحزنون» ولی تا به آن نقطه برسی، باید از وادی خوف عبور کنی.
و الجوع گرسنگی و نقص من الاموال کاستی در اموال و جانها و ثمرات زندگی، یک ملتی ۵۰ سال زحمت کشیده، ثمراتش را ما مورد آزمایش قرار می دهیم، باید از ثمرات ۵۰ ساله اش بگذرد برای یک کار بزرگ.
خب می فرماید، طرح طرح ماست، آنهایی که پایداری می کنند «و بشّر الصابرین» به آنها بشارت بده.
خب پایان این طرح چیست؟ این طرحی که به بلا می رسد؟ بشارت ها چیست؟
«اولئک علیهم صلوات من ربهم و رحمه، و اولائک هم المهتدون» سه چیز است، صلوات الهی، رحمت الهی و اهتداء (هدایت شدن) اینها دیگر در راهند. هر کدام از اینها توضیح می خواهد، فقط یک جمله بگویم، روایت می فرماید اگر هر کدام از اینها را به ملائکه بدهند، قانع می شوند، این یکی اش.
خروجی این طرح الهی رسیدن به قرب است.
خب این صابرینی که پایدار می شوند «و بشر الصابرین» و پایداری می کنند و به آنها بشارت داده شده، اینها چه کسانی هستند؟
غرض من فقط همین نکته این جمله بود: «الذین اذا اصابتهم مصیبه قالوا انا لله و انا الیه راجعون» آنهایی که در دل حادثه ها پایداری می کنند و سخنشان این است که ما از جانب حضرت حق آمده ایم «انا الله» در مُلک او هستیم و از آن محضر آمده ایم و «الیه راجعون» و به آن مقصد حرکت می کنیم.
چرا به این آدم می گویند صابر؟ به بی خیال نمی گویند صابر. کسی که پایداری می کند، چون می داند اینها لوازم راه است و نمی توانیم بدون عبور از این صحنه ها به خدا برسیم.
چون مقصد اوست، می ارزد و پایداری می کند. در بیابان گر به شوق کعبه خواهی زد قدم سرزنش ها گر کند خار مغیلان غم مخور.
خدای متعال کعبه را در جایی گذاشته که صحرای آن خار مغیلان هم دارد، می خواهی برسی؟ بسم الله.
مُزد خدا نقد است، خدا نسیه معامله نمی کند
مجری: این وعده به آینده نیست؟ که شما تحمل کنید، کشته بدهید و… و بشارت به صابرین؟ این زمان کجاست؟ عنصر زمان وجود دارد یا نه؟
میرباقری: نه ببینید مزد های خدای متعال نقدِ نقد است، هیچ کسی مثل خدا با بنده اش نقد معامله نمی کند.
مجری: الان این ۱۴۰۰ سال جریان حق در اقلیت بوده یا در اکثریت؟
میرباقری: اولا عنایت کنید در طرح بزرگ خدا ۱۴۰۰ سال هیچی نیست
مجری: انسان حق ندارد…
میرباقری: ما انسانها باید بزرگ شویم. یکی از سنت ها این است، خدای متعال می فرماید که مثل اهل کتاب نباشید که «طال علیهم الامد فقست قلوبهم» فرصت ها در نگاهشان طولانی آمد، و به قساوت رسیدند.
در دعای عهد می فرماید «انهم یرونه بعیدا و نراه قریبا» مومن باید بزرگ شود، اگر بزرگ نشود نمی تواند در این طرح راه بیاید. دیده اید از بالا که نگاه می کنیم، شهرهای دور به هم نزدیکند. از آن منظر اگر به حادثه ها نگاه کنید، حادثه ها به هم نزدیکند. این یک نکته
ثانیا مزد های نقد خدا را چه کار می کنید؟ خدای متعال می فرماید مزد نقد نقد، اصلا یک ذره خدای متعال نسیه معامله نمی کند.
مجری: الان یک بچه ۷-۸ ساله ای که امروز با بمب اسرائیلی آتش گرفته مزد نقدش چیه؟
میرباقری: مزد نقدش «و لا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله اموات، بل احیاء عند رهم یرزقون»
مجری: شهادت؟
میرباقری: من می خواستم به همین آیه اشاره کنم. فعلا این بحث را تمام کنیم
پس ببینید صابر کسی است که پای سختی ها می ایستد برای اینکه به خدا برسد. اگر به شهادت برسد که شهید است، اگر به شهادت نرسد باز هم شهید است.
مجری: چه گونه به شهادت نمی رسد ولی شهید است؟
میرباقری: آیه سوره مباره حدید می فرماید آنهایی که در دوره غربت کنار امام می آیند و مال و جانشان را می آورند، همه شان شهیدند. ولو در بستر بمیرند. البته آن کسی که در میدان معرکه به شهادت می رسد، آن یک اختصاص دارد، ولی همه کسانی که در دوره غربت می آیند کنار امام و در طرح امام می ایستند، مومن به این طرح هستند، پایداری می کنند و جان و مالشان را می دهند…
مجری: دوره غربت امام یعنی چه؟
میرباقری: یعنی در دوره قبل از پیروزی
اینها همه شان جزو شهدا هستند، آیه مبارکه سوره حدید را ببینید.
پس اینطور نیست که مزد خدا مزد نسیه باشد، خدا از همه نقد تر معامله می کند. یک ذکر که می گویید، یک گشایش برایتان حاصل می شود، یک ترک معصیت می کنید، فتوحاتی برایتان حاصل می شود. منتها انسان اگر اهل توجه و محاسبه نباشد، این فتوحات را نمی بیند، اگر چشمش را باز کند می بیند.
باید از دالان ظلمات و سختی ها عبور کرد تا به نور و پیروزی رسید
این راه، راه پیروزی است، ولی سننی دارد. یکی از نکته های آن این است که اگر مقصد خداست، رسیدن به خدای متعال جز با عبور از دل سختی ها ممکن نیست، واقعا «کجا دانند حال ما سبکباران ساحل ها» یک سالکی که راه می افتد به طرف خدا «شب تاریک و بیم موج و گردابی چنین حائل» باید از دل ظلمات عبور کند تا به نور برسد.
این ظلماتی که طواغیت در عالم ایجاد کرده اند باید از آنها بگذری. یک امتی که می خواهد به خدا برسد، این امت باید از دل تاریکی و ظلماتی که قرآن توضیح می دهد دستگاه دشمنان را، می فرماید «او کظلمات فی بحر لجی» تاریکی در اعماق دریای عمیق، موج بر روی موج بر روی موج ها، ابر تاریک، باید از دل این ظلمات عبور کنی تا برسی به عالم نور کسی که در ساحل نشسته نمی داند آن سالک چه می کشد؟
امت با دیدن نشانه های راه استقامت پیدا می کنند
مجری: پس دنبال وقت و زمان و… نباشیم و توقع نداشته باشیم که در این دوره، یا این سده این وعده پیروزی محقق شود؟
میرباقری: نه حتما باید محاسبه زمان هم داشته باشیم، من نمی گویم ما محاسبه زمان نکنیم، ما حتما تدبیر کوتاه مدت داریم، تدبیر دراز مدت هم داریم، یک نکته را اینجا عرض می کنم.
خدای متعال در سوره مبارکه ابراهیم به پیامبر گرامی دستور می دهد «کتاب انزلناه الیک» کتابی را بر وجود مقدس شما نازل کردیم که با آن همه عالم را می بری به مسیر نور «لتخرج الناس من الظلمات الی النور باذن ربهم» بعد هم می فرماید یک عده ای با شما مقابله می کنند، بلافاصله خدای متعال می فرماید یک عده ای هستند که آنها مقاومت می کنند، می ایستند، سد راه می کنند، بعد می فرماید که ما به حضرت موسی هم همین دستور را دادیم، منتها ماموریت ایشان (حضرت موسی) در حد یک قوم بود، با کتاب ایشان هم که کتاب نور بود، یک قوم را می شد به سمت عالم نور ببری «و لقد ارسلنا موسی بایاتنا ان اخرج قومک من الظلمات الی النور»
بعد می فرماید «و ذکرهم بایام الله» یک ایام الله ی است، اینها را وقتی می خواهی از وادی ظلمات ببری به وادی نور _وادی ظلمات وادی دستگاه طاغوت است_ همه این آیه را حفظ هستند که می فرماید «و الذین کفروا، اولیائهم الطاغوت، یخرجونهم من النور الی الظلمات» عالم ظلمات عالم اولیاء طاغوت است، عالم مستکبرین است، همین عالمی است که الان پرچمداران تمدن مادی درست کرده اند. باطنش ظلمات است، وقتی می خواهی از این ظلمات عبورشان دهید، درگیری های سنگینی پیدا می شود برای رسیدن به عالم نور، تا از دست اینها نجات پیدا کنند خیلی درگیری سنگین می شود، در مسیری که اینها را می بری، «ذکرهم بایام الله» یک ایام الله ی، روزهای خدا متذکرشان شو.
می فرماید «ان فی ذالک لآیات لکل صبار شکور» در این ایام الله، نشانه های راه است، برای آنها که صبارند، طرح را قبول کرده اند، این پیامبر را قبول کرده اند، طرح خدا را قبول کرده اند، پای این طرح می ایستند، آنهایی که نعمت این پیامبر را شاکرند این راه هدایتی که آمده، این کتابی که آمده، شکورند. این ایام الله، نشانه راه برای آنهاست.
مجری: الان امت اسلامی در این موضع بسیار صبور (صبار) قرار دارد؟
میرباقری: حتما همین طور است. ایام الله نشانه های راه است، ببینید خدای متعال یک وعده به پیروزی داده، در مسیر این وعده ابتلائات هست و نشانه های راه، که اگر نشانه های راه را ببینند استقامت پیدا می کنند.
نشانه های راه چیست؟
ما یک نشانه های کلی داریم، روایت دارد ایام الله، ایام پیروزی حق است، ظهور است و رجعت است و قیامت، برای همه امت ها هم بوده. همه انبیا هم وقتی طرحشان را مطرح می کردند می گفتند ما در مسیر ظهور، رجعت و قیامت هستیم. یعنی آرمان شهر آنها، ظهور، رجعت و قیامت (در ترازی که باید توضیح داده شود) بوده. عالم، عالم دیگری است.
یک ایام الله ی هم داریم که هر امتی برای خودش دارد. آیه بعد بلافاصله توضیح می دهد که حضرت موسی متذکرشان شد، «اذ قال موسی لقومه، اذکروا نعمت الله علیکم» به قومش فرمود نعمت های خدایی که بر شما نازل کرد به یاد آورید، کدام نعمت؟ «اذ انجاکم من آل فرعون یسومونکم سوء العذاب» شما را از آل فرعون نجات داد که شما را به گرفتاری های سختی مبتلا کرده بودند، «و یذبحون ابنائکم و یستحیون نسائکم» فرزندان پسرتان را ذبح می کردند، دختران را زنده نگه می داشتند که به بردگی ببرند، ما شما را نجات دادیم. ایام الله یعنی روز پیروزی بر فرعون. این ایام الله قوم حضرت موسی
این چه طور حاصل می شود؟ لطیفه ای در آن است، می فرماید «اذکروا نعمت الله» وقتی نعمت از عالم بالا می آید، گشایش می شود و این فتح حاصل می شود.
این نعمت چیست؟ خودِ حضرت موسی است.
قرآن درباره نبی اکرم (ص) می فرماید که «اعتصموا بحبل الله جمیعا و لا تفرقوا و اذکروا نعمت الله علیکم اذ کنتم اعدا فالف بین قلوبکم» به یاد آورید وقتی که با هم دشمن بودید، ما دشمنی را تبدیل به الفت و اخوت کردیم
اینجا هم نعمت خودِ نبی اکرم است. «فاصبحتم بنعمته اخوانا» «و کنتم علی شفاحفره من النار» روی پرتگاه جهنم بودید، بهشتی تان کردیم.
مجری: یعنی مفهوم ولایت؟
میرباقری: ببینید خودِ رسولی که از عالم بالا می آید با یک طرح و برنامه ای دارد و دامنه وجودی و گستره وجودی اش خودش یک نعمت است. در دامنه او یک امت ساخته می شود.
امیرالمومنین (ع) در خطبه قاصعه همین را توضیح می دهد می فرماید به یاد آورید که فرزندان حضرت ابراهیم بنی اسحاق و بنی یعقوب به دست قیصر ها و کسراها چه طور رانده شده بودند در سرزمین جزیره العرب و در چه وضعی زندگی می کردند، بعد به یاد آورید این نعمت خدا این پیامبر آمد همه چیز را عوض کرد.
مجری: خب الان در شرایط فعلی ما آن نعمت چیست؟
میرباقری: همین را می خواهم عرض کنم آن شرایطی که تغییر می کند، با آمدن یک «انسان» از عالم بالاست. اینطور نیست که روابط تولید که عوض می شود و تکنولوژی که رشد می کند بشر سعادتمند شود. یکی اش ظهور است.
ببینید پس هر امتی یک ایام الله ی دارد. من معتقدم وجود حضرت امام یکی از شخصیت های بزرگ در مقیاس ماست، نمی گویم در مقیاس ظهور، چون ظهور با حضرت شکل می گیرد.
به حضرت موسی می فرماید به اینها ایام الله را متذکر شو، یک ایام الله کلی است، یک ایام الله خاص است. از آن روزی که نبی اکرم تشریف آوردند، تا امیر المومنین، تا یکی یکی ائمه تا الان.
فرمایشات حضرت امام در سال ۵۷ را ببینید خیلی عجیب است، می فرماید این قوای رحمانی خدا بود که کار را جلو برد و الا من خودم باورم نمی آید به این سرعت بر این قوای شیطانی که در عالم همپیمان هستند و… فائق آئیم.
مشخصات بازی بزرگی که با ایران شروع کرده اند
حالا الان وقتش نیست، ولی این بازی بزرگی که اینها شروع کرده اند در منطقه ایران از سال ۱۲۰۶ شمسی که ۱۹۳ سال از آن می گذرد و بعد می دانید قرارداد ترکمانچای آن قسمت از ایران را جدا کردند و بعد هرات را جدا کردند و این کارهایی که بر سر ما آوردند یک طرح منطقه ای بود بر محور روسیه و فرانسه و انگلستان و بعد ادامه اش شده همین که امریکا هم آمده و شده طرح بزرگ برای تحول منطقه و جهان.
در مقابل آن طرح، هیچ واکنش فعالی شما نمی بینید، در هیچ کس از رهبران منطقه حتی در مثل امیرکبیر شما چنین واکنشی را نمی بینید.
مجری: خب برای همان ترکمانچای ما ۱۲-۱۳ سال جنگیدیم و دفاع کردیم.
میرباقری: نه من عرضم این است که در تراز آن طرح شما واکنشی نمی بینید الا انقلاب اسلامی که آن معادله منطقه ای را به هم زده.
الان هم در مقابل آیمک، شما هیچ طرحی جز طرحی که الان حضرت آقا می فرمایند ندارید، اقتصاد دانهای ما حرفهای خوبی می زنند، حرفهای علمی می زنند، اما عبور از این وضعیت اقتصاد محاصره جز با کریدورهای جدید، جز با شکل گیری جغرافیای جدید و اتحاد منطقه ای جدید ممکن نیست.
توهم است که ما خیال کنیم می توانیم با پیوستن به نظام جهانی اقتصاد خودمان را نجات دهیم، خب او دارد نقشه می کشد، او اصلا دو بار رفته در سازمان ملل نقشه خودش را نشان داده و می گوید من می خواهم این کریدور هند، کشورهای عربی تا دریای مدیترانه را راه اندازی کنم، در این کریدور ایران دور می خورد.
در مقابلش البته چند طرح دیگر هم هست، یکی طرح ایران است که می خواهد مسیر زمینی را احیا کند و از متن ایران و جبهه مقاومت عبور می کند.
غرض این است که عرض کنم او اینجوری می خواهد ما را دور بزند، شما چه طور می خواهید این را با روابط اقتصادی با جهان حل کنید؟
اصلا در طرح خاورمیانه جدیدی که اینها برای غرب آسیا بعد از ورود بوش منتشر کردند، ببینید ایران را چند کشور کردند؟ مگر آنها ما را قبول می کنند؟
راهکار مقابله با طرح بزرگ
ما مقابل طرح جهانی آنها یک طرح داریم، باید پای این طرح بایستیم و باید اقتصادش را هم بسازیم.
لذا من معتقدم که بزرگترین مانع ما برای فتح در دوره کنونی، تنها طرح فعال در مقابل طرح بازی بزرگ و ادامه اش که الان دارد در منطقه شکل می گیرد، که کشورها را خرد کرده اند که بتوانند طرح خودشان را جلو ببرند. اینها برای این که اروپا اقتصاد برتری داشته نیاز داشتند این سه کشور که ثروت از هند تا هلند را به طرف خودشان بکشند، این است که جغرافیای منطقه را تغییر می دهند
الان هم همان مساله را دارند دنبال می کنند، اینجوری ثروتمند شده اند، آن وقت ما می خواهیم با پیوستن به آنها ثروتمند شویم. ما هم احتیاج به تغییر جغرافیای سیاسی داریم، ما هم احتیاج به کریدورهای جدید داریم.
باید نخبگان ما در این تراز فکر کنند. من خیلی از راه حل هایی که می دهند را می بینم، ولی این راه حل ها خرد است، جواب این طرح نیست، جواب این نقشه ها و جواب این بازی بزرگی که آنها راه انداخته اند از دو قرن قبل در منطقه ما نیست، تنها جوابش به نظر من همین فرمایش حضرت آقاست در خطبه های جمعه: ما باید از افغانستان تا یمن، از ایران تا فلسطین متحد شویم.
این پراکندگی که اینها ایجاد کرده اند، باید یک الفتی ایجاد کنیم با این الفت ما می توانیم بر این طرح غالب شویم. و این اقتصادش هم اقتصاد خاصی است، جغرافیای سیاسی اش هم جغرافیای خاصی است. جغرافیای اقتصادی اش هم، کریدورهای اقتصادی اش هم متفاوت است.
حالا غرض این است که اینکه می گویم ایام الله است، یعنی واقعا ما در مقابل این بازی بزرگ هیچ طرح فعالی در طول این ۲۰۰ سال در منطقه نمی بینیم، تنها طرح بزرگ، انقلاب اسلامی است که این بازی بزرگ را به هم زده و یک میدان دیگری در جهان ایجاد کرده قدرت نرمی ایجاد کرده و الان هم در جبهه مقاومت قدرت سخت و نرم با هم گره خورده اند.
راه رسیدن به امت موحد، عبور از دل ابتلائات است
پس بنابراین مسیر، مسیر خداست، این مسیر حرکت به سوی خدای متعال از دل یک درگیری می گذرد وعده پیروزی قطعی است، نشانه های راه فراوان، ولی مسیر، مسیر ابتلاست و این ابتلا هم برای این است که رسیدن به خدای متعال جز از دل ابتلا ممکن نیست.
کسی که در وادی سلوک وارد می شود پوستش کنده می شود تا در نهایت از او یک موحد متولد شود. حالا شما می خواهید یک امتِ موحد ایجاد کنید، حتما باید از دل بلاها عبور کند، از دل سختی ها عبور کند و نشدنی است.
خدای متعال ایام الله ی قرار داده، در دل این ایام الله پیروزی ها حاصل می شود.
طرح بزرگ خداوند در شرایط کنونی این است و مقابلش هم طرح دشمن است همان بازی بزرگ در شرایط کنونی
مجری: جامعه آمادگی این طرح و این ابتلا را دارد؟
میرباقری: اگر نخبگان و خواص آماده باشند، جامعه آماده است. آمادگی پیدا خواهد شد.
مجری: خواص باید چه کار کنند؟ یا چه کار نمی کنند؟
میرباقری: خواص ما گویا در غفلت از این میدان درگیری و نتایجش هستیم، داریم حرف خودمان را می زنیم، من به نظرم جهاد تبیینی که حضرت آقا می فرمایند در این تراز ما باید حقایق را آشکار کنیم و بسترهایش را آماده کنیم.
پیروزی ما در طرح بزرگ ممکن است. من مکرر این را عرض کرده ام اینکه ما دو طرح برای آینده ایران بیشتر نداریم:
- یکی الگوی توسعه بر مدار اقتصاد جهانی و نظم کنونی
- یکی الگوی پیشرفت اسلامی بر مدار نظم آینده و مداخله در نظم آینده
طرح پیروز، طرح دوم است، اولی قطعا شکست خورده است. چون اولا نظم کنونی در حال فروپاشی است و آینده دولت ملت ها دارد به شدت تغییر می کند. حالا آینده پژوه های تخیلی و علمی که وجود دارد آینده های مختلفی را ترسیم می کند ولی آینده های پیچیده ای در سر راه است. در آن آینده اگر ما بخواهیم حرکت کنیم (طرح اول)، ایران متحد هیچ جایی ندارد، چیزی که آنها در نظر گرفته اند این است.
مجری: شما می فرمایید خواص اینها را به گوش مردم نمی رسانند یا؟
میرباقری: خودمان اول باید هشیار شویم، خودمان متذکر بایام الله شویم در طرح خدا راه بیفتیم، بعد «فذکرهم بایام الله» آنهایی که در طرح هستند و می خواهند بایستند، صبار های شکور، آن کسی که به حضرت موسی مومن نیست که کاری با ایام الله ی که حضرت موسی می فرمایند ندارد. او دنبال فتوحات فرعون هاست. او دنبال شکست حضرت موسی است. آنهایی که با حضرت موسی می آیند و دنبال این طرح هستند، نیاز به یک آیاتی دارند.
می گویند این راه را بروید، پیروزید، یک نشانه های راهی گذاشته اند که آن نشانه ها، ایام الله است. «ان فی ذالک لآیات لکل صبار شکور»
پس این ابتلائاتی که خدای متعال برای مومنین پیش می آورد، برای این است که در دل ابتلاء «یُسر» متولد می شود. برای این است که عبور از این وادی ظلمات «ان اخرج قومک من الظلمات الی النور» همراه با درگیری های سخت است، عبور از حجاب فرعون و مستکبرین که «یخرجونهم من النور الی الظلمات» یک تمدن درست می کند یک جامعه می سازد که همه اش ظلمات است، تار عنکبوت است و نمی گذارد حرکت کنی، عبور دادن از این جا کار آسانی نیست، عبور کردن کار سختی است.
ولی وقتی می خواهیم با این آدم راه برویم، این آدم دستش پر است، با رسالت آمده، با کتاب آمده، با طرح آمده با نصرت الهی آمده، شما را می برد. شما مومن شدید، آیات بر سر راه است، می فرماید به آیات متذکر شو.
پس این ابتلائات برای عبور از دل سختی هاست، برای تمحیص است.
آیا ابتلائات بیشتری در راه است؟
مجری: با این مسیر، آینده ابتلائات بیشتر هم خواهد شد؟ یعنی اوضاع سخت تر از امروز خواهد شد؟
میرباقری: ببینید هرچه به دوره آن فتح اصلی نزدیک می شویم، سطح درگیری اشتداد پیدا می کند (شدید تر می شود) ما بخواهیم یا نخواهیم.
مجری: این حرف جامعه را نمی ترساند؟
میرباقری: نه اصلا بحث ترساندن نیست، بحث واقعیت های عالم است، ما اگر در خواب غفلت باشیم، ما را دور می زنند، هضم می کنند، نه اینکه بتوانیم عبور کنیم.
الان اسم طرح خودشان را گذاشته اند رستاخیز عظیم، درست است؟ رستاخیز عظیم یعنی طرح آخرالزمانی شان. یا باید رستاخیز عظیم را قبول کنیم و زیر بار این قدرتهای فاسد مادی برویم که به طفل و کودک و بیمارستان رحم نمی کنند، یا باید طرح ظهور را قبول کنیم و به سمت ظهور برویم.
خیال نکنید اگر با دشمن کنار آمدیم هزینه ندارد