آیا در فرقه ی حلقه، نماد ابزار محسوب می شود؟

آیا در فرقه ی حلقه، نماد ابزار محسوب می شود؟

هنگامی‌که آثار بنیان‌گذار فرقه‌ی انحرافی حلقه را مورد بررسی قرار می‌دهیم به دیدگاه‌های متناقض و ناسازگاری دربارهٔ «نماد» برخورد می‌کنیم. «نماد» یا همان «آرم» و «سمبل» در فرقه‌ها نشانی از ماهیت آنان است. در عرفان حلقه، نمادی مرکب از صورتی غمگین و خندان وجود دارد که برگرفته از فرقه‌های شرقی است، گرچه طاهری آن را محصول دریافت‌هایش می‌داند.

 طاهری دراین‌باره گفته است: «بحث آرم که من آن آرم را در ارتباط دیدم و همان را هم عیناً انتقال دادم، در این آرم یک سمت سفید است وحالت لبخند دارد، یک سمتش سیاه و حالت اخم دارد، این البته مفاهیم مختلفی دارد، یکی این که بطور کلی عالم دوقطبی را می‌رساند، عالم تضاد را می‌رساند، بطور کلی حالت شارژ و دشارژ را می‌رساند، بطور کلی حالت متصل به شبکه مثبت و متصل به شبکه منفی را می‌رساند، اما در مورد شارژ و دشارژ می‌بینید که در واقع دشارژ وارونه و ساقط است.»[۱]

 اکنون به بررسی تناقضات و سخنان ناراست طاهری پیرامون نماد می‌پردازیم.

 ۱) نفی نماد

 طاهری بارها در کتب و سخنرانی‌هایش گفته است که در مکتب او چیزی جز تسلیم و اتصال نمی‌تواند در درمان و عرفان مؤثر باشد. در واقع او هر ابزاری را در مکتبش برای نیل به درمان و کمال رد کرده و اساساً بهره‌گیری از ابزار را بایسته ی پله‌ی عقل می‌داند. ازجمله ابزارهای مورد انکار او نماد (آرم) و سمبل است.

 طاهری: «در این مکتب فرد از تمام توانایی‌ها و قابلیت‌های فردی کاملاً خلع سلاح شده و بدون داشتن هر‌گونه وسیله و روشی که بتواند آن را به خود نسبت دهد، با تفویض اتصال و لایه‌ی محافظ، اقدام به درمانگری می‌کند و در این راستا، برای درمان و درمانگری از هیچ نوع تمرکز، تصور و تخیل، ذکر و مانترا، ترسیم سمبل، نماد و طلسم، تلقین و روش‌های خود هیپنوتیزم و… استفاده نمی‌شود».[۲]

پیشنهاد خواندنی  قسمت سیزدهم برنامه نجات از حلقه در شبکه جهانی ولایت

 وی در جای دیگری گفته است: «در این مکتب، کارها فقط با کمک حلقه‌های رحمت‌عام اوست که انجام می‌شود و بدون بهره‌مندی از آن، هیچ کاری نیست که فرد بتواند انجام دهد، لذا در این رابطه فرد به‌طور کامل، خلع سلاح شده و به‌هیچ‌عنوان کاری انجام نمی‌دهد که بتواند انجام درمان را به خود منتسب کند؛ بنابراین، در فرادرمانی به ادای ذکر و مانترا، تخیل و تصور و تجسم، ترسیم سمبل و اشکال نمادین، تلقین و روش‌های خود هیپنوتیزم و… نیازی نیست. اثبات این موضوع بسیار ساده است، زیرا همه می‌توانند ملاحظه کنند که بدون استفاده از این روش‌ها نیز درمان صورت می‌گیرد. در این راستا هیچ چیزی قابل اضافه کردن به فرادرمانی نیست».[۳]

طاهری: «آن‌ چه که دانستن آن به بیمار کمک می‌کند: – تسلیم و شاهد شدن در کلیه‌ی موارد و عدم انجام هر کاری مانند تخیل، تصور، ادای ذکر و مانترا، خود هیپنوتیزم، ترسیم سمبل و نماد و…»[۴]

 ۲)آسیب نماد از منظر طاهری

 طاهری یکی از عوامل شرطی شدن و نیز غیر فعال شدن چیزی به نام «سیستم تشعشع ضد تشعشع» را شرطی شدن توسط ابزاری مثل نماد می داند.

 طاهری: «ما یک سیستم جالبی داریم بنام سیستم تشعشع ضد تشعشع، یعنی به اینصورت است که ما برای این تشعشعات پارازیتی (مثل همه هواپیماها که ممکن است سیستم ضد جنگ الکترونیک داشته باشند) برای تمام این تشعشعات منفی یک تشعشع ضد تشعشع داریم اما آگاهانه در اختیار ما نیست، متأسفانه در طول تاریخ چه اتفاقی افتاده که آگاهانه از دست ما خارج شده و باید ناخودآگاه فعال بشود، برای اینکه ناخودآگاه فعال بشود کسانی که بصیرتی داشتند در طول تاریخ از طریق شرطی‌کردن ما آمدند این بخشها را فعال بکنند، مثلاً می‌گوئیم بزنیم به تخته، من شرطی شدم تا می‌گویم بزنم به تخته اون سیستم فعال می‌شود و سیستم تشعشع ضد تشعشع را صادر می‌کند، آمریکائی نعل اسب آویزان میکند، ایرانی می‌گوید بزنم به تخته، اسپند دود می‌کند، ما شرطی شدیم نسبت به اسپند، اون سیستم را فعال می‌کند، اما اگر برای آمریکائی اسپند دود کنید برای اون هیچ اتفاقی نمی‌افتد چون نسبت به اسپند شرطی نشده، بلکه نسبت به نعل اسب شرطی شده، ما با چیزهای کلامی، نمادی و بهرحال بصورتهای مختلفی این مسأله شرطی شدن روی ما پیاده شده و با جاری شدن شرط سیستم تشعشع ضد تشعشع فعال می‌شود و عمل می‌کند».[۵]

پیشنهاد خواندنی  113) تشعشع آیات در فرقه حلقه

 تشعشع آیات

طاهری معتقد است که آیات قرآن را نبایستی به شکل تابلو و یا بر نگین انگشتری نصب و حک کرد. او می گوید این مساله ایجاد تشعشع منفی می کند. طاهری می گوید نباید آیات قرآن به شکل نماد در بیایند.

طاهری: «به طور کلی وقتی به این شکل در می آید، کما اینکه دارید می بینید یواش یواش آن مسئله اش حالت یک نماد پیدا می کند، می شود یک نماد مثل خطوط هیراگانا، کاتاگانا، کانجی، حروف چینی که یک نماد است و می نویسند و یک چیز دارد یعنی آنجا می بینند، نمی خوانند این دیدنی است با دیدن اینها معانی را دریافت می کنند، خواندنی است در وهله اول، خطی است دیدنی، چشمی، این بخش توضیح اش مشکل است. این وقتی به صورت نماد درمی آید یک ماجراست وقتی در قالب حروف است یک ماجرای دیگری دارد، نباید به صورت نماد دربیاید بیرون. وقتی به صورت نماد درمی آید- الان مثًلا همه چشم شان عادت کرده، یک تابلو می ینند، این را به عنوان منظره می ینند، این را دقت کردید؟ مثلا «و ان یکاد الذین کفروا…» د گر شده یک نماد، حالا یک جایی به صورت تزئین درمی آید…».[۶]

۲) قبول نماد و استفاده ی ابزاری از آن

یکی از مواردی که طاهری از نماد و آرم فرقه ی حلقه به عنوان ابزار بهره می برد در موضوعِ «ارتباط با پایان نامه هاست». حلقه ای ها از یک تکه مقوا به عنوان وسیله و ابزاری برای ارتباط استفاده می کنند. از عکس، نوشته، برق زدگی چشم در پایان نامه ها گرفته تا تغییرات در امضا و آرم پایان نامه ها.[۷] این در حالی است که طاهری اولا: نماد را غیر موثر در مکتبش می دانست. ثانیا: توصیه به عدم جداسازی آیات و نماد سازی آنان می کرد. ثالثا: برای فرقه اش نماد سازی کرده بود. رابعا: نماد را باعث شرطی شدن و نیز غیر فعّال شدن «سیستم تشعشع ضد تشعشع» می داند.

پیشنهاد خواندنی  نقد اصول فرقه ی حلقه - اصل 4(شعور کیهانی وجه مشترک بین انسان ها)؛ نقد: چهارم، پنجم؛

 [۱]- دوره ی پنجم، ص ۲۱۱

[۲] – انسان از منظری دیگر،۷۶

 [۳]- انسان از منظری دیگر، ۷۶ و ۷۷

 [۴]- انسان از منظری دیگر؛ ص ۱۳۴

 [۵]- دوره ی دوّم، ص ۱۴۹ و ۱۵۰

 [۶]- دوره ی مستری، ص ۴۲

 [۷]- دوره ی دوّم، ص ۱۸۴

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *