آیا بر این سخنان بنیان‌گذار فرقه‌ی حلقه که می‌گوید «در روز عاشورا می‌توانیم جامه‌ای سرخ بپوشیم» یا «می‌توانیم لباسی سر تا پا سفید بپوشیم» اشکالی وارد است؟

آیا بر این سخنان بنیان‌گذار فرقه‌ی حلقه که می‌گوید «در روز عاشورا می‌توانیم جامه‌ای سرخ بپوشیم» یا «می‌توانیم لباسی سر تا پا سفید بپوشیم»[۱] اشکالی وارد است؟

بر سخنانی که طاهری گفته است اشکالات زیر وارد است.

یکم) تضاد با قانون تناسب

در فرقه‌ی حلقه قانون‌های زیادی از طرف بنیان‌گذار آن جعل شده است. یکی از آنان قانونی است موسوم به «تناسب» که طاهری درباره‌ی آن گفته است: «همه چیز در یک تناسب قراردارد و درک تناسب باعث می‌شود ما خیلی از مسائل را بهتر دریابیم، (مثال؛ حضور در مراسم عروسی با لباس مشکی و در مراسم عزا با لباس قرمز) هر بخشی از مسائل ما تناسبها و هماهنگیها و هارمونی خاص خودش را می‌خواهد، بعضیها را می‌بینیم که کارهایشان فاقد تناسب است».[۲]

در این قانون طاهری از تناسبی سخن می‌گوید که در مقاله‌ی عاشورا آن را مراعات نکرده است و دعوت به خلاف آن را داشته است.

پیشنهاد خواندنی  2) ایستگاه اندیشه

دوم) تضاد با عرفِ سوگواری

مرسوم و معمول میان مردم آن است که در غم مرگ عزیزان، لباس سیاه بر تن مى‏کنند و این رنگ لباس را، علامت ماتم و عزا مى‏دانند. بنابراین، یکى از راه‏ها و شیوه‏هاى مطلوب عزادارى براى خامس آل عبا، پوشیدن لباس سیاه در سالروز شهادت آن حضرت یا ایّام محرّم است.

در تاریخ مى‏خوانیم: هنگامى که حسین بن على علیه السلام به شهادت رسید، زنان بنى‏ هاشمى لباس‏هاى سیاه و خشن پوشیدند. در برخى از روایات نیز آمده است: هنگامى که (بر اثر خطابه‏ها و افشاگرى‏هاى امام سجّاد علیه السلام و حضرت زینب علیها السلام) یزید به خاندان هاشمى اجازه داد در دمشق عزادارى کنند، زنان هاشمى و قرشى لباس‏ سیاه‏ بر تن پوشیدند و به مدّت هفت روز براى امام حسین علیه السلام و شهداى کربلا عزادارى کردند.[۳]

همچنین نقل شده است که در جنگ احد که ۷۰ تن از مسلمانان شهید شدند، زنان مسلمان – از جمله ام‏سلمه – در سوگ شهیدان جامه‏ی سیاه در بر کردند.[۴] و ابونعیم اصفهانی نقل می‏کند: هنگامی که خبر شهادت امام حسین علیه‏السلام به ام‏سلمه رسید، در مسجد پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم قبه‏ای سیاه زد و جامه‏ی سیاه پوشید.[۵] و نیز اسماء بنت عمیس، پس از جنگ موته در عزای همسر خویش «جعفر طیار» لباس سپاه پوشید.[۶] و اصبغ بن نباته گوید: بعد از شهادت مولای متقیان امیرالمؤمنین علیه‏السلام وارد مسجد کوفه شدم، دیدم که حضرت حسن و حسین علیهماالسلام جامه‏ی سیاه به تن کرده بودند.[۷] و روایات دیگری در این زمینه وجود دارد.[۸]

پیشنهاد خواندنی  کلیپ اعلان برائت استاد منصوری لاریجانی از عرفان شیطانی حلقه

سوم) جایگاه حزن و اندوه در فرقه ی حلقه

محمد علی طاهری در مورد غم و اندوه معتقد است «حزن و غم در رابطه با مرگ عزیزان باعث اعتراض به خدا می باشد»[۹]. این در حالی است که خداوند در قرآن کریم فرموده است «وَ ابْیَضَّتْ عَیْنَاهُ مِنَ الْحُزْنِ فَهُوَ کَظِیمٌ؛ و چشمان او (حضرت یعقوب علیه السلام) از اندوه سفید شد، اما خشم خود را فرو مى‌برد (و هرگز کفران نمى‌کرد)!»[۱۰]

و باز خداوند فرموده است «قَدْ نَعْلَمُ إِنَّهُ لَیَحْزُنُکَ الَّذِی یَقُولُونَ فَإِنَّهُمْ لاَ یُکَذِّبُونَکَ وَ لکِنَّ الظَّالِمِینَ بِآیَاتِ اللَّهِ یَجْحَدُونَ؛ ما مى‌دانیم که گفتار آنها، تو را غمگین مى‌کند؛ ولى (غم مخور! و بدان که) آنها تو را تکذیب نمى‌کنند؛ بلکه ظالمان، آیات خدا را انکار مى‌نمایند».[۱۱]

همچنین در روایات اسلامی به خلاف دیدگاه افراطی طاهری آمده است که ام ایمن مى‏گوید:«أَنا رأیت رسول اللَّه یمشى تحت سریره و هو یبکى؛ من پیامبر را دیدم که در پى جنازه عبدالمطلب راه مى‏رفت در حالیکه مى‏گریست».[۱۲]

و نیز از حضرت على علیه السلام نقل شده است که فرموده اند: «چون خبر رحلت پدرم ابوطالب را به پیامبر دادم، ایشان گریست و آنگاه فرمود:«اذهب فاغسله و کفّنه و واره غفراللَّه له و رحمه؛ او را غسل دهید و کفن کنید و به خاک بسپارید، خداوند او را بیامرزد و مورد رحمت خویش قرار دهد».[۱۳]

چهارم) ریشه ی اعتقادات طاهری وهابی است

در کتب اهل سنت روایت شده است که سلمه بن ازرق گوید: شنیدم که ابوهریره مى گفت: «یکى از بستگان رسول خدا صلى الله علیه و آله از دنیا رفت، زنان جمع شده و بر او گریه مى کردند، عمر برخاست و آنان را بازداشته و پراکنده مى کرد، رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمود: عمر! آنان را به حال خود واگذار که چشمها اشکبار و دلها مصیبت دیده داغشان تازه است».[۱۴]

پیشنهاد خواندنی  عرفان کیهانی اتصالات شیطانی

                                                                                                                                                         نویسنده: امین شمشیری

 

پی نوشت ها:

[۱] – مقاله ی طاهری پیرامون واقعه ی عاشورا.

[۲] – جزوه ی ترم سوم، ص ۱۹۲.

[۳] – آیه الله العظمی مکارم، عاشورا ریشه‏ها، انگیزه‏ها، رویدادها، پیامدها؛ ص ۸۱.

[۴] – سیره‏ی ابن هشام: ۱۵۹:۳.

[۵] – عیون الأخبار از عمادالدین ادریس قرشی: ۱۰۹.

[۶] – مجمع الزوائد هیثمی: ۱۶:۳.

[۷] – سیاهپوشی در سوگ ائمه نور: ۲۳۳ به نقل از رساله‏ی مجمع الدرر آیهالله مامقانی.

[۸] – به کتاب سحاب رحمت مراجعه بفرمائید.

[۹] – جزوه ی ترم ۲؛ ص ۸۰.

[۱۰] – یوسف؛۸۴.

[۱۱] – انعام؛۳۳.

[۱۲] – تذکره الخواص، ص ۷.

[۱۳] – الطبقات الکبرى، ابن سعد، ج ۱، ص ۱۲۳.

[۱۴] – مسند احمد، جلد ۲ ص ۲۷۳ و ۴۰۸.

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *