بهداشت معنوی؛ شبه آیین اکنکار که از عرفانهای نوپدید و نوظهور آمریکایی است، باورهای بسیاری از ادیان و عرفانها را گردآورده است تا معجونی از همه ادیان باشد. معجون بودن این فرقه موجب شده است تا بنیانگذار آن و نیز جانشینان وی ادعاهایی که این فرقه را به دین بودن نزدیک میکند، مطرح سازند. این نوشته بر آن است تا با بیان اوصاف، شگردها و روشهایی که این شبه آیین را به تعریف دین نزدیک میکند، تناقض دین نبودن ظاهری، و دین بودن آشکار آن را روشن کند. در این مقاله، با تطبیق باورهای اکنکار با مؤلفههای مهمی که در تعریفهای دین شمردهشده است، نشانههایی از ادعای دین بودن اکنکار ارائه میشود. سپس با بررسی اهداف معهود سردمداران این شبه آیین و ویژگیهایی که برای آن برمیشمارند، از باور پنهانی دین بودن اکنکار پرده برداشته میشود.
مقدمه
بروز عرفانهای نوپدید در غیاب آشنایی بشریت نسبت به دین کارآمد و تأثیرگذار، رو به گسترش است. این پدیده که مهمترین عامل به وجود آمدنش، معنویت گریزی غرب پس از مدرنیسم و پستمدرنیسم است، میکوشد تا بتواند جای دین را در زندگی فردی و اجتماعی بشر پر کند. برخی از این عرفانهای نوپدید داعیه سیستم ورزشی و یا سیستم روانبخشی دارند؛ اما بسیاری از آنها بهصورت آشکارا یا پنهان، خود را بهمثابه دین میانگارند.
پال توئیچل بنیانگذار فرقه اکنکار
اکنکار یکی از این عرفانهای نوپدید است که در سال ۱۹۶۵ توسط شخصی به نام پال توئیچل (Jacob Paul Twitchell) ایجاد شد. با بررسی تعالیم این فرقه میتوان آن را معجونی از تمامی ادیان و عرفانها برشمرد. توئیچل مدتی در ارتش ایالاتمتحده و مدتی نیز در هندوستان و در آشرام سودار سینگ (Satguru Sudar Singh) بوده است. وی تعالیم خود را منتسب به شخصیتی خیالی به نام رِبازار تارْز (Rebazar Tarz) تبتی لامائیست میداند و با مطالعات خود این توانایی را مییابد که به ابداع آیینی نوظهور دست یازد. البته همسر دوم او، گِیل توئیچل (Gail Twitchell) که یک روانشناس بود، کمکهای شایانی به او کرده است. وی اولین ادعاهای پیامبری اکنکار -که از آن با عنوان ماهانتا یاد میشود- را با تشویقها و درخواستهای گیل مطرح کرده است. پال توئیچل خود دراینباره میگوید:
تبدیل از وضعیت صخرهنشینی به اک بعد از ملاقات با همسر فعلیام گیل شروع شد. او اصرار داشت که من با دانش و قابلیتهایم کاری انجام دهم {…} یک روز من و گیل در چایناتاوان سانفرانسیسکو گردش میکردیم و برحسب اتفاق وارد یک معبد چینی شدیم. در آنجا یک کاهن به من گفت که بهزودی عازم سندیهگو شده و کارم را در اک آغاز خواهم کرد. نامههای ارسالی بین گیل و پال، نزدیک دو سال به طول انجامیده است. برخی از این نامههای عاشقانه در دو جلد کتاب چاپشده است. برخی از آنها نیز نشان از تأثیر شگرف گیل در روحیات پال دارد.
«نامههایی به گیل» اثر پال توئیچل
نامی که پال برای شبه آیین خود انتخاب کرد، نامی بود که بسیاری از صوفیان و راهبان برای خود برمیگزینند. او با استفاده از زبان سانسکریت، نام اکنکار را بر شبه آیین خود نهاد. اِک (एक) در زبان سانسکریت به معنای حق و خدا هست. اِکَنکار (एकांकर) نیز در معانیای چون اهل حق، پیروان خدا و رهروان حقیقت به کار میرود. برخی از پیروان این شبه آیین در ایران خود را با نام «اهل حق» معرفی میکنند تا از آماج غربی بودن و آمریکایی بودن رهایی یابند.
آنها در بیان واژههای فنی این شبه آیین نیز نوعی توریه و تقیه را در پیش میگیرند؛ اما از شیوهها و سخنان آنان بهروشنی میتوان فهمید که آنان از پیروان اکنکار هستند. این فرقه هماکنون در برخی از شهرهای بزرگ ایران فعال بوده و توانسته است پیروانی را برای خود جمع کند. به جهت ممنوعیت تبلیغ علنی این فرقه نمیتوان جمعیت دقیق آنها را تخمین زد.
در سالهای بین ۱۳۷۶ تا ۱۳۸۴ بیشتر کتابهای بنیانگذار این شبه آیین و نیز رهبر کنونی آن، به فارسی ترجمه شد و در تیراژهای مناسب و چاپهای چندگانه نشر یافت. میتوان بیش از چهل عنوان کتاب این فرقه را که به فارسی ترجمهشده است، رصد کرد. نباید فراموش کرد که این افزون بر کتب و مقالاتی است که بهصورت اینترنتی نشر یافته است.
برخی آثار منتشر شده فرقه اکنکار در ایران
در حال حاضر، بیشتر فعالیتهای این فرقه در قالب تبلیغات اینترنتی و تشکیل تیمهای خانگی صورت میپذیرد و پیروان آن در پوششهایی چون روشهای آرامشیابی و یا حتی مدیتیشن به ارائه شبه آیینشان همت گماردهاند. اینان برای نفوذ بیشتر در بین ایرانیان، از شخصیتهای معنوی و تاریخی کشور فروگذار نکرده و از آنها با نام ماهانتا (Mahant) یا رهبران سابق اکنکار یاد میکنند. توئیچل و پیروانش مدعیاند که مولانا، شمس، حافظ و فردوسی از رهبران پیشین این شبه آیین بودهاند.
توئیچل، بارها نام این بزرگان را در کتابهای خود آورده و مدعی است اولین کتاب جهانبینی اکنکار را مولانا نگاشته است. منظور وی همان مثنوی معنوی مولوی است که بهرغم برخی اشکالات، انباشته از اعتقادات و باورهای ناب اسلامی است. البته باید تذکر داد که این یکی از شگردهای تبلیغی این عرفان تلفیقی است. آنها شخصیتهای تمامی ملل و نحل را به نام خود مصادره میکنند تا بتوانند در تمام دنیا راهی فراروی خود بگشایند.
تصویر خیالی از مولانا جلالالدین بلخی در مجموعه نقشایهای فرقه اکنکار
باورهای اساسی این شبه آیین را میتوان در باور به خداوندان دوازدهگانه عالم، اعتقاد به کارما، تناسخ، سفر روح، ماهانتا بهمنزله پیامبر و عوالم درون برشمرد. توضیح کوتاهی درباره این باورها ضروری است: اکنکار عالم را به دوازده طبقه تقسیم کرده و برای هرکدام از طبقات، خداوندی را در نظر میگیرد. در طبقه دوازدهم که آخرین طبقه است، سوگماد (Sugmad) یا خدای خدایان قرار دارد. سوگماد در این آیین مانند دیگر خدایان خطاپذیر بوده و میتواند گناه کند.
طبقهبندی جهان در اکنکار
او به خواب میرود و هنگامیکه از خواب برمیخیزد، دنیایش را ویران میبیند و آنگاه تصمیم به عذاب مخلوقات میگیرد. او دوباره به خواب میرود و آنگاهکه از خواب برون میشود، هوس خلقتی دیگر کرده و بار دیگر… و این خوابوبیداری و نگرانی و غفلت و یادآوری سوگماد است که ادوار اکنکار و دورههای بشری را رقم میزند.
نقاشی «شمشیرزن سوگماد»
کارما، که از آن با عنوان نتیجه اعمال یاد میشود، از اعتقاد نداشتن این شبه آیین به معاد نشئتگرفته است. در این باور، همه اعمال انسان در همین دنیا پاسخ داده میشود و عالمی به نام معاد وجود ندارد. درواقع، اعتقاد به کارما پس از بنبست عقیدتی که برای اکنکار درزمینه اَفعال انسانی وجود داشته و معادی نیز برای ترسیم عقلانی آن در باورهایشان جا نداشته، به وجود آمده است.
تناسخ در باور اکنکار نیز از باورهایی است که از عرفانهای شرقی، بهویژه بودیسم و لامائیسم به عاریت برده است. در این باور، روح انسان بعد از جدایی از جسم، اول به جسمهای دیگر راهیافته و به حیات زمینی خود ادامه میدهد. بطلان تناسخ از اموری است که در علوم عقلی به اثبات رسیده است. افزون بر این، دلایلی که اکنکار برای این عقیده ارائه میدهد نیز مردود است.
نقاشی تبتی که تناسخ را توضیح میدهد
سفر روح، از مهمترین اهداف این فرقه شمرده میشود. آنها برای ایجاد آرامش درونی به سفر روح معتقدند. تمامی روشهایی که در این شبه عرفان وجود دارد، برای رسیدن به این هدف طراحیشدهاند. ناگفته نماند تمامی روشهایی که ارائهشده است، نوعی تصور خیالانگیز بیش نیست. پال توئیچل بهصراحت اعلام میدارد که این فرقه نه یک سیستم مذهبی و نه یک نظام فلسفی است؛ بلکه روشی برای کسب آرامش و سعادت است. اما در عمل اکنکار بهصورت تلویحی و غیر آشکار مدعی دین بودن است.
ادامه دارد…
منبع: فصلنامه معرفت ادیان
لینکهای مرتبط:
اگ خیالی بود زندگی مارو سیاه نمیکرد